Philippians

نص:

تشویق کردن ایمانداران و کلیسا

آیا شما هم ایماندارایی را دیدید که همیشه و در حال تشویق کردن هستند.

این یکی از خصوصیاتی بود که برنابا، توش خیلی خوشنام بود به حدی که اون بود که ایماندارای اولیه را تشویق به حمایت مالی از کلیسا کرد یا اینکه وقتی کلیسا هنوز به پولس شک داشت، اون بود که دست پولس رو گرفت و وارد کلیسا کرد. این به اینجا ختم نشد بلکه حتی تو پذیرش ایماندارن غیریهودی توسط کلیسا، اون نقش خیلی مهمی تو انطاکیه داشت و در نهایت، جز آخرین چیزهایی که درباره برنابا می‌خوانیم اینه که اون پولس را به انطاکیه آورد و در نهایت، باعث شد که توسط کلیسای انطاکیه، این دو به سفر بشارتی فرستاد بشن که می‌تونیم تو کتاب اعمال رسولان ببینیم چه اتفاقی افتاد.

شاید این تو عهد جدید، نمونه و بهانه خیلی خوبی باشه برای اینکه افراد را تشویق کنیم تا شاید باعث بشه افراد، تو زندگی روحانی یا خدمت روحانی‌اشان بیشتر انگیزه بگیرن و روزی خدمت بزرگی به مسیح و کلیسا کنن. ممکنه شما هم چنین افرادی را تو زندگی بشناسید یا حتی خودتون یکی از اونا باشید، اما از طرف دیگه‌ هم، ممکنه افرادی هم بشناسید که تشویق‌های آنها، نتیجه خوبی نیاورده باشه یا اینکه باعث شده باشه افراد، تو جایگاهی قرار بگیرن که براش آماده نشدن یا خواندگیش را نداشتن.

بیاید چند نمونه از این نوع تشویق‌های مثبت و منفی را نگاه کنیم.

ما تا الان با برنابا به معنی پسر تسلی آشنا شدیم و عهد جدید، پر از این نمونه‌هاست.

پولس هم یکی از کسائی هستش که این عطیه را داشت که کلیساها را تشویق به ایستادگی تو ایمان میکرد و با وجود اینکه میدانست چه فشارهایی به کلیساها از طرف بی‌ایمانان یا معلمین دروغین داره وارد میشه، اما آنها را تنها نزاشت و با نامه‌هاش یا ملاقات‌هایی که داشت تا جایی که میتونست، کلیسا را به ادامه دادن و تسلیم نشدن با شادی تشویق میکرد.

مثلاً آیه‌ی امروز از فیلیپیان ۲: ۱ ـ ۴ را می‌خوانم:

آیا در اتّحاد با مسیح دلگرم هستید؟ آیا محبّت، محرّک اصلی زندگی شماست؟ آیا با روح‌القدس مصاحبت دارید؟ و آیا احساس مهر و شفقت در بین شما وجود دارد؟ پس تقاضا می‌کنم خوشی مرا به کمال رسانید و با هم توافقِ فكری، محبّت دو‌جانبه و هدف مشترک داشته باشید. هیچ عملی را از روی هم چشمی و خودخواهی انجام ندهید، بلکه با فروتنی، دیگران را از خود بهتر بدانید. به نفع دیگران فکر کنید و تنها در فکر خود نباشید.

آیا پولس از کلیسای فیلیپی شاد نبود؟

البته که بود. اینو تو فصل ۱ آیه ۴ و ۸ میگه که با تمام دلش از فیلیپیان شاد و بخاطرشون خوشی داره. آیا این باعث تسلی کلیسای فیلیپی نیست وقتی اینو از دهان پولس می‌شنون با اینکه مدت‌هاست که اون را ندیدن؟

کسی را می‌شناسم که وقتی به همراه کشیش کلیسا، بخاطر فعالیت مسیحی‌اش مدتی در زندان بود و بارها کشیش، صدای بازجویی‌های اون را شنیده بود که چطور تسلیم نشده بود و ایمانش را انکار نکرده بود. بعدها که از زندان آزاد شده بود، فهمید که شایع‌های زیادی از اون توسط ماموران حتی بین کلیسا پخش شده بود و اعضای کلیسا این شایع‌ها را باور کرده بودند و اون شدیداً دل شکسته از اعضایی بود که سال‌ها بهشون خدمت کرده بود تا اینکه مدتی بعد کشیش از زندان بیرون آمد، اولین چیزی که به اون مرد گفت این بود که صدای بازجویی‌هات را می‌شنیدم و انتظار نداشتم اینقدر محکم باشی.

اون تعریف میکرد همین حرف کشیش، باعث شد که با وجود همه فشارها و دردهایی که وجود داشت، بتونه ادامه بده.

این فقط یک نمونه تشویق هستش که باعث شد ایمانداری، همچنان وفادار باقی بمونه.

از طرف دیگه، ما تو عهد جدید، نمونه‌های دیگه‌ای از تشویق‌ را می‌بینیم که برای کلیسا مضر بودند. نمونه‌اش، اتفاقی که تو کلیسا قرنتس تو پذیرش شخص زناکار افتاده بود. کلیسا، سازش کردن با این گناه بزرگ را، جز افتخارات خودش میدید. مثلاً پولس تو آیه ۲ فصل ۵ نامه اول قرنتیان می‌نویسه بجای اینکه خجالت بکشید، به این کار خودتان افتخار میکنید.

یا تو کلیسای غلاطیه که با پذیرش شریعت‌گرایان، کلیسا به انحراف کشیده شده و از راه خودش کاملاً منحرف شدن یا تو موضوع ریاکاری پطرس تو غذا نخوردن با غیر یهودیان در انطاکیه، پولس نه تنها آنها را تشویق نمیکنه، بلکه حتی جلوی آنها می‌ایسته و توبیخ‌شان میکنه.

تشویق کردن تو عهد جدید یک ابزار قوی هست برای بنا کردن کلیسا اما اگه نادرست هم استفاده بشه، ممکنه آسیب‌های جدی به کلیسا وارد کنه.

تشویق کردن برای نیکویی کردن، همیشه خوبه و تشویق کردن و تسلی دادن افرادی که ضعیف‌تر هستن و نیاز دارن که کسی آنها را بلند کنه، وظیفه کلیسا هستش.

نیاز داریم که تشویق‌های ما، صادقانه باشه نه برای تملق و تمجید اغراق ‌آمیز چون این بیشتر مضره برای کلیسا و کلیسا، جایی هستش که افراد نیاز دارن تشویق بشن تا بتونن تو فشارهایی که از طرف دنیا بهشون وارد میشه، تحمل کنن و بهش پیروز بشن.

کتاب مقدس ما را تشویق میکنه به تسلی دادن همدیگه در کلیسا، محبت کردن همدیگه و بدون غرور و خودخواهی، با فروتنی، تا همدیگه را خدمت کنیم و سعی کنیم با این رفتار، اتحاد خودمان در مسیح نگه داریم.

روزی میرسه که همه ما، زیر یک شبان، در بدن مسیح متحد میشیم و از بودن با خداوند و از محبتی که بین ماست، لذت خواهیم برد و تا ابد، خدا را پرستش خواهیم کرد.

می‌خوام من هم شما را تشویق کنم که برای اون روز، صبر کنید و با شکر گذاری، برای رسیدن آن روز انتظار بکشید و برای آمدن این پادشاهی، تلاش کنید.

برکت خداوند با شما باشد.

آمین.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #پادشاهی_خدا #فیلیپیان #فیلیپی #تشویق #تسلی #پولس #برنابا #اتحاد #بنا_کردن_کلیسا #تشویق_مثبت #تشویق_منفی

نص:

فروتنی و اقتدار

در مسیح عیسی

امروز می‌خوایم درباره‌ی یه موضوع خیلی مهم و چالش‌برانگیز صحبت کنم: فروتنی و اقتدار، موضوعی که با وجود اهمیتش، میتونه چالش‌های جدی برای ما درست کنه.

وقتی به زندگی عیسی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم یک هماهنگی خاصی بین این ۲ خصوصیت رفتاری تو عیسی وجود داشته که خیلی وقت‌ها ما، تو الگو برداری از رفتار عیسی، با چالش‌های مختلفی روبرو میشیم که گاها جای فروتنی، از قدرت یا اختیارمون استفاده میکنیم حالا واسه حفظ وجهه یا جایگاهمون، یا گاهاً، جای استفاده از اختیارمون، با فروتنی نابجایی که ممکنه داشته بودیم، شرایط را به اون نتیجه‌ای باید برسه، نمیتونیم برسونیم.

چطوری می‌شه یه نفر هم فروتن باشه و هم اقتدار داشته باشه، بدون اینکه هیچ‌کدوم از این ویژگی‌ها رو از دست بده؟

بیاید آیات این هفته از فیلیپیان ۲: ۵ الی ۱۱ را بخوانیم.

طرز تفكّر شما دربارهٔ زندگی باید مانند طرز تفكّر عیسی مسیح باشد: اگرچه او از ازل دارای الوهیّت بود، ولی راضی نشد كه برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند، بلکه خود را از تمام مزایای آن محروم نموده، به صورت یک غلام درآمد و شبیه انسان شد. چون او به شکل انسان در میان ما ظاهر گشت، خود را فروتن ساخت و از روی اطاعت حاضر شد مرگ ـ ‌حتّی مرگ بر روی صلیب ـ را بپذیرد. از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را كه بالاتر از جمیع نامهاست به او عطا فرمود. تا اینکه همهٔ موجودات در آسمان و روی زمین و زیر زمین، با شنیدن نام عیسی به زانو در آیند. و همه برای جلال خدای پدر، با زبان خود اعتراف کنند كه عیسی مسیح، خداوند است.

 

تو زندگی عیسی، فروتنی و اقتدار همیشه وجود داشته و اینها، دو روی یک سکه‌ بودن. یه جایی فروتنی کامل رو نشون می‌ده و جا دیگه با اقتدار ایستادگی می‌کنه.

شاید نقطه اوج این فروتنی، جسم پوشیدن و انسان شدنش باشه و بعد، چیزهای دیگه‌ای که تو زندگیش تا مرگش بر صلیب می بینیم.

ولی نکته‌ای که هست اینه که عیسی، علی‌رغم اینکه حقیقتاً با خدا یکی بود، ولی هیچ‌وقت از این موقعیتش برای منافع شخصی استفاده نکرد مثلاً وقتی برای دستگیری اون میان و پطرس شمشیر میکشه برای جنگیدن، عیسی بهش میگه آیا نمیتوانم از پدر بخوام فرشتگانش را اینجا بفرسته؟

اما یهودیان، وقتی شنیدن که عیسی خدا را پدر خودش می‌خونه، برداشتشون این بود که اون داره خودش رو مساوی با خدا می‌دونه (یوحنا ۵: ۱۷). این کفرگویی خیلی سنگینی بود در صورتی که دیدیم، عیسی نمیخواست از موقعیتش سواستفاده یا حتی استفاده کنه با اینکه قدرتش را داشت.

اما در طرف دیگه، می‌بینیم که عیسی از اقتدارش، در برابر کسایی که از قدرت و نفوذشون سواستفاده میکردن، استفاده میکرد که بعداً چند نمونه‌اش را خواهیم دید، اما جلوی مردم عادی، همیشه مثل یه خادم رفتار می‌کرد.

همین موضوع یه درس بزرگ برای ماست که اگه جایی مسئولیت و قدرتی داریم، باید ازش برای کمک به دیگران استفاده کنیم، نه برای بالا بردن خودمون.

حالا بیاین چند نمونه از فروتنی و اقتدار عیسی نگاه کنیم.

واسه فروتنی عیسی، نمونه‌های زیادی را میشه تو کتاب مقدس دید ولی چند نمونه فقط برای مثال آوردن میشه استفاده کرد مثل اینکه با وجود اینکه پسر خدا بود، زندگی ساده‌ای داشت یا مثل یک غلام، پاهای شاگردا را میشوره و همیشه نشان میداد که بزرگی تو خدمت کردن و فروتنیه و می‌خواد که شاگردها و همینطور ما اگه می‌خوایم مثل شاگرد او رفتار کنیم، همین الگو را پیروی کنیم.

از طرف دیگه، اقتدار عیسی، در جایی که نیاز بود، ازش استفاده میکرد مثلاً این تو تعالیمش کاملا دیده میشد و یا به طبیعت کنترل داشت یا به ارواح ناپاک دستور میداد تا شخص را رها کنند و حتی در برابر فساد رهبران مذهبی، سکوت یا سازش نمیکرد و از این اقتدارش برای پاک‌کردن معبد استفاده کرد.

چیزی که از این برخوردهای عیسی یاد میگیریم اینه که فروتنی به این معنی نیست که اقتدار نداشته باشیم، بلکه بدونیم کِی باید خدمت کنیم و کِی باید با اقتدار عمل کنیم. اگه توی محیط کار یا توی اجتماع موقعیتی داریم، باید یاد بگیریم مثل عیسی رفتار کنیم؛ نه از قدرت برای خودنمایی استفاده کنیم و نه فروتنی را بهانه‌ای کنیم تا کار درست را انجام ندیم.

چیزی که دنیا داره سعی میکنه بهمون نشان بده اینه که چطور افراد خودشون رو بالا بکشن، ولی عیسی راه متفاوتی رو نشون داد. وقتی ما هم یاد بگیریم که گاهی از حقوق خودمون بگذریم برای منفعت دیگران، یا وقتی بفهمیم که کار و مسئولیت‌های ما یه خدمت به خداست، معنی و انگیزه زندگیمون عوض میشه.

اگه می‌خوایم فروتن بشیم، نکته‌ی که مهم اینه که با وجود همه‌ی مشغله‌های کاری، باید زمانی برای بودن در حضور خدا بگذاریم. کارها، مشغولیت‌ها و سرگرمی‌هامون، ما را اغلب به قالب خودشون درمی‌آورند،‌ دیرتر بیدار میشیم یا بیشتر استراحت میکنیم و کمتر کلام می‌خونیم و اینطوری روزمرگی و مشکلات، سطح ما را به سطح خودشان تقلیل می‌دهند. مثل یه سایه‌ به ما می‌چسبند و مانع می‌شن که از آن‌ها فراتر برویم.

اما مسیح، با وجود تمام مشغولیت‌هاش، بارها از بین جمعیت به کوه میرفت و شب را در دعا می‌گذروند، پس اگه ما هم می‌خوایم توی زندگیمون تعادل داشته باشیم، باید همچین زمانی رو برای خودمون در نظر بگیریم.

