Listen now for free
Philippians
گاهی در زندگی به موقعیتهایی میرسیم که هیچ چیز مشخص نیست؛ مثل این است که در میان طوفان گیر افتاده باشیم. این فکر همیشه برای من جذاب بوده: چطور میشود در چنین شرایطی آرامش را حفظ کرد، اعتماد داشت و با قدرت ایستاد؟ همین دغدغه باعث شد به یکی از خاصترین نامههای عهد جدید برسم: نامه پولس به کلیسای فیلیپیان.
این نامه را پولس زمانی نوشت که در زندان روم بود؛ اما نکته عجیب و الهامبخش این است که با وجود سختیهای زندان، این نامه پر از شادی، قدردانی و امید است. چطور ممکن است کسی که به ناحق زندانی شده و در آستانه اعدام است، از شادی سخن بگوید؟ این چیزی است که در طول بررسی این نامه با هم کشف خواهیم کرد.
برای درک بهتر، به ماجرای آغاز کلیسای فیلیپی نگاهی میاندازیم. پولس در سفر بشارتی دوم خود، با هدایت رؤیایی به مقدونیه رفت. در فیلیپی، او زنی به نام لیدیه را ملاقات کرد که به ایمان آورد و همراه خانوادهاش پایهگذار کلیسا شد. اتفاقات در فیلیپی بهسادگی پیش نرفت؛ پولس به دلیل آزادی یک دختر فالگیر از روح شریر، به زندان افتاد. اما حتی در زندان، او و سیلاس با پرستش خدا، شاهد معجزهای شدند که درهای زندان را گشود و باعث ایمان آوردن زندانبان شد.
کلیسای فیلیپی با پولس ارتباطی خاص داشت؛ نه تنها از نظر روحانی بلکه از نظر مالی و روحانی نیز حمایتش میکردند. این نامه مثل نامهای صمیمانه از یک میسیونر به کلیسای حامیاش است. پولس در این نامه درباره شادی در جفا، اهمیت اعتماد به خدا و اولویت دادن به مسیح صحبت میکند.
با وجود کوتاهی این نامه (فقط ۱۰۴ آیه)، بارها و بارها نام مسیح ذکر میشود. این نشان میدهد که پولس در هر شرایطی، مسیح را در مرکز زندگیاش قرار داده بود. این نامه دعوتی است به ما که در هر موقعیتی، شادی را در ایمان خود پیدا کنیم و به اولویتهای زندگیمان نگاه تازهای بیندازیم.
امیدوارم در این سفر معنوی با هم همراه باشیم.
-
-
- 01
- فیلیپیان ـ مقدمه | Philippians 1
نص:
سلام دوباره به شما
امیدوارم هر جایی که هستید، خوب باشید.
مدتی قبل، وقتی نامه غلاطیان را داشتم کار میکردم، باز هم خبری شنیدم از دستگیری مسیحیان تو شهرهای مختلف و وقتی داشتم به شرایطی که تو زندان تحمل میکنن فکر کردم اینکه چه تجربههای سختی دارن پشت سر میزارن، اینکه بخاطر ایمانشون، زنداین بشن، یا به حبسهای طولانی محکوم میشن و یا اینکه در نهایت ایران رو ترک کنن و مهاجرت کنن، فکر من رو خیلی مشغول کرد.
بخاطر همین داشتم فکر میکردم که چطور ممکنه تو این شرایط که هیچ چیزی مشخص نیست، در آرامش موند و اعتماد کرد و محکم ایساد.
این فکرها، یکی از مهمترین انگیزههای من بود واسه شروع این برنامه که از نامه فیلیپیان میخواستم استفاده کنم. همونطوری که احتمالاً میدانید، این یکی از شادترین و لطیفترین نامههای عهد جدیده که پولس، وقتی تو زندان روم بود، این نامه را مینویسه.
دوست داشتم بیشتر بفهمم که چرا و چطور میشه کسی مثل پولس، با همه معجزاتی که انجام داده بود، مثل یک جنایتکار به زندان بیفته، کتک بخوره و در نهایت اعدام بشه اما دهانش پر شکرگزاری باشه و کلیسا را به شادی و شکرگذاری دعوت کنه.