در نهایت، چیزی که از زندگی عیسی یاد می‌گیریم اینه که اقتدار واقعی، توی فروتنی هست و این را تا پایان زندگیش رو زمین نشان داد حتی با مرگش بر صلیب.

 

برکت خداوند با شما باشه.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #پادشاهی_خدا #فیلیپیان #فیلیپی #فروتنی #تواضع #اقتدار #اختیار #سو_استفاده #خدمت #دعا #صلیب

نص:

حتماً براتون پیش اومده که کسی ازتون بخواد کاری رو انجام بدین و یه حسی بهتون بگه: نه، چرا باید این کار رو بکنم. این یکی از چیزایی که امروزه که قراره بهش نگاه کنیم، اطاعت کردن چون این چیزی نیست که کسی از ته دل بخواد انجامش بده.

چه والدینمون تو بچگی ازمون خواسته باشن چه تو بزرگسالی یا محیط کار چون یه چیزی همیشه بهمون میگه: نه!

ما ذاتاً از زیر بار حرف رفتن فراری هستیم، حتی تو مسائل روحانی هم زیاد علاقه‌ای نداریم که کسی بهمون بگه فلان کار را انجام بده، خوبه یا انجام نده اما پولس، خیلی مستقیم نه فقط تو نامه به فیلیپیان، بلکه حتی تو افسسیان یا رومیان هم از این اصطلاح بارها استفاده میکنه تا کلیسا رو تو مسیری که هست، نگه داره یا راهنمائی کنه.

هرچند گاهی از این موضوع سوءاستفاده شده، ولی تو عهد جدید، اطاعت از خدا و رهبران، یه توصیه مهمه که با زور و اجبار فرق داره. چیزیه که تو عهد جدید به کلیسا توصیه شده که از رهبران اطاعت کنن چرا که آنها هم زیر اطاعت خداوند هستند و این توصیه به خادمین و کشیشان شده که کلیسا را رهبری کنن نه با زور یا برای منفعت شخصی، چون این چیزیه که پطرس هم که رهبر اولیه کلیسا بوده، به رهبران گوشزد میکنه. این یه موضوع مهمیه چرا که می‌تونه تو کلیسا، اثرش بخوبی دیده بشه اما تو اطاعت از خداوند، این اطاعت کردن، بیشتر از هر چیز، انگیزه یا کشش آن، از طرف خود خداونده که ما را به این سرسپردگی جذب میکنه.

الان بیاین ببینیم که پولس تو فیلیپیان ۲:‌ ۱۲ و ۱۳ چی میگه:

 

بنابراین ای عزیزان من، همان‌طور كه وقتی با شما بودم همیشه از من اطاعت می‌كردید، اکنون هم كه از شما دور هستم، مهمتر است كه از من اطاعت کنید و نجات خود را با ترس و لرز به کمال برسانید، زیرا خداست كه از لطف خود، هم اراده و هم قدرت هر کاری را در شما ایجاد می‌کند.

 

درباره این ۲ آیه، زیاد میشه صحبت کرد اما موضوع پیچیده‌تری که باهاش روبرو میشیم اینه که چرا پولس از ایماندارا خواسته نجاتشون رو با ترس و لرز دنبال کنن. این چه معنی داره وقتی زیر فیض هستیم؟ چرا باید با ترس و لرز نجات خودمان را به کمال برسانیم؟

 

چیزی که باید بدانیم اینه که این “ترس و لرز” صرفاً به معنی ترسیدن از مجازات یا از دست دادن نجات نیست بلکه این هم از احترام به خداوند و درک کار اونه و هم زندگی کردن طوری که این نجات و نتیجه آن تو زندگی مسیحی ما دیده بشه.

ما با یه خدایی طرفیم که عظمتش، فراتر از تصور ماست. وقتی این لغت استفاده میشه، چیزی شبیه ترس و رئشه‌ای که از این عظمت واسه ما پیش میاد، هشدار میده که با این نجات، مثل یک هدیه بی‌تفاوت نگاه نکنیم بلکه باید تو زندگی‌مون دیده شه و با جدیت دنبالش کنیم.

واسه زندگی تو این نجات شاید بشه این مثال رو زد خورشید با نور و حرارتش، زمین رو گرم نگه میداره تا یک بذر گل، بتونه رشد کنه و ثمر بیاره و افراد بتونن از بو و زیبایش لذت ببرن وگرنه این گل، ثمری نداره و از طرفی هم، این خورشیده که این ثمر را در گل به وجود میاره. 

ایمان مسیحی هم همین‌طوره؛ خداوند تو دل‌های ما کار می‌کنه و ما رو به سمت چیزی که می‌خواد هدایت می‌کنه و این به این معنا نیست که ما فقط بشینیم و هیچ کاری نکنیم! 

پولس می‌گه ما هم باید تلاش کنیم.

اگه بیاد بیارید، قوم ‌اسرائیل، باید تو مشکلات و سختی‌ها تلاش میکردن. خداوند دریا را شکافت اما قوم، باید خودشان از دریا عبور میکردن نه اینکه خدا، آنها را به آن‌ طرف دریا منتقل کنه. پس ما هم تو زندگی روحانی‌مون باید همین‌طور باشیم.

اما چیزی که اینجا هم پولس بهش اشاره میکنه و این برای هر کسی می‌تونه تسلی بزرگی باشه اینه که خداست که این اراده و هم قدرت انجام این کار را در ما قرار میده.

شاید فکر کنیم چطوری؟! اما کافیه فقط همین را به یاد بیارید که خداوند با روح‌اش، ما را تولد تازه داد و شخصیت و رفتارهای ما را با همین روح عوض کرد. از طرف دیگه هم، به ما قلب حساس‌تری برای شنیدن و فهمیدن اراده‌اش داده یا حتی، ممکنه با صحبت یا کاری که انجام میدیم، وقتی نتیجه‌اش را می‌بینیم شگفت زده بشیم که چطور زندگی کسی عوض شده یا انگار، دقیقا همون زمان بوده که ما باید کسی را میدیدیم یا باهاش صحبت میکردیم و این صحبت ما، برای اون شخص مثل الهام خدا بوده که راه را بهش نشان بده.

 

وقتی پولس می‌گه خدا نه تنها این اراده رو بهتون می‌ده، بلکه توان انجامش رو هم بهتون می‌ده، همینه و اینجاست که ترس و لرز باز هم خودش را نشان میده که میتونیم این حضور را حس کنیم و لب به پرستشش باز کنیم.

 

پس میخوام تشویقتون کنم که تو قدم اول بدانید که خداوند داره تو دلمون کار می‌کنه و خواسته‌هاش رو گاهی به شکل احساس و افکار بهمون نشون می‌ده. مثلاً ممکنه حس کنید باید به کسی زنگ بزنید و حالش رو بپرسین، و خوبه کا واسه این موضوع دعا کنید و زمانی که تماس می‌گیرید، ممکنه متوجه بشید که این همان صدای خداوند بوده که تاثیرش تو اون شخص دیده شد و قدم دوم اینه که بدانید که خداوند، توان این خدمت را هم به شما داده، کافیه اعتماد کنین و با احترام به قدرتش پیش برین. این “ترس و لرز” یعنی همین: یه همراهی با خدا توأم با احترام.

 

خلاصه که تو ایمان مسیحی، نجات، چیزی نیست که بی‌تفاوت بگیریمش، بلکه یه مسیر زند‌گیه که باید با جدیت و احترام دنبالش کنیم. این خداست که هم اراده و هم قدرت انجام این کار رو بهمون میده. پس بیاین تو هر لحظه، چه تو سختی‌ها و چه تو روزای معمولی، خدا رو مرکز زندگی‌مون نگه داریم و تو این مسیر رشد کنیم چون قوت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت می‌کند.

 

بزارید با یه سوال تمام کنم:

امروز چطور می‌تونید این ترس و لرز مثبت را تو زندگی‌تون ببرید؟

 

 

برکت خداوند با شما باشه.

 

 

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

 

 

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #اطاعت #خدا #کشیش #خادم #رهبران #خدمت #نجات #ترس_و_لرز #اراده #توان #قدرت #قوت_همه_چیز_را_دارم_در_مسیح

نص:

مثل ستارگان در

جهان تاریک بدرخشید

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که به‌عنوان یک مسیحی، نگاه‌های زیادی روی شماست و هر اشتباه کوچکی که می‌کنید، به حساب ایمانتان گذاشته می‌شود؟

این ممکنه سخت باشه برای هر کدام ما ولی این بخشی از زندگی و چالش‌های روزانه ماست که نیاز داریم کمی هشیارتر رفتار کنیم.

تو سفرهای مختلفی که به ترکیه داشتم با دوستانی آشنا شدم که تجربه‌های خاصی داشتند که خارج از ایران ندیده بودم. ایماندارانی که با ترک‌ها در ارتباط بودن و یا فرزندانشان تو مدارس ترکیه میرفتن، بارها پدر و مادرهایی به خانه‌هایشان آمده بودند تا آنها را باز به اسلام برگردانن و این نشان میده که زندگی مسیحی حتی تو خارج از ایران هم، برای افرادی که مسیح را نمیشناسن، خیلی حساسیت زاست و افراد با اینکه ظاهرا بهت جفایی نمیرسونن یا حتی باهات خوب تا میکنند، اما باز می‌خوان که تو را شبیه خودشان، در اسارت بکشونن حتی اگه ندانن که در اسارت هستن.

این برای کسایی که تو ایران زندگی میکنن حتی سخت‌تر هم هست چون معمولاً هر اشتباهی که از یک ایماندار سر بزنه، خیلی راحت ایمانش مورد قضاوت قرار میگیره و این میتونه خیلی وقت‌ها دردناک باشه چرا که خیلی وقت‌ها، ضعف شخصی‌مون، مورد قضاوت قرار نمیگیره بلکه، ایمان ما به مسیح مورد قضاوت قرار میگیره.

این چیزیه که امروز می‌خوایم بهش نگاه کنیم که پولس،‌تو نامه به فیلیپیان، چطور کلیسا را تشویق به زندگی مسیحی میکنه که توام با جلالی هستش که میتونه برای افراد، الهام بخش باشه چه یهودیان چه اقوامی که خدا را نمیشناختند.

بیاید به فیلیپیان ۲: ۱۴ الی ۱۸ نگاه کنیم.

هر كاری را بدون شکایت و همهمه انجام دهید تا در زمانی ‌که همه منحرف و سركش هستند، شما بدون تقصیر و گناه، فرزندان بی‌عیب خدا باشید و مانند ستارگان در جهان تاریک بدرخشید. پیام حیات را همیشه در اختیار مردم بگذارید. اگر چنین کنید، من دلیلی خواهم داشت كه در روز عظیم مسیح به شما افتخار کنم، زیرا این نشان خواهد داد كه کار و زحمت من بیهوده نبوده است. و حتّی اگر لازم باشد كه خون من مانند شراب وقف شده روی هدیهٔ قربانی ایمان شما ریخته شود، در انجام این کار خوشحالم و به شما شاد باش می‌گویم. شما هم خوشحال باشید و به من شاد باش بگویید.

 

وقتی به تاریخ اروپا یا حتی کشورها نگاه کنیم، می‌بینیم که مسیحیت، تاثیرات مثبت خیلی زیادی توشون گذاشته و این را میشه تو فرهنگ یا سبک زندگی یا شهرها نشانه‌هاش را دید. اینکه چطور تو همه چیز چه موسیقی، چه هنر و فلسفه و چه اخلاقیات مسیحیت نقش بزرگ و عظیمی داشته و نتیجه‌اش شد ساخت بیمارستان‌ها یا یتیم‌خانه‌ها یا محلی برای نگه‌داری افراد سالمند یا ناتوان، صلیب سرخ و مدارس و ….. اما چیزی که هم تو قرون اولیه باعث رشد مسیحیت شد و رو افراد زیادی تاثیر گذاشت که جذب مسیحیت شدند، برابری و اخلاقیات مسیحی بود که با زمانه خودش خیلی متفاوت بود.

مثلاً سقط جنین که بشدت رایج بوده خیلی وقت‌ها نوزادان، بدون والدین در کوچه‌ها رها میشدند، مسیحیان آنها را نگه داری کردند و یا اینکه به برده‌ها، تو مسیحیت به چشم یک انسان آزاد نگاه میشد و مورد احترام بودند  و اخلاقیاتی که تفاوت فاحشی داشت با خدایان رومی و یونانی که دائما با همدیگه جنگ داشتند یا مشکلات اخلاقی زیادی داشتند و اینها باعث شد که افراد زیادی از کارایی این خدایان شک کنن و ایمان مسیحی، برای آنها پاسخی بود به تمام نیازهای اخلاقی، روحانیشون.

اینها تاثیرات مثبتی بود که مسیحیت و مسیحیان روی تاریخ گذاشتند که حتی منتقدین مسیحیت هم نمیتونن انکارش کنن ولی، هنوز هم این موضوعات، تو جوامعی که داریم زندگی میکنیم، وجود دارن و حتی خیلی وقت‌ها، مسیحیان اسمی هم درگیر هم همین موضوعات گناه‌آلود هستن.

این چیزی نیستش که ما براش خونده شدیم بلکه خوانده شدیم که مثل نمک باشیم که از این فساد جلوگیری کنیم و مثل نور، برای روشنایی استفاده بشیم.

هنوز تو ایران، مسیحیان یا ارامنه و آشوری‌ها به صداقت و انجام دادن درست کارها خوشنام هستن اما تو همه چیز، خیلی خوشنام نیستن مثلاً تو نوشیدنی‌های الکلی، مسیحیان معروف هستن در صورتی که این تعریف و خوشنامی، در بین مسلمانان بدنامی محسوب بشه و این نمیتونه کمک کنه تا افراد سمت مسیح کشیده بشن.

مثلاً برای حل این مشکل، حتی تو کلیساهای کره‌ جنوبی، نوشیدنی الکلی، یجورائی گناه محسوب میشه چون میتونه باعث لغزش بی‌ایمانان یا حتی ایماندارها بشه.

این حساسیت‌ها، هر چند میتونه کمی آزار دهنده برای ما که توسط مسیح آزاد شدیم، بنظر بیاد اما موضوع اینه که ما باید سعی کنیم از آزادی که داریم، برای نجات پیدا کردن افراد استفاده کنیم.

یا مثلاً یک کشیش مصری میشناسم که در بین سودانی‌ها و مسلمانان افراطی خدمت میکنه و از جایی که آنها با الکل و گوشت خوک مشکل جدی دارن، اون به هیچ‌وجه بخاطر خدمتش بین آنها، حاضر نشده از این آزادی که داره استفاده کنه تا بتونه به آنها خدمت کنه.

به عنوان مسیحیان، ما میدانیم که این اعتمادی که ممکنه افراد به ما داشته باشن، بخاطر این نیست که ما خوب هستیم بلکه بخاطر اینه که ما توسط روح، افراد تبدیل شده‌ای شدیم دنبال سود رساندن به بقیه هستیم اما، خیلی‌ها، این را از مسیح یا ایمان ما نمیدانن بلکه فکر میکنن این ما هستیم که خوبیم.

ولی از طرف دیگه‌ ما هم خطاهایی ازمون سر میزنه و ممکنه افرادی که منتقد ایمان ما هستن، در برابر اشتباهات یا خطاهای ما، گاهی طوری برخورد میکنن که انگار، این ایمان ماست که ما را به اون اشتباه کشونده.

پس باید مراقب باشیم همونطوری که پولس میگه، مثل فرزندان بی عیب خدا رفتار کنیم که مثل ستارگان در شب تاریک بدرخشیم.

اتهام دیگه‌ای که خیلی وقت‌ها خود من هم بهش متهم شدم و این رو میدانم که این تنها من نیستم که اینطوری متهم شدم بلکه بدون شک خیلی از شما این تجربه‌ را داشتید، اینه که بهمون گفته میشه شما مسیحی شدید تا نماز نخونید، روزه نگیرید، مشروب بنوشید و بدون مشکل تو رابطه با دوست دختر یا پسرتون باشید.

این چیزیه که زیاد شنیده میشه و فکر میکنم این دلیل خوبی برای ما که توی رفتارهامون، احتیاط کنیم تا از آزادی که داریم، درست استفاده کنیم.

اگه کسائی ما را به این موضوعات متهم میکنن، ببینن و متوجه بشن که انگیزه افراد برای مسیحی شدن، چیزی نیستش اونها ظاهرا فکر میکنن بلکه، این روح‌القدس هستش که فردی را مسیحی میکنه و نه فقط عوض کردن اسم یا داشتن یک صلیب و دعا و روزه نداشتن مثل مسلمان‌ها.

این رفتار ما، میتونه مثل قربانی باشه که برای نجات پیدا کردن بقیه، تقدیم میکنیم اما در نهایت، این خداست که این تحمل و صبر و حکمت را به ما میده که بتونیم براش مفید واقع بشیم.

برای شما زندگی پر از حکمت و برکت را می طلبم.

روز خوبی داشته باشید.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #چالش #مسیحی #زندگی_مسیحی #ضعف #اشتباه #اتهام #قضاوت #داوری #حکم_شدن #اسارت #آزادی #سود_بخشیدن #منفعت #سودان #آشوری #ارمنی #مسیحیان #مشروبات_الکلی #خوک #تولد_تازه #تبدیل_شدن #مسلمانان #نماز #دعا #روزه #قوت_همه_چیز_را_دارم_در_مسیح

نص:

تنها نیستی، بایست و خدمت کن!

آیا تا به حال در خدمتی احساس تنهایی کرده‌اید؟ آیا کسی بوده که در کنار شما بایستد و شما را حمایت کند؟ امروز می‌خواهیم درباره‌ی یکی از این افراد در کتاب‌مقدس صحبت کنیم. نمیدانم شما از کجا صدای من رو می‌شنوید یا اینکه آیا در خدمتی هستید یا نه ولی اگر تو خدمتی مشارکت دارید، اینو خیلی خوب متوجه شدید که چقدر مهمه توی خدمتی که انجام می‌دید، افراد وفادار و همدلی باشن که شما را خدمت‌تان حمایت کنن و بتونید با هم تقریبا بدون مشکل کار کنید علی‌الخصوص وقتی چالش‌های مختلفی پیش میاد.

اگر همچین افرادی را کنار خودتان ندارید، می‌دانید که خیلی سخت میشه کار کرد و بخاطر همینه که عیسی افراد را واسه خدمت ۲ به ۲ میفرسته تا همدیگه را بلند کنند.

اگر هم چنین خدمتی را نداشتید یا مسئولیت چنین خدمتی کاملا به عهده شما نیست، می‌تونید کسی باشید که باعث دلگرمی و تشویق خادمین یا تیمتون باشید.

وقتی متن امروز رو نگاه می‌کنیم، با دو شخص روبرو میشیم که هر دو، اشتیاق به خدمت کردن به فیلیپیان را داشتن اما تو ۲ نوع خدمت مختلف.

تیموتائوس که پولس اون را کسی میخونه که مثل خود پولسه برای کلیسای فیلیپی و همون خدمت و اشتیاق را برای آنها داره و شخص دوم، اپفرودیتس که از اهالی همون فیلیپیه و از طرف فیلیپی‌ها برای خدمت کردن به پولس فرستاده شده.

بزارید از فیلیپیان ۲: ۱۹ الی ۳۰ را بخوانم:

امیدوارم كه با خواست عیسی خداوند، بزودی تیموتاؤس را نزد شما بفرستم تا با آگاهی از احوال شما آسوده ‌خاطر شوم. او تنها کسی است كه احساسات مرا درک می‌کند و واقعاً در فکر شماست. دیگران همه به فکر خود هستند نه در فکر پیشرفت کار عیسی مسیح! شما تیموتاؤس را خوب می‌شناسید و می‌دانید كه او چگونه مانند یک پسر نسبت به پدر خود در انتشار انجیل به من خدمت کرده است. پس امیدوارم به مجرّد اینکه وضع من معلوم شود، او را نزد شما بفرستم. و اطمینان دارم كه با کمک خداوند، خود من نیز بزودی نزد شما خواهم آمد. لازم دانستم «اپفرودیتس» را كه برادر، همکار و هم قطار من بوده است و شما او را برای خدمت من و رفع احتیاجاتم فرستاده بودید، نزد شما برگردانم. زیرا او برای همهٔ شما دلتنگ شده و از اینکه از بیماری او باخبر گشته‌اید، ناراحت شده است. راستش این است كه او مریض و حتّی مشرف به موت بود. امّا خدا بر او رحم کرد و نه تنها بر او، بلکه بر من نیز رحم فرمود، مبادا این غم بر غمهای دیگر من افزوده شود. پس مایل هستم هرچه زودتر او را نزد شما بفرستم تا شما با دیدن او بار دیگر خوشحال شوید و به این وسیله غم من هم کمتر خواهد شد. پس با شادی او را به عنوان برادری در خداوند بپذیرید. به افرادی مثل او احترام بگذارید، زیرا او نزدیک بود در راه خدمت مسیح جان بسپارد و برای اینکه نقص خدمت شما به من را جبران کند، جان خود را به خطر انداخت.

وقتی این خصوصیات را از شخصیت این خادمین می‌بینیم، ممکنه فکر کنیم که ما نمی‌تونیم خودمون را باهاشون مقایسه کنیم، فکر کنیم چطور ممکنه خدمت خودم را با کسی مثل پولس مقایسه کنم، چون خواندگی و عطایائی اون اصلاً برای من غیرقابل تصوره. حتی نمیتونم با تیموتائوس مقایسه کنم، چون او با کسی بود که می‌تونست ببینه یک خادم، چطور زندگی و خدمت میکنه.

اما وقتی به اپفرودیتس می‌رسیم، می‌بینیم همچین کسی می‌تونیم باشیم.

می‌دانیم که پولس کسی نیست که از کسی تعریف‌ بی‌خودی کنه و یا چیزهایی که درباره کسی بگه که صحت کامل نداره اما با چیزی که درباره این مرد میگه، می فهمیم اون چه شخصیتی داشت.

می‌بینیم که اون کسی که ما میتونیم ازش الگوبرداری کنیم چون خصوصیات اون، میتونه تو زندگی ما هم صدق کنه.

قبل از هر چیز، اون به مسیح ایمان داشت و این چیزیه که ما را با همه شاگردها مشابه میکنه. دومین چیز اینه که اون، ایمان خودش را برای خودش نگه نداشت که تو خونه بشینه و صرفا از بودن با مسیح و برکات اون بخواد لذت ببره بلکه به نیازهای سایر ایماندارا یا خادمین هم نگاه کرد. شروع به خدمت کرد، واسه همینه که پولس، او را همکار و هم خدمت خودش میخونه. اون خودش را وقف خدمت میکنه نه به تنهائی بلکه تو مشارکت با پولس و تیموتائوس.

همینطور ارتباطی بود بین کلیسای محلی فیلیپی و خادمی که در نقطه‌ دیگه‌ای داشت خدمت می‌کرد که حتی باعث برکت پولس بود.

بیایید توجه کنیم: پولس اپفرودیتس را ‘برادر، همکار و هم‌قطار’ خودش می‌دونه. این فقط یک تعریف ساده نیست، بلکه نشونه‌ی تعهد، فداکاری و همراهی در خدمت خداست! اینها بخشی از شخصیت کسیه که در همهٔ جنبه‌های زندگی‌، یک مسیحی واقعی بود.

پولس و کلیسا می‌توانستن روی چنین کسی حساب کنن و امروز هم خداوند می‌تواند از چنین افرادی برای خدمتش استفاده کند. اما متاسفانه باید گفت که تعداد چنین افرادی کمه اما با این‌حال، اگر ما از تعلیمات  عهد جدید و پولس، سبک زندگیش و خدمتش که در عهد جدید نوشته شده پیروی کنیم، می‌توانیم مانند اپفرودیتس باشیم.

پولس میگه اپفرودیتس بخاطر خدمتی که داشت، در مسیر درگیر بیماری شد که می‌تونست منجر به فوت اون بشه اما همچنان، خدمتی که براش فرستاده شده بود را به انجام رساند.

این من به یاد خیلی از شما انداخت که بخاطر مسیح ممکنه تو شرایطی قرار بگیرید که براتون مشکل پیش بیاد یا اینکه از طرف خانواده‌اتون طرد بشید یا اینکه توسط حکومت دستگیر بشید. این خدمتیه که به هر کسی داده نشده همونطوری که فقط به اپفرودیتس داده شد و اون تا سر حد زندگیش به این خدمت و خواندگی وفادار بود.

بزارید تشویقتون کنم که سعی کنید تو خدمتی که هستید یا قرار گرفتید، برای همدیگه مشوق و الهام بخش باشید. مثل این مرد وفادار بمونید، به چیزها و شرایط منفی نگاه نکنید، هوشیار باشید و  نذارید چیزی شما را ضعیف یا سست کنه و امیدتون را ازتون بدزده. به خواندگی‌تون نگاه کنید که چطور می‌توانید خدمت‌تان را به کمال برسانید.

پس امروز تصمیم بگیر که مثل اپفرودیتس باشی، خادمی وفادار که حتی در سختی‌ها نیز به خواندگی‌اش پایبند می‌ماند. خداوند به دنباله‌ی چنین افرادی است.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #چالش #زندگی_مسیحی #تیموتائوس #پولس # اپفرودیتس #وفاداری #خدمت #همکاری #الگو #نمونه #الهام_بخش #تشویق #

نص:

وقتی برکت، مانع میشه!

آیا ممکن است چیزی که زمانی حکم خدا بوده، روزی برای ما به سنگ لغزش تبدیل بشه؟

این سوال شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما امروز می‌خوایم بهش فکر کنیم که آیا تمام دستورات خدا همیشه برای همه زمان‌ها و شرایط، ثابت و یکسان باقی خواهند ماند، یا ممکن است چیزی که روزی ارزشمند بوده، در طول زمان کم‌ارزش و حتی گمراه‌کننده بشه؟

برای مثال، در اروپا با افرادی آشنا شدم که تعمیدشون را معادل نجات پیدا کردن می دونستن. وقتی از بعضی‌شان پرسیدم که چرا فکر می‌کنند نجات دارن، جواب میدادن که در فلان سال تعمید گرفتم. این فکر نه ‌تنها بین مسیحیان فارس زبان شنیدم بلکه حتی بین اروپایی‌هایی که تو خانواده‌های مسیحی بزرگ شده‌اند، دیدم.

در این بین، با کلیسایی آشنا شدم که برای سال‌ها هیچ‌کس را تعمید نمی‌دادن نه به این دلیل که تعمید را رد می‌کردند، بلکه چون نگران بودند که مردم به‌جای تمرکز بر روی کار مسیح، تمرکزشان روی تعمید به ‌عنوان عامل نجات باشه.

اما این موضوع، در تاریخ قوم اسرائیل و خصوصاً بین مسیحیان یهودی‌نژاد، طور دیگه‌ایخودش را نشان داد. ختنه که روزی علامت عهد خدا با ابراهیم بود، کم‌کم به نشانه‌ای برای برتری نژادی تبدیل شد و به جایی رسید که داشتن این نشانه، از زندگی تو اطاعت از خداوند مهم‌تر به نظر می‌رسید.

حالا، بیایید به فیلیپیان ۳: ۱ الی ۳ نگاه کنیم:

دیگر اینکه ای برادران من، در اتّحاد خود با خداوند شادمان باشید. از نوشتن و تکرار آنچه قبلاً نوشته بودم، خسته نمی‌شوم؛ زیرا می‌دانم كه این برای امنیّت شماست. از آن سگها و كارهای پست ایشان و آنانی كه برای ختنه یعنی بریدن عضوی از بدن اصرار دارند، برحذر باشید. زیرا ما دارای ختنهٔ واقعی هستیم نه آنها. زیرا ما به وسیلهٔ روح، خدا را می‌پرستیم و به مسیح افتخار می‌کنیم و به امتیازات ظاهری اتّكایی نداریم.

پولس در این بخش از نامه‌اش، به شدت علیه کسانی که به شریعت‌گرایی روی می‌آورند، هشدار می‌ده. این نوع آموزه‌ها نه‌ فقط برای کلیساهای آن زمان خطرناک بوده‌اند، بلکه واسه کلیساهای امروز هم همچنان خطرناک هستند، چون این نوع تعالیم، کار مسیح را بر روی صلیب انکار می‌کنه و به خودمون نگاه میکنه و  به شایستگی‌ که ظاهرا تو ما ممکنه دیده میشه، بجای اینکه تمرکز اصلی روی مسیح و کار اون باشه و این خطرناکه چون این تمرکز را روی ما و کارهای ما میزاره.

و پولس فقط به هشدار دادن بسنده نمی‌کنه؛ او ما را با حقیقتی عمیق‌تر روبرو می‌کنه، اینکه ایمان واقعی به ظاهر مذهبی و شریعتی وابسته نیست، بلکه نشانه‌ی واقعی، تولد درونیه.