واسه همین سراغ این نامه اومدم و قراره تو هفتههای دیگه، این نامه را بررسی کنیم.
امیدوارم شما رو هم همراه خودم داشته باشم.
بزاید قبل از اینکه این نامه را شروع کنیم، به کلیسای فیلیپی نگاه کنیم.
وقتی کتاب اعمال رسولان بخونیم، میبینیم تو سفر دوم بشارتی، پولس، تو خواب کسی را میبینه که از مکادونیه درخواست کمک میکنه و بخاطر همین موضوع مطمئن میشه که باید به مکادونیه بره. بعد از گذشتن از چند شهر، به مرز مکادونیه که شهر فیلیپی بود میرسه و آنجا با زنی به اسم لیدیه آشنا میشه. بعد از اینکه لیدیه و خانوادهاش ایمان میارن، مدتی پیش آنها میمونه تا اینکه یک روز، روح شریری را از دختر فالگیری بیرون میکنه که با شورشی که صاحبکارهای اون دختر راه میندازن، پولس کتک میخوره و به زندان انداخته میشه ولی همون شب، وقتی با سیلاس تو زندان پرستش میکردن، فرشته خدا درهای زندان را باز میکنه و این باعث میشه که زندانبان و خانوادهاش نجات پیدا کنن.
این خلاصهای بود از اتفاقات تو فیلیپی و کلیسایی که اونجا شروع میشه ولی وقتی با بقیه کلیساهای عهد جدید این کلیسا را مقایسهاش میکنیم، میبینیم که این کلیسا صمیمی بیشتری با پولس داشت و حتی خدمت اون را حمایت مالی هم میکردن.
نوشتن نامهای به این صمیمیت، کمی شبیه چیزیه که امروز هم وجود داره بین کلیسایی که میسیونرها را اعزام میکنن و آنها را حمایت میکنن حالا چه با دعا چه با هدایای مالیاشون و معمولاً وقتی میسیونرها بعد از چند سال به کلیسایی که آنها را برای خدمت فرستاده بود، برمیگردن، همچین حسی وجود داره که درباره خدمت یا فعالیتشون صحبت میکنن همینطور درباره چالشها و ضعفهایی که باهاش روبرو بودن و این چیزیه که تو این نامه، میبینیم که پولس از زندانی شدن و اعتمادی که به مسیح داشت صحبت میکنه یا حتی از زندگی گذشتهاش که جلوی شناختی که از مسیح بدست آورده اصلاً ارزشی نداره.
همونطوی که قبلاً هم گفتم، احتمالا پولس تو زندان روم این نامه را مینویسه، چون مثلاً آیه ۱۳فصل ۱ یا فصل ۴ آیه ۲۲ از گارد امپراتوری یا خانواده قیصر صحبت میکنه و کتاب اعمال ۲۸:۲۰ میگه که پولس ۲ سال در زندان روم بوده، پس احتمالاً این نامه حدودا سال ۶۱ ـ ۶۲ میلادی نوشته شده باشه.
چیزهای زیادی هستش که این نامه را خاص میکنه و بنظر من یکی از جالبترینهاش اینه که تو شرایطی که پولس تو زندان داشت، باز هم از شادی صحبت میکنه و کلیسا را تو جفایی که تحمل میکرد، تشویق به شاد بودن میکرد.
و در آخر، با اینکه این نامه کوتاهیه که شاید تو ۲۰ دقیقه بشه خوندش ولی تو همین ۱۰۴ آیه، نزدیک ۵۰ بار اسم عیسی را یا مسیح رو میبره یا به اون اشاره میکنه. این نشان میده که اولویت پولس تو زندگیش چی بود و این میتونه کمکمون کنه تا به اولویت زندگی خودمون هم نگاه کنیم. اینکه آیا میتونیم تو هر شرایطی، مسیح اولویتمون باشه و بخاطر این شکرگزار و شاد باشیم.
Social Media:
Website: https://kalameye-hayat.com
Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial
Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat
Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos
#کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح
-
Published: 06/12/2024