اون از ۳ خصوصیت مهم صحبت میکنه که تو کسانی که از درون تغییر کرده‌اند و ختنه‌ی روحانی شده‌اند، دیده میشه:

خصوصیت اول اینه که آن‌ها به وسیلهٔ روح خدا پرستش می‌کنند. این یعنی پرستش آن‌ها دیگر یک سری مراسم خشک و تکراری نیست، بلکه یک رابطه زنده با خدا هستش.

خصوصیت دوم اینه که به مسیح عیسی فخر می‌کنند. تا قبل از مسیح، افراد به نیکوئی و کارهای مذهبی‌اشون افتخار میکردن، به این که چقدر خوب دستورات را سعی میکردن انجام بدن، اما امروز، به مسیح افتخار می‌کنیم، چون بخاطر اونه که نجات پیدا کردیم نه با کارهایی که می‌کنیم.

خصوصیت سومی که میگه اینه که بر امتیاز‌های ظاهری اتکا نمیکنن. این یعنی تکیه‌ی ما نباید روی چیزهای مادی، ظاهری یا موفقیت‌های شخصی‌مون باشد. هر چیزی که بتونه باعث غرور ما شود، می‌تواند ما را از مسیر خدا دور کند.

ایمان ما نباید درگیر چیزهایی شود که فقط ظاهر مذهبی دارند. خدا ما را به یک زندگی پر از روح، محبت و حقیقت دعوت کرده و کلیسای فیلیپی، با اینکه کلیسای وفادار و موفقی بود، اما خطر شریعت‌گراها، آنها را تهدید میکرد. این خطر امروز هم وجود داره و حتی برعکس آن، چون دنیا تلاش میکنه تعالیم خارج از کتاب‌مقدس را به مسیحیت و کلیسا اضافه کنه.

پس بهتره مراقب نگرانی‌هایی که از این ۲ طرف وارد میشه، باشیم و به ‌جای اینکه به خودمان نگاه کنیم، به کاری که مسیح برای ما انجام داد نگاه کنیم. وقتی با ایمان به جلال او نگاه می‌کنیم، دیگر نیازی به کارهای مذهبی بسنده کنیم یا با کسی خودمون را مقایسه کنیم، چون می‌بینیم هیچ چیزی در برابر جلال اون دیده نمیشه و ارزشی ندارد.

اگر هر روز به مسیح نگاه کنیم و اجازه بدهیم روح‌القدس در زندگی ما عمل کند، نه تنها از تعالیم و قوانین ظاهری دور خواهیم شد، بلکه قلب ما هم نسبت به خدا و رابطه‌امون تغییر میکنه.

آیا امروز هم چنین چیزی تو زندگی ایمانی ما رخ داده است که باید دوباره بهش نگاه کنیم؟

آیا چیزهایی تو زندگیمون هستن که روزی از طرف خدا، برکتی بودن، اما الان به مانعی تو رشد روحانیم تبدیل شدن‌؟

این سوالی است که خوبه گاهی برای خودمون یادآوری کنیم تا تو مسیر صحیح ایمان و رابطه با مسیح حرکت کنیم.

برکت و حکمت خداوند با شما باشد.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #برکت #مانع_برکت #سنگ_لغزش #سنت #روش #تقلید #پولس # تعمید #تعمید_روح #تغییر_درونی #ختنه #یهود #یهودیان #یهودیان_مسیحی_نژاد #شریعت_گرا #شریعت_گرائی #خطر #پرستش #فخر #افتخار_مسیحی

نص:

واقعاً فرق داریم؟

تا حس کردی چون از یه خانواده خاص نیستی، یا چون سابقه خاصی نداری، یا به‌ خاطر زبان، فرهنگ، یا گذشته‌ات طور دیگه‌ای بهت نگاه شده؟ یا برعکس، شاید خودمون هم دانسته یا ندانسته، دیگران رو با همین عینک‌ها قضاوت کرده باشیم؟

میخوام نگاهی بندازیم به جایی که این تقسیم‌بندی‌ها خیلی شدید و رسمی بودن و هنوز هم تا حد زیادی وجود دارن، هند. شاید شما هم از فیلم‌های بالیوود خوشتان بیاد، پر از رنگ، موسیقی، رقص، اما پشت این فرهنگ، قرن‌هاست که مردم به ۴ طبقه‌ی مختلف اجتماعی تقسیم شدن. روحانیون که بالای بالای هرم قرار دارن، تا کارگرانی که در طبقه آخر، پایین‌ترین بخش این هرم هستن. اما یه گروه هم هست که حتی در این تقسیم‌بندی هم جایی ندارن، دالیت‌ها که به نجس‌ها هم معروف هستن که تا نیم قرن پیش، اجازه تحصیل داشتن نداشتن و شغلی جز تمیز کردن فاضلاب یا جابجایی مردار حیوانات و اینجور کارهای پست بیشتر بهشون داده نمیشد. حتی لمس کردنشان گناه محسوب می‌شد و متاسفانه امروز هم این جایگاه‌ها، با وجود غیرقانونی بودن، اما وجود دارن.

این ساختار طبقاتی، یک نمونه‌ است از اینکه چطور جوامع، انسان‌ها رو به دسته‌های برتر و بائین‌تر تقسیم می‌کنن همون چیزی که تو خیلی از فرهنگ‌ها و حتی تو تاریخ کتاب مقدس و کلیساهای اولیه هم دیده میشه مثل: برخورد مصریان با عبرانی‌ها در زمان اسارت، رفتار یهودیان با غیر یهودیان در عهد عتیق، یا اختلاف یهودیان با سامری‌ها و حتی کلیسای اولیه هم از این اختلافات بی نصیب نبود. پطرس با غیر یهودیان، مسیحیان یهودی نژاد با هلنیستی‌ها و …. همیشه تبعیض‌ها وجود داشتن.

اما چیزی که امروز می‌خوایم بهش نگاه کنیم در مورد کسیه که خودش روزی بالاترین جایگاه اجتماعی را داشت و به نژاد و گذشته‌اش، مذهب و خداترسی‌اش افتخار میکرد تا روزی که با مسیح ملاقات میکنه. پولس.

بیاید به نامه‌ فیلیپیان ۳ آیات ۴ الی ۶ نگاه کنیم.

اگرچه من حقّ دارم كه به این مزایا متّكی باشم. اگر دیگران تصوّر می‌کنند كه حقّ دارند به امتیازات ظاهری متّكی باشند، من حقّ بیشتری دارم. من در هشتمین روز تولّد خود ختنه شدم و به طور مادرزاد، اسرائیلی از طایفهٔ بنیامین و یک عبرانی اصیل هستم. از لحاظ رعایت شریعت، فریسی بودم، و از لحاظ تعصّب، به کلیسا آزار می‌رسانیدم و مطابق معیارهای شریعت، من یک مرد بی‌عیب محسوب می‌شدم.

 

همیشه تو دوران مختلف، افراد به اصل و نسب‌شون افتخار میکردن و یهودیان هم دلائل زیادی براش داشتن. خدا هیچ‌ قومی را جز یهودیان به عنوان قوم خاصش انتخاب نکرده بود یا به اقوام دیگه مکاشفه خاص یا کلامش را نداده بود. فرشته‌ها به اقوام دیگه ظاهر نشده بودند و این قدر معجزات در هیچ قومی دیده نشده بود، اما این چیزی نیست که بخاطر خوب بودن و خاص بودن قوم اسرائيل بهشون داده شده باشه بلکه خدا بود که به پدران قوم اسرائيل وعده داده بود و بخاطر وعده‌اش، آنها را انتخاب کرده بود همانطوری که بارها تو عهد عتیق میخوانیم.

اما کسائی پیدا شده بودن که طور دیگه‌ای به پولس، کلیساهای غیریهودی و فیلیپیان نگاه میکردند.

هنوز براشون یهودی و غیریهودی مهم بوده و هنوز دنبال شریعت و حفظ ظاهر اون بودن و شاید حتی شاید فکر میکردن که پولس خودش یهودی نیست! اون یکی از ما که الگو بقیه هستیم، نیست! واسه همین پولس میگه: هستم و خیلی بیشتر از اون چیزی که شما فکر می‌کنید، هستم.

اگه قراره کسی به گذشته‌اش، به قوم و ریشه‌اش، به تلاش‌‌های مذهبی‌اش افتخار کنه، اون منم. از بچگی، تو سنت یهودی بزرگ شدم، از نسلی که چه از پدر و چه از مادر، تماماً یهودی بودن و از قبیله بنیامین، فریسی، غیور برای خدا و از نظر نگه داشتن شریعت، بی‌عیب محسوب بودم.

پولس نه ‌تنها عضوی از همان قوم خاص بود، بلکه تو همان قوم، الگویی برای بقیه بود و هر چیزی که برای یک یهودی باعث افتخار بود، تو زندگی پولس پیدا می‌شد. اما حالا چی؟

اما دیگه به اون چیزی که بودم، افتخار نمیکنم چون چیزی خیلی بهتری پیدا کردم یعنی مسیح.

و این چیزی بود که بعضی‌ها نمی‌خواستن بشنون.

و چقدر لازمه این حرف امروز هم شنیده بشه و تو رفتارها دیده بشه، چون ما هم گاهی ممکنه باز هم همدیگه رو به چشم نژاد، فرهنگ، گذشته یا حتی ظواهر مذهبی بسنجیم چون این طبیعت و گذشته ما هنوز هم میخواد تو ما خودی نشان بده. گاهی یادمون می‌ره که معیار خدا نه اصل و نسبه، نه کارهای مذهبی ما، بلکه رابطه‌مونه با مسیحه که اصله.

افرادی که هنوز فکر میکنن میتونن با کارهاشون نجات پیدا کنن یا بهش امید دارن، باید از خودشان بپرسن که آیا من هم مثل پولس در گذشته، در اشتباه نیستم؟ آیا اعتمادم به پارسایی و عدالت خودم، من را تو همین خطر جدی قرار نمیده؟

اگه واسه ما تو روابطمون امروز، تحصیلات یا یک اصل و نسب مهمه یا بودن تو یک خانواده خاص یا حتی مسیحی، اگه همیشه سعی کردیم بی عیب رفتار کنیم، یا حتی خیلی تو خدمت و فعالیت تو کلیسا بوده باشیم، پولس داره بهمون نشون میده که هیچ‌کدام اینها نباید برامون افتخار باشن یا تفاوت و تبعیضی برای ما ایجاد کنن.

اگه حس میکنی به خاطر گذشته‌ات یا شرایطت، مثل بقیه نیستی، یا ازشون پائين‌تری یا حتی برعکس فکر میکنی که چیزایی داری که بقیه توشون دیده نمیشه پس یه قدم جلوتری، موضوع اینه که همه ما فقط در حضور خدا می‌تونیم با یک چیز بایستیم و اون هم فیض مسیح هست.

پولس بهمون نشان میده که حتی بهترین‌ها هم بدون مسیح، هیچ‌ان.

شاید خوبه امروز چند دقیقه وقت بذاریم و از خودمون بپرسیم:

آیا جایی توی دلم هست که هنوز فکر می‌کنم از بقیه بهترم؟ یا برعکس: آیا هنوز بخاطر گذشته یا شرایطم، خودمو پایین‌تر از بقیه می‌دونم؟

پس اگه تو کلیسا کسی که لباس‌های ساده‌تری پوشیده، یا لهجه عجیبی داره، یا نو ایمانه و ممکنه افرادی اونو ندیده بگیرن، شاید وقتشه یه نگاه تازه بندازیم به این رفتار.

بیایم اینارو پیش مسیح بیاریم و این هفته، یه نفر رو که شاید باهات خیلی فرق داره، چه از نظر فرهنگ، چه لهجه، ظاهر یا گذشته و به طور خاص دعا کنیم براش، یا اگه میشه، یه صحبت کوتاه باهاش داشته باشیم و محبتومون را بهش نشان بدیم، چون توی پادشاهی خدا، هیچ‌کس پایین‌تر یا بالاتر نیست. ما همه به یک اندازه نیازمند فیضیم.

برکت خدا با شما باشه.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #پولس #تعمید #تغییر_درونی #ختنه #یهود #یهودیان #یهودیان_مسیحی_نژاد #شریعت_گرا #شریعت_گرائی #خطر #فخر #افتخار_مسیحی #هند #هندوستان #دالیت #نجس #ساختار_طبقاتی #شکاف_طبقاتی #اختلاف_طبقاتی #قوم_خاص #تبعیض #فیض_مسیح

نص:

چه چیزی واقعاً ارزش داره؟

کسی که چیزی را که قراره روزی از دست بده را می‌بخشه تا چیزی را به دست بیاره که هیچ‌وقت از دست نمیده، احمق نیست!

این جمله‌ایه که جیم الیوت، یک مبشّر امریکایی گفته بود. کسی که تمام عمرش را وقف کرد تا انجیل را به قبایلی در اکوادور برسونه که هیچ ارتباطی با دنیای خارج نداشتند. اما تو ۲۸ سالگی، به همراه چهار نفر دیگه، توسط جنگجویان همان قبیله کشته شد، اما داستان اینجا تموم نمی‌شه چون دو سال بعد، همسرش الیزابت با دختر دو و نیم ساله‌ش به همون منطقه برگشت و با محبتی که به آنها نشون داد، همون قبایل به مسیح ایمان آوردند، حتی بعضی از همون کسانی که شوهرش رو کشته بودن، تبدیل به مبشّر شدن!

چی باعث میشه که کسی حاضر بشه از همه‌چیزش بگذره و به جایی خطرناک بره و در نهایت کشته بشه؟ این چیزی هست که امروز می‌خوایم بهش نگاه کنیم. چون پولس هم کسی بود که چنین زندگی وقف‌شده‌ای داشت و در نهایت، به‌خاطر ایمانش به مسیح اعدام شد.

بیاید به فیلیپیان ۳: ۷ـ۸ نگاه کنیم:

امّا هرچه به نفع من بود آن را به‌خاطر مسیح ضرر محسوب می‌کنم. آری، علاوه بر این، همه‌ چیز را به‌ خاطر امتیازی بسیار ارزنده‌تر، یعنی شناختن عیسی مسیح، خداوند خود زیان می‌دانم. در واقع، من به‌ خاطر او همه‌چیز را از دست داده‌ام و همه‌چیز را هیچ شمردم تا به این وسیله مسیح را به دست آورم و کاملاً با او متّحد شوم.

پولس که تمام زندگی‌اش را صرف اطاعت از شریعت کرده بود، کسی بود که از دید جامعه مذهبی آن زمان بی‌نقص بود. آینده‌ای درخشان در انتظارش بود. اما وقتی با مسیح ملاقات کرد، نه‌تنها تمام افتخاراتش، بی‌ارزش میشه براش، بلکه اونا را به‌ عنوان موانعی برای نجات پیدا کردنش میبینه. چیزهایی که زمانی براش گنج بود، حالا مثل زباله و فضله شده بودن.

تو ترجمه قدیم می‌گه: «همه چیز را فضله می‌شمارم» و این همه چیز همان چیزایی که زمانی پولس تمام زندگیش را وقف کرده بود تا به دست بیاره اما الان اینجور تحقیر آمیز داره درباره گذشته‌اش صحبت میکن چون برای پولس، دیگه هیچ‌چیز مثل مسیح با ارزش نبود. هر چیزی که زمانی واسش مایه‌ی افتخار بود، الان براش بی‌ارزش‌ترین چیز ممکن شده بود، نه به خاطر این‌ که بد بودن، بلکه چون نمی‌تونستن او را به خدا نزدیک کنن. بلکه دورش کرده بودن.

این چیزیه که مسیح، با مثل‌های دیگه‌ای سعی می‌کرد به افراد توضیح بده و اینقدر مثل پولس، مستقیم و بی‌پروا صحبت نکرد وقتی درباره پیروی کردن از خودش صحبت کرد. مثلاً وقتی مثل تاجری را میخوانیم که دنبال بهترین مروارید بود، می‌خونیم وقتی اونو پیدا میکنه، همه دارائی‌اش را میده تا بتونه اونو به دست بیاره یا مردی که تو زمینی گنجی پیدا میکنه، همه اموالش را می‌فروشه تا زمینی که آن گنج توش بوده را بخره تا صاحب اون گنج بشه و در صورتی که این کارها را انجام نمیدادن، نمی‌تونستن مالک چنین چیز با ارزشی باشن یا میگه اگه کسی دارائی‌اش را بخاطر من ترک نکنه، لایق من نیست. عیسی می‌دانه که چه چیزی برای ما مفیده و باقی میمونه، اما چیزهای دیگه روزی از ما گرفته میشن.

برای همینه پولس طوری از ارزش‌هایی که زمانی همه دارايی‌اش بود، صحبت میکنه و ترکشون میکنه که نشان میده عمیقاً از چیزهایی روزی گنج‌های اون بودن، نفرت پیدا کرده چون فهمیده همانطوری که اشعیا میگه این خوبی، این افتخارات و نیکوئی که داشت، چیزی جز یک تیکه پارچه نجس و بی‌ارزش بیشتر نیستن.

ـ چطور می‌شه که کسی این‌طور گذشته‌ و ارزش‌های که روزی همه چیزش بوده، بیزار بشه؟

فقط وقتی که چیز دیگه‌ای رو دیده باشی که خیلی با ارزش‌تره. هر چی بیشتر مسیح رو بشناسیم، حاضر می‌شیم از چیزهای بیشتری برای اون بگذریم. هر چی کمتر بشناسیمش، بیشتر به چیزای دیگه می‌چسبیم.

پس واقعاً احمق نیست کسی که چیزی رو که دیر یا زود از دست می‌ده، ببخشه تا چیزی رو به دست بیاره که تا ابد از دست نمی‌ره.

همانطوری که جیم الیوت گفت.

اگر امروز چیزی توی قلبمونه که نمیتونیم ازش بگذریم، میتونیم از خدا بخوایم که کمکمون کنه که ترکش کنیم. خیلی راحت می‌تونیم بهش بگیم که کمکم کن، تا تو را از هر چیز دیگه‌ای بیشتر بخوام، و وقتی که دارائی‌ات را بهش بدی، اون بیشتر از هر وقت دیگه‌ای بهت می‌بخشه و اون با ارزش‌ترین گنجی که میتونیم داشته باشیم. زندگی واقعی اونجا شروع می‌شه، جایی که همه‌چیز رو رها می‌کنی، تا فقط مسیح رو داشته باشی.

امیدوارم این به شما کمک کرده باشه تا یک نگاه تازه‌ای بندازیم که ببینم مسیح برای ما چقدر می‌ارزه و چه چیزهایی هست که برای ما ممکنه ارزشش بیشتر باشه.

برکت خدا با شما باشه.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #پولس #فخر #افتخار_مسیحی #جیم_الیوت #اکوادور #مبشر #ارزش_در_مسیح #اشعیا #تاجر #گنج #مروارید #پیروی_از_عیسی

نص:

تو به چی شناخته میشی؟

دوست دارید مردم شما را با چه اسم و هویتی بشناسن؟

یکی از دوستانم که مدت‌ها به‌خاطر ایمانش تو زندان اوین بود، داستانی واسم تعریف کرد که تا مدت‌ها ذهنم رو مشغول کرده بود.

می‌گفت تو اون محیط که اغلب هم‌بندهاش به‌خاطر مسائل مالی یا جرائم مختلف اونجا بودن، بیشتر سعی کرد که وقتش را با زندانیان سیاسی بگذرونه، چون عمیق‌تر میشد باهاشون صحبت کرد و حتی تو بعضی از فعالیت‌های سیاسی‌شون تو زندان سهیم بود.

ولی بعد از مدتی متوجه شد که سایر زندانیان دیگه اون رو به عنوان زندانی سیاسی می‌شناختن، نه کسی که به‌ خاطر ایمان مسیحی‌اش زندانی شده و این براش یه زنگ خطر بود چون کم‌کم داشت اسمی که بخاطرش در زندان بود، با اسمی که دیگران بهش می‌دادن، عوض میشد.

واسه همین تصمیم گرفت از این فعالیت‌هاش دست بکشه و از هر چیزی که بخواد اسم زندانی مسیحی بودن را از روی اون برداره.

منظورم این نیست که سیاست بده. اصلاً. ما به مسیحیان بیشتری نیاز داریم که تو سیاست، تو جامعه و هر جای دیگه بتونن تاثیر بزارن اما نباید فراموش کنیم که اگر تو هر اتحادی یا هر نقش و موفقیتی که پیدا می‌کنیم، اون قدر پیش بریم که افراد ما را اول، به موقیتیمون بشناسن و بعد متعلق به مسیح، باید برگردیم به نقطه شروع، چون برای ما، اتحاد ما با مسیح باید مهمترین چیز باشه.

پولس این رو اینطوری میگه که با اینکه خودش همه چیز داشت، نسب نامه، اعتبار و مقام، دانش الهیاتی …. اما همه‌ چیز رو در برابر شناخت مسیح بی‌ارزش دونست، چون می‌خواست فقط در یک جا شناخته بشه: در مسیح.

بیاید به آیات امروز نگاه کنیم: فیلیپیان ۳: ۹ الی ۱۱.

و کاملاً با او متّحد شوم. من دیگر به نیکی خود كه از انجام مقرّرات شریعت بدست می‌آید، متّكی نیستم، بلکه به وسیله ایمان به مسیح دارای نیکی مطلق شده‌ام. این نیکی، بر ایمان استوار است و از خدا سرچشمه می‌گیرد. یگانه آرزوی من این است كه مسیح را کاملاً بشناسم و قدرت قیامت او را در وجود خود درک کنم و در رنجهای او شریک گشته و در مرگ او هم‌شكل او شوم، به این امید كه من نیز به رستاخیز از مردگان نائل گردم.

پولس، چطور میتونی این چیزهای متناقض را کنار هم دوست داشته باشی و بخوای. هر عقل سلیمی، دنبال اینه که رفاه داشته باشه تا بتونه راحت زندگی کنه، چطور میشه که حتی مرگ و رنج را درخواست کرد که بشه توش زندگی کرد و حتی آرزوی این را داشت که این چیزها را تجربه کرد.

ما دوست داریم که قدرت را تجربه کنیم اما رنج را نه، دوست داریم محبوبیت داشته باشیم اما طرد شدگی رو نه. دوست داریم تو شادی باشیم اما بخشی از مرگ نه.

آیا این یه شعار نیستش که هیچ‌کس نمیخواد دنبالش نمیره همونطوری که پطرس و شاگردای دیگه قبل از دستگیری مسیح اینطوری ادعا کردن که تو را ترک نمی‌کنیم و انکارت نمیکنیم؟ و حتی شاگردایی که دنبال بزرگتری یا کوچکتری تو پادشاهی عیسی بودن یا نشستن سمت راست و چپ عیسی؟ هیچ کس دنبال این نبود که با مسیح رنج بکشه یا کشته بشه.

آیا ادعای پولس برای مشارکت کردن با مسیح حتی تو قدرت قیامتش یا شراکت تو رنج‌ و مرگ اون، جنسی شبیه این ادعای شاگردا نیست؟ نه چون پولس، تو زندان نه تو آزادی، اینطوری صحبت میکنه که در همه چیز می‌خوام با عیسی شریک بشم.

پولس که طعم چیزهای مختلفی مثل عدالت و پارسایی شریعتی را چشیده بود، با دیدن چیزی که تو مسیح هستش، همه چیز براش بی‌ارزش شد.

فراموش نکنیم که نمیشه قدرت قیام را تجربه کرد قبل از اینکه از رنج و مرگ گذشت. حتی عیسی بعد از رنج و مرگش بود که قیام کرد و این رنجی بود که پولس هم تو خدمت و زندگیش چشید.

پولس تو نامه دوم تیموتائوس میگه که: و همه کسانی که می‌خواهند در مسیح عیسی به دینداری زیست کنند، زحمت خواهند کشید. اما این زحمت، پایان نیست چون مشارکت با مسیح، به مرگ ختم نمیشه بلکه به قیامت و آزادی و اتحاد با او.

ایمان به مسیح، صرفاً یک اعتقاد ذهنی نیست بلکه یک اتحاد واقعیه، اتحادی که از عمق دل ما شروع می‌شه و همه زندگی ما را در بر میگیره.

این یعنی، وقتی خدا به من نگاه می‌کنه، منو تو مسیح می‌بینه، نه تو گناهانم بلکه تو پاکی مسیح، نه در ترس‌هام، بلکه تو قوت مسیح، نه تو مرگم، بلکه در قیام مسیح.

این ایمان، پلیه که ما رو به مسیح پیوند می‌ده تا بتونیم باهاش یکی بشیم.

هدف اینه که ایماندار چنان تو مسیح حل بشه که مسیح تمامیت هویت، عدالت، و امید او میشه.

در آخر، شاید امروز وقتشه از خودمون بپرسیم که آیا واقعاً دوست داریم تو مسیح شناخته بشیم یا هنوز داریم برای هویت‌ها و عنوان‌های دیگه‌ای که دنیا بهمون می‌ده، می‌جنگیم؟

شاید چیزهای دیگه‌ای امروز دارن ما را تعریف میکنن: شغلمون، موفقیتمون، شکست‌هامون، حتی خدمت‌مون

اما هیچ‌کدومشون نجات نمی‌دن، هیچ‌ کدومشون نمی‌تونن ما رو تو حضور خدا «در مسیح» نشون بدن.

خبر خوب اینه که هنوز راه بازه و می‌تونیم انتخاب کنیم که به جای چسبیدن به چیزهایی که ما را تعریف می‌کنن، به مسیح بچسبیم. میتونه آرزومون این باشه که تو او دیده شیم، در قدرتش شریک بشیم، و حتی تو رنجش باهاش هم‌قدم بشیم چون اون طرف رنج و مرگ، زندگیه، قیام و آزادی در حضور زنده با مسیح.

 

برکت خدا با شما باشه.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #پولس #زندان_اوین #زندانی_مسیحی #زندانی_سیاسی #هویت #رفاه #رنج #جفا #قیامت #قیامت_از_مردگان #اتحاد_با_مسیح #پیوند_با_مسیح

نص:

نرسیدم… اما می‌دوم

تا حالا شده به چیزی برسی که سال‌ها منتظرش بودی؟

یه چیزی که وقتی بهش فکر می‌کردی، قلبت تندتر می‌زد؟

یادمه سال‌ها دنبال یه چیز خاصی بودم که به خاطرش از چیزای زیادی گذشتم چون فکر می‌کردم اون همه چیزیه که نیاز دارم و وقتی بهش رسیدم، هنوزم یه چیزی کم بود و دیگه اون اشتیاقی که سال‌ها قلبم رو گرم نگه داشته بود، خاموش شده بود.

و تا مدت‌ها یه سوال تو ذهنم بود که حالا چی؟ حالا میخوای دنبال چی باشی؟

وقتی که با مسیح آشنا شدم، خیلی چیزها و انگیزه‌هام عوض شد و اونجا بود که فهمیدم آرزوهای زمینی هر چقدر هم خوب، باز نمی‌تونن اون خلأ رو پر کنن، چون ما برای چیزی فراتر انتخاب شدیم برای هدفی که هر چی بیشتر بهش نزدیک می‌شی، نه‌ تنها خسته نمی‌شی، بلکه تازه‌تر، عمیق‌تر، و پرشورتر می‌شی.

پولس توی نامه‌اش به فیلیپیان دقیقاً از همین اشتیاق حرف می‌زنه: از یک دعوت آسمانی، که توسط خود مسیح به ما داده شده.

بیاید با هم فیلیپیان ۳: ۱۲ تا ۱۶ رو بخونیم…

من نمی‌گویم كه قبلاً این را به دست آورده‌ام و یا به کمال رسیده‌ام، بلکه آن را دنبال می‌کنم تا به چنگ آورم، همان‌طور كه مسیح نیز مرا به ‌خاطر آن به چنگ آورده است. ای برادران، من ادّعا نمی‌كنم كه تا به حال آن را به چنگ آورده‌ام، ولی تنها کار من این است كه آنچه را در پشت سر من قرار دارد فراموش کنم و برای رسیدن به آنچه در پیش است، بکوشم. مستقیماً به طرف هدف می‌دوم تا جایزه‌ای را كه شامل دعوت خدا به یک زندگی آسمانی به وسیلهٔ عیسی مسیح است، به دست آورم. پس همه ما كه روحاً بالغ هستیم باید چنین طرز تفكّری داشته باشیم و اگر شما فکر دیگری دارید، خدا این را هم به شما آشکار خواهد ساخت. در هر حال ما باید مطابق حقایقی كه کسب کرده‌ایم، زندگی کنیم.

هنوز نرسیدم…

پولس اینو میگه نه اینکه چون ناامیده بلکه این برای ما میتونه خیلی امید بخش باشه چون کسی که برای مسیح همه‌چیز رو از دست داد، کسی که سال‌ها خدمت کرده، رنج کشیده، زندانی شده و هنوز هم داره خودش رو در مسیر می‌بینه، این میتونه بهمون نشان بده که اگر پولس هنوز در حال دویدنه برای رسیدن به هدف، پس ما هم می‌تونیم با همه بالا و پایین‌ها، همچنان ادامه بدیم.

ایمان و نجاتی که خداوند بهمون داده، این همه چیز نیست بلکه برای شکل گرفتن و شبیه مسیح شدن هم هست.

پولس می‌گه چیزهایی که تو گذشته بودن را فراموش میکنم تا به چیزی برسم که براش خونده شدم.

داشتم به این فکر میکردم این شبیه اینه که سوار ماشین میشیم که به جایی بریم اما فقط به آینه عقب نگاه می‌کنیم. اینطوری اصلا نمی‌تونیم جلو بریم چه برسه بخوایم به مقصد برسیم. ما باید به جلو نگاه کنیم و رانندگی کنیم نه به عقب. گذشته فقط یک تجربه‌است که میتونه ما را کمک کنه برای رسیدن به هدف نه اینکه تو همون باقی بمونیم.

ممکنه افرادی را دیده باشید که بخاطر اتفاقی که تو گذشته افتاده، هنوز اونجا گیر کردن و همیشه از این صحبت میکنن که بعد از اون اتفاق، دیگه اون آدم سابق نشدم و …. ممکنه که این رو تا سال‌ها سال ازشون بشنوید.

هر چند گاهی بعضی از اتفاقات اینقدر سخت هستند که تا مدت‌ها و یا شاید سال‌ها، تاثیر عمیقی روی ما بزاره اما موندن تو گذشته، کم‌کم تبدیل میشه به فراموش کردن دعوت خدا با اینکه این دعوت هنوز سر جاشه.

حتی گذشته پولس هم پر از اتفاقات مشابه بود. همه جا زیر فشار یهودیان بود، اسم و تعلیمش را بدنام کرده بودن، الهیاتش را زیر سوال برده بودن و حتی ممکنه مثل خیلی از مسیحیان تو ایران، اموالی که داشته، توقیف شده باشه ولی میگه همه چیز را بخاطر شناخت مسیح بی‌ارزش میدانم و فراموش میکنم و به سوی هدف نگاه میکنم و می‌دوم. این فقط درباره گناهان گذشته نیست، درباره موفقیت‌ها، افتخارات، دردها، زخم‌ها، حتی خاطراتیه که میتونه اونو تو گذشته نگه داره.

سال‌های اول ایمانم، مطمئن بودم که برای انجام چیزی انتخاب شدم که باید براش آماده شم و میدانستم که قرار نیست اتفاقی بیفته تا کاری را که براش خونده شدم، انجام بدم و الان از آن روزا نزدیک ۱۵ ـ ۲۰ سال میگذره، میدانم الان برای چه خدمتی خوانده شدم با این تفاوت که الان بیشتر می‌فهمم که خواندگی اصلی من برای روزیه که در مسیح به کمال برسم نه اینکه صرفاً باشم تا فقط خدمت‌هایی را انجام داده باشم.

پس من و شما هم می‌تونیم مثل پولس بگیم که هنوز به دست نیاوردم چیزی را که بخاطر اون مسیح من را به دست آورد و ما هم میتونیم اینو بگیم پس وقتی کارش با ما اینجا تموم بشه، این جسم کنار گذاشته میشه تا جایزه‌ی ابدی رو بگیریم.

پس میخوام تشویقت کنم که صبر کنی و منتظر اون روز عظیم و با شکوه باشی که قراره جلال مسیح در تو دیده بشه. اون روز تا ابد در شادی خداوندمون در جلال شرکت خواهیم کرد.

می‌خوام با این سوال این برنامه را تمام کنم که آیا حاضری فراموش کنی نه چون آسونه، نه چون بی‌اهمیته، بلکه چون چیزی که در پیشه، ارزشش خیلی بیشتره؟

ـ حاضری دوباره بدوی؟ نه بخاطر یه هدف کوچک و موقتی، بلکه به امید رسیدن به خود مسیح ،کسی که تو رو خونده و میخواد باهات تو رابطه ابدی باشه.

امیدوارم که پاسختون بله باشه و نتیجه‌اش بیشتر از قبل تو زندگیتون دیده بشه.

برکت خدا با شما باشد.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #پولس #نرسیدم_اما_می‌دوم #دعوت_آسمانی #هدف_جاودان #زندگی_ایمانی #جلال_مسیح #دویدن_ایمان #کمال_در_مسیح #رابطه_ابدی #حرکت_به_سوی_هدف #دعا_و_انتظار #ایمان_پایدار #زندگی_در_مسیح #یادگیری_از_پولس #کلام_خدا #پادکست_ایمانی

نص:

تو غبار پای رابی، قدم بردار.

آیا تا حالا فکر کرده‌اید که چرا بعضی افراد تأثیر عمیقی بر ایمان ما می‌گذارند؟ چرا شنیدن یک شهادت یا دیدن زندگی کسی که به مسیح همیشه وفادار مونده، می‌تونه قلب ما را بیشتر از هر موعظه‌ای لمس کنه؟

من فرصت اینو داشتم که با چنین افراد تاثیرگذاری روبرو بشم با اینکه تحصیلات الهیاتی خاصی نداشت، یا شاید کتاب مقدس را مثل خیلی از ماها بلد نبود، اما تاثیری که روی من گذاشت، خیلی عمیق بود و هنوز هم تاثیر رفتارش، تو خیلی از تصمیمات من اثر میزاره.

برای من که شخصیتم طوریه که بیشتر چیزها را با دیدن یاد می‌گیرم تا صرفا خواندن و شنیدن، این رو من بیشتر جواب میده تا روش‌های دیگه و برای ایمان مسیحی هم، این به من بیشتر کمک میکنه تا بتونم روی شخصیت مسیحی‌ام کار کنم.

این موضوع را ما تو کتاب مقدس هم می‌بینیم، مثلاً تو داستان‌های عهد عتیق، بارها با چنین الگوهایی روبرو می‌شویم.

ابراهیم، که پدر ایمانی ماست، نمونه‌ای شد از اینکه با ایمان میشه عادل محسوب شد. موسی، که تحقیر شدن با قوم خدا را ترجیح داد به زندگی تو ناز و نعمت مصر و یا داوود که برای تمامی پادشاهان قوم اسرائیل نمونه‌ای میشه که چطور میشه با ترس خدا بر قوم پادشاهی کرد اما این الگو برداری‌ها، فقط تو عهد عتیق دیده نمیشه و عهد جدید، حتی مستقیم‌تر داره ما را به الگو برداری دعوت میکنه مثلاً پولس دو مرتبه مستقیماً میگه از من الگو بگیرید چه به کلیسای قرنتس فصل ۱۱ تو نامه اولش و چه تو نامه فیلیپیان آیاتی که امروز ازش میخوانیم. نمونه‌های دیگه‌اش را میشه به نامه تسالکونیکی دید که برخورد کردن مثل مسیح و شاگردها، باعث شده تا کلیساهای مکادونیه و اخائیه هم از این کلیسا تقلید کنن و یا پطرس که کلیسای در جفا را دعوت میکنه تا از رنج‌های مسیح در شرایطی که هستند، الگو برداری کنن.

بیاید به آیات امروز نگاه کنیم از فیلیپیان ۳ آیات ۱۷ الی ۲۱:

ای برادران من، همهٔ شما از من سرمشق بگیرید و به کسانی ‌که از نمونهٔ ما پیروی می‌کنند، نگاه کنید. بارها این را به شما گفته‌ام و بار دیگر آن را با اشک خود تکرار می‌كنم كه عدّهٔ زیادی طوری زندگی می‌كنند كه گویی دشمنان صلیب مسیح هستند. آخر و عاقبت آنها هلاکت و خدای ایشان، امیال جسمانی آنهاست و افتخاراتشان در رسوایی و شرمساری است. افكار خود را به چیزهای دنیوی مشغول می‌سازند، امّا ما تابع کشور آسمانی و منتظر آمدن عیسی مسیح خداوند هستیم كه به عنوان نجات‌دهنده از آسمان می‌آید. او طوری بدنهای ضعیف و فانی ما را تغییر خواهد داد تا به بدن پر شکوه او شباهت یابد و این کار را با قدرتی كه همه‌ چیز را تحت فرمان او در می‌آورد، انجام خواهد داد.

حالا بیایید ببینیم امروز چطور میشه الگوهای خوب را پیدا کرد؟

چطور میشه افرادی را به چشم الگو دید وقتی جهان پر از الگوهای نادرست و اشتباهه.

واقعیت اینه که همینطوری که تو متن می‌خونیم، جهان پر شده از صداها و تصویرهایی که به عنوان الگو به ما معرفی میشن. شبکه‌های اجتماعی، ستاره‌ها، حتی بعضی وقتا رهبران کلیسا، اما وقتی دقت می‌کنیم، می‌بینیم همه چیزهایی که ازشون می‌بینیم و می‌خوانیم، خوب نیستند و این ممکنه ما رو بترسونه که نکنه دوباره به کسی اعتماد کنیم و آسیب ببینیم یا اینکه این چیزهای به خانواده‌های ما و فرزندانمون هم آسیب بزنن چون همه خوب نمیتونن تشخیص بدن که چی مناسب هست و چی نیست.

اما میشه جور دیگه بهش نگاه کرد وقتی اعتمادمون به خداوند و کلامش باشه، به اینکه اون، همه چیز را تو کنترل خودش داره.

اینجا میخونیم که پولس، افراد را دعوت میکنه تا از اون الگو بگیرن نه بخاطر زندگی بدون عیب و نقصش چون اون هم ضعف‌های خودش را داشت، اما موضوع اینه که اون داشت به افراد نشان میداد که مسیح کیه و چیکار میتونه کنه. اینکه حتی شخص متعصب و پر از کینه‌ای مثل خودش را تبدیل به شاهد مسیح میکنه که تو همه چیز سعی میکنه وفادارانه رفتار کنه، چون صرفا هدفش اینه که مردم را به مسیح جذب کنه نه به خودش، به کاری که مسیح میتونه انجام بده نه به پولس.

و این همون چیزیه که ما هم بهش دعوت شدیم. ما قرار نیست بی‌نقص باشیم، ولی می‌تونیم طوری زندگی کنیم که افراد مسیح را تو ما ببینن و به مسیح نزیک‌تر بشن.

نمونه بودن، چیزیه که سبک زندگی مسیح هم بوده وقتی با شاگردها بود.

تو قرن اول، رابی‌ها زمان زیادی را با شاگردا سپری میکردن. تعلیم یا شاگردی، بر پایه رابطه‌ای بود که استاد با شاگرد داشت طوری که رابی‌ها نه فقط تو کنیسه‌ها تعلیم میدادن و شاگردها گوش میکردند، بلکه هرجایی که استاد میرفت، یا هر سبک زندگی که داشت را هم تقلید میکردند. باهاش سفر میکردند، سوال می‌پرسیدند و تو زندگی روزانه و واکنش‌های که رابی نسبت به چیزهای مختلف میداد، درس می‌گرفتند حتی یک مثل رایج بود که تو غبار پای رابی‌ قدم بزن یعنی اینقدر نزدیک رابی قدم بردار که اگر خاکی هم از روی زمین بلند میشه، رو پای تو بشینه.

این نشانه‌ای از نزدیکی و تقلید کامل بود.

امروز ما نیاز داریم که الگوهای خوبی داشته باشیم که بتوانیم نزدیک‌تر به مسیح بشیم و عیسی و کتاب مقدس مثل آینه‌ای میمونن که هر عمل اشتباه یا تقلید اشتباهی را بهمون نشان میدن.

الگو گرفتن از افراد، به معنی گشتن دنبال آدم کامل نیست، بلکه تمرین نگاه کردن به مسیرهاییه که افراد دیگه، تو پیروی از مسیح طی کردند. ما به کمک روح‌القدس و با تمرکز روی کلام، یاد می‌گیریم که چطور می‌تونیم بین الگوهای درست و اشتباه تمایز قائل شیم. و وقتی که مسیر کسی با مسیر انجیل یکیه، اون وقت ما هم می‌تونیم با دل مطمئن، ازشون یاد بگیریم.

پس نترسیم از اینکه از افراد درست الگو بگیریم، ولی هیچ وقت فراموش نکنیم که نگاه نهایی‌مون باید به اون کسی باشه که نه‌تنها راه رو رفت، بلکه خودش راهه، عیسی مسیح.

در آخر اگه کسی تو ذهنت هست که الگوی خوبی برای تو بوده، برای اون دعا کن و سعی کن یه قدم از چیزی که تو اون می‌بینی رو در زندگی خودت هم عملی کنی. و اگر کسی نیست، از خدا بخواه که همچین الگویی در مسیرت قرار بده.

برکت خدا با شما باشد.

آمین

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #پولس #الگوی_ایمانی #شاگردی #پولس_رسول #فیلیپیان۳ #تبعیت_از_مسیح #شاهد_مسیح #زندگی_مسیحی #تعلیم_کتاب_مقدس #الهام_ایمانی #شاگردی_مسیحی #تقلید_از_مسیح #شاهد_انجیل #کلیسای_ایران #تعلیم_کتابمقدس #راه_مسیح

نص:

دل‌هایی که به هم نمی‌خورن!

تا حالا شده وقتی به کلیسایی که عضوش هستی یا بودی، فکر ‌کنی و دلت بگیره یا چشم‌هات برق بزنه؟

هنوزم میخوای دور هم جمع شید و مسیح رو با هم پرستش کنید؟ یا شاید روزهایی رو یادت میاد که اون محبت و اشتیاق، کم‌کم سرد شد چون اختلافاتی پیش اومد یا چون چیزی خراب شد.

وقتی کتاب‌مقدس رو می‌خونیم، می‌بینیم که نامه‌ها پر از پاسخ‌ دادن به دغدغه‌های کلیسا هستن یا تشویق، هشدار و تعلیم، ولی بعضی جاها مثل اینکه پرده کنار می‌ره و ما یه نگاه صمیمی‌تر به قلب خادمین خدا نسبت به کلیساهاشون می‌ندازیم.

نامه فیلیپیان، خیلی خوب این شرایط را بهمون نشان میده که چطور پولس، با این کلیسا در رابطه بود و این رابطه چقدر عمیق بوده به حدی که اینقدر صمیمانه و دوستانه مثل یک نامه عاشقانه برای کلیسا مینویسه.

وقتی آیه ۱ از فصل ۴ رو می‌خونیم، می‌بینیم چطور پولس شدت علاقه و محبتش را به کلیسا ابراز کنه، عزیزان، مشتاق شما هستم، شما شادی و تاج من هستید، استوار باشید عزیزان. اینقدر زیبا پولس این احساس و علاقه‌اش را به کلیسا ابراز میکنه که گاهی ممکنه این لغت‌ها تو خیلی از خانه‌ها حتی شنیده نشه.

بیاید به این آیه تا انتهای آیه ۳ از فصل ۴ نگاه کنیم.

بنابراین ای برادران عزیز، مشتاق دیدار شما هستم. شما مایهٔ شادی و افتخار من هستید. ای عزیزان، همچنان در اتّحاد خود با خداوند استوار باشید. از «افودیه» و «سینتیخی» خواهران خود در خداوند استدعا دارم كه با یكدیگر صلح و سازش كنند. و از تو ای همكار صمیمی، تقاضا می‌کنم كه این دو زن را كمک كنی، زیرا نام آنها، با «كلیمانتوس» و سایر همكاران من كه در انتشار انجیل تلاش کرده‌اند، در دفتر حیات ثبت شده است.

و بعد از این جملات محبت‌آمیز، ناگهان موضوعی مطرح می‌شه که شاید انتظار نداشتیم. یک چیز واقعی و انسانی وارد صحنه می‌شه.

پولس به یک اختلاف در کلیسا اشاره می‌کنه. دو خواهر ایمانی، که برای انجیل زحمت زیادی کشیدن، انگار رابطه‌شون آسیب دیده. متاسفانه ما نمی‌دونیم دقیقاً چه اتفاقی  افتاده، ولی معلومه که چیزی جدی هست که پولس، تو یک نامه عمومی، ازشون خواهش می‌کنه که با هم صلح کنن.

فکر میکنم این به ما ۳ چیز را یاد میده که نیاز داریم ازش یاد بگیریم.

• یک اینکه محبت، پیش نیازه میانجگری هستش.

پولس، نشان میده که این افراد و کلیسا براش مهم هستن و به شدت دوست‌شان داره، بعد شروع میکنه به تلاش برای میانجگری یا حل اختلاف.

این یعنی وقتی مشکلی در کلیسا بین افراد پیش میاد، ما نباید سریع طرف کسی رو بگیریم یا قضاوت کنیم. اول باید به قلب‌مون نگاه کنیم: آیا واقعاً محبت این دو نفر توی دل‌مون هست؟ آیا از اختلاف‌شون رنج می‌کشیم؟ اگه نه، بهتره این مسئولیت رو به کسی بسپاریم که واقعاً برای هر دو طرف محبت داره چون ممکنه این برخورد ما کار را خراب‌تر کنه.

• دوم اینکه، صلح جویی، خدمتیه که خدا برکتش میده.

ما خوانده شدیم برای اینکه برای صلح و آشتی تلاش کنیم. مسیح گفت خوش بحال صلح‌جویان، این یکی از برکاتیه که با افرادیه که این خدمت را انجام میدن و مسیح آنها مبارک و برکت‌یافته میخونه.

• سومین چیز اینه که کلیساهای بالغ هم بی نیاز به مشاور نیست.

کلیسای فیلیپی که محبت مسیحی را خیلی خوب زندگی میکرد و کلیسای قوی بود، باز هم تو اختلافات و مشکلاتی که داشت، نیاز بود کسی مثل مشاور، توش خدمت کنه. اینکه پیدا کردن کلیسای بی‌عیب غیر ممکنه و اختلافات دلیلی برای ترک کلیسا نیست و دلیلی هم برای کمرنگ شدن روابط کلیسایی نباید باشه.

این یک تعلیم برای همه ماست که چطور می‌تونیم تو کلیسا مفیدتر باشیم و کلیسا از وجود ما برکت بگیره. چون محبت واقعی به کلیسا، فقط احساساتی نیست که توی عبادت‌ و پرستش بروز پیدا می‌کنه بلکه محبت واقعی، توی نقطه‌هایی خودش رو نشون می‌ده که اختلاف یا سوءتفاهم یا زخم‌ها هست.

و وقتی به اونجا میرسیم باید تصمیم بگیریم که آیا سعی میکنیم که خودمون را کنار بکشیم و تماشا کنیم یا مثل پولس، عشق‌مون رو به ‌عمل در بیاریم و برای آشتی قدم برداریم؟

وقتی داشتم این پیام رو ریکورد میکردم این به ذهنم اومد که شاید وقتی داشتید این پیغام رو می‌شنیدید، کسی به ذهنتون اومده باشه که زمانی باهاش صمیمی‌تر بودید ولی رابطه‌تون دیگه باهاش سرد شده، شاید اون شخص همین امروز نیاز داره محبت واقعی مسیح رو از طریق شما تجربه کنه و خدا این پیام را امروز برای شما داشته که وقتش رسیده که قدمی برای آشتی و محبت بیشتر برداری.

میخوام تشویقت کنم که اگر این فکر به ذهنت رسید، براش دعا کن و سعی کنی که محبت را در رشته سلامتی نگه داری.

و سوال پایانی‌ام از شما اینه که اگر پولس امروز این نامه را برای کلیسای شما داشت می‌نوشت و اختلافی تو کلیسای شما وجود داشت، اسم چه کسی رو صدا میکرد تا آشتی و میانجگری تلاش کنه؟ تو آماده بودی که اسمت را بشنوی و بهش پاسخ بدی؟

برکت خدا با شما باشد.

در پناه مسیح

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #پولس #کلیسا #محبت_مسیحی #آشتی #صلح_کلیسا #خدمت_کلیسایی #محبت_واقعی #میانجگری #ایمان #پرستش

نص:

شاد باش حتی حالا!

تو جنگل‌ها، درخت‌هایی که در ردیف‌های اول قرار دارند، قوی‌ترین ریشه‌ها را دارند و درخت‌های داخل جنگل، مثل آنها در برابر فشارها و طوفان، آن قدر مقاوم نیستند چون توسط درخت‌های دیگه در برابر باد و طوفان یا سرما و گرما محافظت میشن اما درخت‌هایی که در ردیف‌های اولیه قرار دارند، بخاطر طوفان‌های مختلف، چوب‌های منعطف‌تر و ریشه‌های عمیق‌تری دارند.

شاید زندگی ما هم شبیه همین درخت‌ها باشد. بعضی از ما انگار در خط مقدم ایستاده‌ایم، در برابر طوفان‌ها نگرانی، فشار مشکلات، تنهایی، یا سردرگمی درباره آینده و گاهی این فشارها باعث می‌شن که احساس کنیم در حال خم شدن یا حتی شکستن هستیم. خیلی وقت‌ها وقتی به واقعیت‌ها و خبرهایی که دور و برمون هستن نگاه می‌کنیم، فقط مایوس و افسرده می‌شیم.

نگرانی‌هایی که از در و دیوار زندگی‌مون بالا می‌رن، از آینده‌ی نامعلوم، از وضعیت دنیا، از سلامتی یا مشکلات شخصی و خانوادگی و انگار هر کدومشون می‌تونن ما رو یک قدم دیگه به ناامیدی نزدیک کنن.

شاید شما هم بارها تلاش کردید راه‌حلی پیدا کنید، اما گاهی به جایی می‌رسیم که حس می‌کنیم هر کاری کرده‌ایم، بی‌فایده بوده و از خودتون پرسیده باشید که آیا این همه چیزیه نیست که خداوند اراده کرده انجام بدیم.

کتاب‌مقدس قبل از هر چیز، بهمون میگه که پاسخ نگرانی، دعاست.

پولس وقتی داشت این نامه را می‌نوشت، درباره این حقیقت صحبت کرد وقتی که شرایط اصلاً خوب نبود. آینده‌اش مشخص نبود، احتمال داشت هر لحظه اعدام بشه، هیچ ضمانت و قانونی برای نجاتش وجود نداشت و همه چیز به تصمیم یک پادشاه دمدمی مزاج بسته بود اما با این همه، اون به چیزی چشم دوخته بود که نه دیوار زندان می‌تونست جلوش رو بگیره، نه زنجیرها ساکتش کنن.

واسه همین، تو زندان، به کلیسای فیلیپی تو فصل ۴ آیات ۴ تا ۹ می‌نویسه که:

پیوسته در خداوند شاد باشید، باز هم می‌گویم شاد باشید! مهربانی و ملایمت شما در رفتارتان با دیگران آشكار باشد. آمدن خداوند نزدیک است! نگران هیچ چیز نباشید، بلکه همیشه در هر مورد با دعا و مناجات و سپاسگزاری تقاضاهای خود را در پیشگاه خدا ابراز نمایید. و آرامش الهی كه بالاتر از فهم بشر است، دلها و افكار شما را در مسیح عیسی حفظ خواهد كرد. در خاتمه ای برادران، دربارهٔ هر آنچه راست، شریف، درست، پاک، دوست داشتنی، نیكنام و هرچه عالی و قابل ستایش است، بیندیشید. تمام چیزهایی را كه از من آموختید و به دست آوردید، یعنی آنچه را از من شنیدید، سرمشق خود ساخته، به عمل آورید كه در این صورت خدایی كه منبع آرامش است، با شما خواهد بود.

اگه امروز کسی مثل پولس، تو همچین شرایطی، این‌طوری حرف بزنه، احتمالاً بهش میگن بهتره به یه مشاور سر بزنه یا افراد سعی می‌کنن فقط با چند کلمه‌ی امیدبخش، دلش رو خوش کنه تا برای اعدام آماده‌تر باشه!

واقعاً میشه تو این شرایط شاد بود؟ آیا اگر شادی کنیم، کسی به عقلمون شک نمیکنه؟

موضوع اینکه که این شرایط فقط یک روی سکه هستش که ما می‌بینیم. واقعیت‌هایی که می‌بینیم فقط بخشی از داستان هستن. حقیقتی که ایمان ما روی اون بنا شده، چیزی فراتر از چیزیه که می‌بینیم. خدایی داریم که از ترس‌های ما بزرگ‌تره، از مشکلات ما قوی‌تره و از آینده‌ای که ما ازش خبر نداریم، آگاه‌تره.

اگر ایمان داشته باشیم که خداوند هر چیزی را می‌تونه برای خیریت تو زندگی ما به کار ببره و می‌تونه از هر شری که وارد زندگی ما میشه، استفاده کنه تا ما را برکت بده، طور دیگه‌ای به اتفاقات نگاه می‌کنیم.

پولس، انگشت گذاشته روی همین موضوع. نمی‌خواد فقط به ما یک دلگرمی بده، اون داره ما را دعوت می‌کنه به یک سبک زندگی تازه.

سبکی که مشکلات رو نادیده نمی‌گیره، احساسات رو سرکوب نمی‌کنه، بلکه به دعا و شکرگزاری بجای نگرانی دعوت میکنه.

نگاهی که به‌ جای گیر کردن توی چیزهای تاریک، تمرکز می‌کنه روی آنچه راست، پاک و ستودنیه.

نگاهی که توی سخت‌ترین شرایط، می‌تونه شادی واقعی رو تجربه کنه چون می‌دونه خداوند به همه چیز کنترل داره.

این چیزیه که ما دائما باید برای خودمان تکرارش کنیم نه امروز فقط بلکه هر روز تا این سبک زندگی ما بشه وقتی با مشکلات روبرو میشیم و یا حتی توی رفاه هستیم، اینکه به هر چیز خوب و راست و نیکو نگاه کنیم، افکارمون را با چیزهایی پر کنیم که با وجود مشکلات، شادی و ستایش تو زندگی‌مون دیده بشه.

و درست همین‌جا، وسط دنیایی پر از سروصدا، خدا داره ما رو صدا می‌زنه به شادی و آرامشی که از اعتماد به او میاد.

بزارید یک بار دیگه این آیات را بخوانم:

پیوسته در خداوند شاد باشید، باز هم می‌گویم شاد باشید! مهربانی و ملایمت شما در رفتارتان با دیگران آشكار باشد. آمدن خداوند نزدیک است! نگران هیچ چیز نباشید، بلکه همیشه در هر مورد با دعا و مناجات و سپاسگزاری تقاضاهای خود را در پیشگاه خدا ابراز نمایید. و آرامش الهی كه بالاتر از فهم بشر است، دلها و افكار شما را در مسیح عیسی حفظ خواهد كرد. در خاتمه ای برادران، دربارهٔ هر آنچه راست، شریف، درست، پاک، دوست داشتنی، نیكنام و هرچه عالی و قابل ستایش است، بیندیشید. تمام چیزهایی را كه از من آموختید و به دست آوردید، یعنی آنچه را از من شنیدید، سرمشق خود ساخته، به عمل آورید كه در این صورت خدایی كه منبع آرامش است، با شما خواهد بود.

بار نگرانی‌هاتون را بزارید پای کسی که می‌تونه این نگرانی‌ها را از بین ببره، نیاز نیست با خودتون همه‌جا بکشیدش.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #ایمان_در_طوفان #شادی_در_خداوند #آرامش_الهی #دعای_ایماندار #پولس_در_زندان #فیلیپیان۴ #زندگی_مسیحی #سبک_زندگی_ایماندار #مقابله_با_نگرانی #خدا_کنترل_دارد #اعتماد_به_خدا #نه_به_افسردگی #دعا_و_شکرگزاری #کلام_خدا

نص:

وقتی ایمان ثمر می‌دهد

یک داستانی را از مارتین لوتر خونده بودم که چون مربوط به پیام امروز هستش، دوست داشتم باهاتون به اشتراک بگذارم دربارهٔ کشیشی به اسم نیکولاس هاوزمن که درباره‌اش گفته بود: چیزی رو که ما موعظه می‌کنیم، اون زندگی می‌کنه.

روزی یک زنی که از کلیسا این کشیش بود، داشت به خانه برمی‌گشت که همسایه‌اش ازش می‌پرسه: آیا موعظه تموم شد و اون زن پاسخ میده که: «نه، فقط گفته شد، حالا باید زندگی بشه.»

این یه شهادت ساده اما قویه و اینو بهمون یاد میده که موعظه و ایمان واقعی، فقط توی حرف نیست، بلکه توی عمله. نه توی چیزی که می‌شنویم، تو چیزیه که زندگی می‌کنیم.

و اینجاست که می‌رسیم به یکی از نمونه‌های زیبا تو عهدجدید، جایی که عمل و ایمان به هم گره می‌خورن. داستان کشیش هاوزمن و شهادت اون زن، درست شبیه چیزی‌یه که پولس دربارهٔ کلیسای فیلیپی می‌نویسه. کلیسایی که فقط شنونده نبود، بلکه چیزی که شنیده بود، زندگی می‌کرد.

شادی پولس از این کلیسا، نه فقط بخاطر هدیه‌ایه که بهش داده شده بلکه بیشتر بخاطر میوه‌ای که نشون می‌ده این کلیسا، ایمان رو تو زندگی‌شون عملی کرده.

بیاید فیلیپیان آیات ۱۰ تا ۱۴ از فصل ۴ را بشنویم.

حال كه پس از مدّتی دوباره مورد توجّه قرار گرفته‌ام، شادی عظیمی در خداوند یافته‌ام. البتّه شما همیشه نسبت به من علاقه و توجّه داشته‌اید، امّا فرصت ابراز آن را نیافتید. من به احتیاجات شخصی خود اشاره نمی‌کنم، زیرا یاد گرفته‌ام در هر وضعی كه باشم، قناعت كنم. من می‌دانم چگونه در فقر و بیچارگی و یا در سعادتمندی زندگی كنم. به رمز زیستن در سیری و گرسنگی، در فراوانی و نیازمندی پی‌ برده‌ام. من به وسیلهٔ مسیح كه مرا تقویت می‌کند، به انجام هر كاری قادر هستم.

 

پولس در این آیات داره دربارهٔ چیز عمیق‌تری صحبت می‌کنه.

پشت کلماتی که استفاده میکنه مثل قناعت یا قوت در مسیح، یک حقیقت پنهان شده و اون اینه که به جز حضور مسیح، کار فیلیپیان باعث شده که اون تقویت بشه و قوت بگیره. این فقط یک کمک مالی نبود، بلکه تصویری بود از اعتماد، مشارکت و وفاداری.

امروزه علی‌الخصوص بین ما فارس‌ها که خیلی‌هامون مسلمان زاده هستیم، وقتی صحبت از حمایت مالی می‌شه، سؤال‌هایی پیش میاد که ذهن خیلی از ما رو مشغول می‌کن، خیلی از ما ناخودآگاه گارد می‌گیریم، انگار یه زنگ خطر توی گوشمون صدا میکنه که این پول قراره کجا خرج بشه؟ آیا داره برای پادشاهی خدا استفاده می‌شه یا نه؟

پول، اینجا هم صحبت از پول؟

شاید حتی تجربه‌هایی داشتیم که باعث شده با شک و تردید به این موضوع نگاه کنیم. گاهی عدم شفافیت مالی در کلیساها، باعث خستگی یا حتی دلزدگی می‌شه و گاهی هم فشارهایی که برای دادن ده‌یک یا کمک مالی وارد می‌شه، بیشتر از اینکه باعث برکت هدیه دهنده بشه، باعث احساس گناه بشه که در صورت ندادن هدایا، ممکنه به دزدی از خدا متهم بشیم.

ولی بیایم یک قدم عقب بریم و نگاه‌مون رو به خود کتاب‌مقدس برگردونیم.

در عهد جدید، بر خلاف عهد عتیق، خبری از الزام پرداخت درصد خاصی مثل ده‌یک نیست. پولس، پطرس، یوحنا… هیچ‌ کدوم قانون‌ نمیزارن بلکه چیزی که می‌تونیم بخونیم بیشتر یک دعوته. دعوت به داشتن زندگی‌ که تو اون، میدانیم همه‌چیز به خدا تعلق داره ـ حتی پول ما.

کلیساهای اولیه، مثل کلیسای فیلیپی، نشون دادن که کمک مالی نه از روی اجبار، بلکه از روی شکرگزاری و شوق مشارکته. اونها حتی وقتی خودشون تو تنگی و سختی بودن، شریک خدمت می‌شدن نه چون مجبور بودن، بلکه چون می‌خواستن بخشی از کار خدا روی زمین باشن.

حتی این موضوع تو کلیساهای یهودی نژاد هم دیده میشد و بنظر میاد که این بخشی از سبک زندگی مسیحی تو قرون اولیه مسیحیت بوده که نیاز نبوده حکم خاصی در موردش گفته بشه چون افراد اون را زندگی میکردن.

هدیه دادن، مربوط به صرفا پرداخت پول یا محاسبه دقیق ده یک نیست، بلکه مسئله‌‌ی عمیق‌تریه:

ـ اینکه آیا من به خدا اعتماد دارم؟

ـ آیا ایمان دارم وقتی چیزی رو می‌بخشم، در واقع دارم نشون می‌دم که صاحب اصلی اون چیز خداست؟

ـ آیا حاضرم حمایت از کلیسا و خادمان خدا رو، بخشی از اطاعت از مسیح بدونم؟

شاید برای بعضی از ما، این سؤال باشه که “اگر خودم در شرایط سخت مالی هستم، آیا باز هم باید کمک کنم؟” پاسخ عهد جدید اینه: نه از روی اجبار، بلکه از روی قلب.

پولس در دوم قرنتیان ۹ می‌نویسه: “پس هرکس باید مطابق آنچه در دل خود تصمیم گرفته است، بدهد و نه از روی بی‌میلی و اجبار، زیرا خدا کسی را که با شادی می‌بخشد دوست دارد.”

حتی تو موعظه سر کوه، مسائل مالی  یکی از ۳ موضوع مهم تو موعظه سر کوه توسط مسیح هستش.

حمایت مالی از کلیسا، اگر با ایمان و شادی همراه باشه، فقط کمک به یک نهاد نیست، بلکه بخشی از پرستش ماست. این کاریه که مستقیم تو زندگی ما تاثیر خودش را نشان میده.

چیزیه هم که مهمه اینه که تو پادشاهی خدا لازمه پول تو مسیر درست مصرف بشه؛ چون خدا این منابع رو در اختیار ما قرار داده تا با مسئولیت، در جای درست استفاده کنیم.

حالا وقتیه که ببینیم چطور به این موضع واکنش نشان میدیم. آیا میتونیم مثل همون زن بگیم: «موعظه تموم نشده… حالا باید زندگی بشه.»

برکت خدا با شما باشد.

روز خوش

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #ایمان #عمل_ایمانی #موعظه_زندگی #حمایت_کلیسا #اعتماد_به_خدا #زندگی_مسیحی #ده_یک #هدیه #مسیحیت #انجیل #برکت

نص:

وقتی بوی خوش تو به آسمان می‌رسه!

انجیل داستانی رو تعریف می‌کنه که احتمالاً خیلی‌هامون خوب به یاد داریم، درباره بیوه‌زن فقیری که فقط دو سکهٔ ناچیز داشت و همون رو با تمام دلش به خدا تقدیم میکنه و عیسی به شاگردانش میگه: اون بیشتر از همه بخشید، چون از فقر خودش داد، نه از زیادی پولش.

یا زن دیگه‌ای که عطر گرون ‌قیمتی رو روی سر عیسی ریخت. حرکتی که برای افراد، اسراف‌ میامد اما برای عیسی نشانه‌ای از محبت و فهم اون زن بود و میگه که: هرجا انجیل موعظه بشه، کار اون هم گفته میشه.

تو عهدعتیق هم اگر به یاد بیاریم، وقتی داوود تصمیم میگیره خانه‌ای برای خداوند بسازه، خداوند بهش میگه که این کار رو پسرش سلیمان انجام خواهد داد نه خودش، اما این خواست داوود بی‌جواب نمیمونه و خداوند بهش وعده‌ بزرگی میده یعنی سلطنتی ابدی از نسل اون.

انگار هدیه‌ای که داوود تو دلش داشت، تو نظر خدا، چیز با ارزشی بود حتی اگه خودش اون رو به انجام نرسوند.

از عهد عتیق تا عهد جدید، این الگو تکرار می‌شه:

خدا به هدیه‌ای که از دل میاد، بیشتر از ارزش ظاهری‌اش نگاه می‌کنه.

و حالا این سؤالیه که امروز میخوایم بهش فکر کنیم:

چرا چیزهایی که ما از محبت یا اعتمادمون به خدا هدیه میدیم، اینقدر تو نگاه خدا باارزشه؟ حتی اگه از دید دیگران یا حتی خودمون، کوچک باشن، چرا این هدایا اینقدر برای خدا دلپذیره؟

و این سؤال ما رو می‌بره به آیات پایانی نامه پولس به کلیسای فیلیپی، کلیسایی که نه‌ تنها گوش شنوا داشت، بلکه قلب بخشنده و با سخاوتی برای همکاری با کار خدا.

بیاید با هم فصل ۴ آیات ۱۴ الی ۲۳ را بخونیم:

امّا شما لطف كرده شریک زحمات من شدید. خود شما ای فیلپیان، خوب می‌دانید كه در ابتدای انتشار انجیل وقتی من مقدونیه را ترک كردم، شما تنها كلیسایی بودید كه در قبول مسئولیّت دخل و خرج من با من همكاری كردید. حتّی زمانی ‌که در «تسالونیكی» بودم، یکی دو مرتبه مبلغی برای رفع احتیاجات من فرستادید. من طالب پول شما نیستم؛ بلکه می‌خواهم به پاداش نیکوکاری شما افزوده شود. اعانهٔ شما به دستم رسید و نه تنها کافی بلکه بیشتر از احتیاجاتم بود. هدیه‌ای را كه توسط «اپفرودیتس» فرستادید، احتیاج مرا رفع كرده است. عطایای شما هدیه‌ای خوشبو یعنی قربانی مقبول و پسندیدهٔ خداست و خدای من همهٔ احتیاجات شما را با ثروت عظیم خود در مسیح عیسی رفع خواهد کرد. پدر ما خدا را تا به ابد جلال باد، آمین! به همه مقدّسینی كه به مسیح عیسی تعلق دارند، سلام برسانید. ایماندارانی كه با من هستند به شما سلام می‌رسانند. همهٔ مقدّسین در اینجا و مخصوصاً ایماندارانی كه در دربار قیصر هستند، به شما سلام می‌رسانند. فیض خداوند ما عیسی مسیح با روح شما باد.

فیلیپی‌ها، فرهنگ هدیه دادن و بخشیدن را خیلی خوب یاد گرفته بودن و این باعث شد که اسم آنها تو تاریخ کلیسا به عنوان الگویی برای کلیساهای دیگه و همینطور امروز ما ثبت شه چون با این کار، پولس که خواندگی خاص برای خدمت کردن به غیر یهودیان را داشت، را حمایت کردن تا بتونه این خدمت را تا به آخر ادامه بده.

ممکنه این روحیهٔ سخاوتمند رو از لیدیا یاد گرفته باشن، زنی که تو فیلیپی اولین‌ بار پولس رو در خونه‌اش تو پذیرفت، اما نکته اینجاست که فیلیپی‌ها با هدایاشون، اعتمادشون را به وفاداری خدا نشون دادن.

ممکنه وقتی موقع هدیه دادن تو کلیسا میرسه یا می‌خوایم به کسی هدیه‌ای بدیم، به خودمون میگیم چیزی که تو وسعم هست، به کار هیچ کلیسا یا خادمی شاید نیاد و یا اصلا دیده نشه، اما در واقع این اصلاً درست نیست چون مثل اون بیوه زن، ما می‌تونیم با همون چیزی که داریم و می‌بخشیم، تو نظر خدا مبارک و ثروتمند خونده بشیم.

فراموش نکن: مهم نیست کجا هدیه می‌دی یا چقدر می‌دی،

خدا قلب رو می‌بینه و اون تو را برکت میده.

 

شاید هدیه‌ای که به خدا می‌دهیم، برامون کوچک یا حتی دردناک باشه، اما واسه خدا مثل عطر خوشبوییه که به بالا می‌رود و وعده خدا را از دهان پولس می‌شنویم که میگه:

 

«خدای من همهٔ احتیاجات شما را با ثروت عظیم خود در مسیح عیسی رفع خواهد کرد.»

چه وعده‌ای! نه فقط اندازهٔ نیاز من و تو، بلکه مطابق ثروت خودش. یعنی خدایی که از بخشیدن پسرش به‌ خاطر من و تو ابایی نداشت، حالا با آغوش باز آماده‌ست که ما را در همه چیز تأمین کنه.

ظاهرا وقتی هدیه‌ای میدیم، بنظر میاد که داریم چیزی را از دست میدیم، اما در واقع داریم ثروت واقعی‌ را در دنیایی متفاوت جمع می‌کنیم، دنیایی که «جلال مسیح» در آن حاکم است.

حالا، آیا هنوز هم وقتی می‌خوایم هدیه‌ای بدیم، کیف پولمون را نگاه می‌کنیم که ببینیم کدام اسکناس، کوچکتر هستش یا تو ذهن خودمون شروع می‌کنیم به حساب کتاب؟ آیا هنوز هم باید نگران این باشیم که خدا قراره چطور از این هدیه برای کار خودش استفاده کنه یا اصلاً این هدیه به کار خدا میاد؟

نامهٔ فیلیپیان با شادی، تشکر و مشارکت تمام می‌شه، اما یک دعوت هم هست برای امروز من و تو.

ممکنه تو هم مثل فیلیپی‌ها فرصت پیدا کردی که دل کسی رو شاد کنی یا کار خدا رو حمایت کنی شاید هم بتونی مثل داوود فقط خواسته‌ای تو دلت داشته باشی.

خداوند تو رو می‌بینه و بیاد میاره حتی اگر بوی هدیه‌ات، فقط در خلوت و تنهایی بلند شه.

خدا وعده داده که تمام نیازهای تو را، نه فقط بر حسب احتیاجات، بلکه مطابق جلال و ثروت خودش در مسیح تأمین کنه و همون‌طور که پولس با اطمینان گفت «خدای من»، تو هم می‌تونی بگی: خدای من هم همین خداست. خدای وفادار، بخشنده و بی‌نهایت نیکو.

پس تشویقت میکنم که با دل صاف، قلبی شکرگزار و با گشاده دستی زندگی کن و به این فکر کن که امروز، چه هدیه‌ای هست که خدا تو رو دعوت می‌کنه با دل باز تقدیمش کنی؟

برکت خداوند با تو باشه.

Social Media:

Website: https://kalameye-hayat.com

Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat

Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #فیلیپیان #فیلیپی #فیلیپیان #لیدیا #پولس #بخشندگی_ایمانی #هدیه_به_پادشاهی_خدا #اعتماد_به_خدا #انجیل #زندگی_ایمانی #هدیه_دل #محبت_خدا #خدای_وفادار