Listen now for free

Galatians

انجیل و حقیقت آن چیه؟
پولس تو این نامه به زیبایی انجیل و تفاوت آن را با شریعت را توضیح میده. پولس با استناد به عهد عتیق، به ایمانداران غلاطیه هشدار میده که اگر بخواهید ختنه شوید و کارهای شریعت را به جا بیارید، زیر لعنت شریعت قرار خواهید گرفت.
این نامه، قدم به قدم، با استدلال‌های مختلف، ما را تشویق میکنه که در فیض زندگی کنیم.
با خواندن این نامه، میتونیم از خودمان بپرسیم برای چالش‌هائی که با آن روبرو خواهیم شد، رفتار و زندگیمان چطور باید باشد؟!

  • Chapter 1 - 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
      • 01 Episode
      • مقدمه نامه غلاطیان  |  Galatians 1

      نص:

      بعد از مدتی  وقفه، باز خدمت شما برگشتم و این مدت سعی کردم که برنامه‌هایی رو روی نامه پولس به غلاطیان آماده کنم و قراره مدتی با این نامه در خدمتتون باشم.

      قبل از اینکه بخوام این نامه رو شروع کنم، قصد داشتم خیلی سریع یه نگاه کلی بندازم که چرا این نامه اینقدر نسبت به بقیه نامه‌های دیگه عهد جدید متفاوته و میخوایم اینو ببینیم که چه دلائلی باعث شده که لحن پولس تو این نامه اینقدر جدی و تند باشه، یا اینکه بخواد در مورد خودش صحبت کنه یا به موضوع‌هایی مثل انجیل چیه، ایمان چیه و ابراهیم کی بوده یا اینکه شریعت را غیریهودیان هم باید همانطوری نگه دارن که یهودی‌ها نگه میدارن با اینکه اونا هیچ شناختی نسبت به شریعت نداشتن.

      اولین چیزی که میخوام بهش اشاره کنم اینه که نمیشه دقیق گفت چه اتفاقاتی افتاده چون ما نوشته پولس را داریم و به منبع دیگه‌ای دسترسی نداریم که بدانیم چرا پولس درباره این مسائل صحبت میکنه و فقط از پاسخ‌های پولس، می‌تونیم حدس بزنیم که معلمین دروغین، با زیر سوال بردن رسالت پولس، انجیلی رو هم که پولس موعظه می‌کرد را زیر سوال برده بودن. پس در نتیجه ایمان غلاطیان بیهوده بود چرا که می‌گفتند برای مسیحی شدن، ابتدا باید یهودی و طبیعتاً ختنه بشی و بعد باید به شریعت عمل کنی و انجیل بدون این کارها، بی‌فایده‌ است.

      پس اگه این تعلیم، مورد پذیرش غلاطیان قرار میگرفت، نه تنها رسالت پولس باطل رد می‌شد، بلکه انجیل و کار عیسی از بین می‌رفت، در نتیجه دیگه نجاتی در کار نبود و به جای فیض، همچنان شریعت بود باعث محکومیت افراد میشد چرا که همه زیر لعنت شریعت بودن.

      کلیساهای غلاطیه تو سفر اول بشارتی پولس شروع شد و بعد از مدتی حدود ۱۴ سال بعد، پولس با تیطوس که ختنه هم نشده، به اورشلیم میره که مورد پذیرش کلیسا قرار میگیرن، ولی بعد از چند وقت، شریعت‌گرا به کلیسای غلاطیه میرن و آنها را به نگه داشتن شریعت مجبور میکنن و وقتی که پولس و رسولان این موضوع را متوجه میشن، ناچار میشن که شورائی را در اورشلیم برگزار کنن و در نهایت، تصمیم گرفته میشه که غیر یهودیان که به مسیح ایمان آوردن، نیازی نیست ختنه شن و شریعت را نگه دارن. این رو تو فصل ۱۵ کتاب اعمال میتونیم بخونیم و این نامه‌، چیزیه که قبل از این شورا پولس به کلیساهای غلاطیه فرستاده بود.

      این موضوعی که روزی یکی از بزرگترین چالش کلیسا بود، شاید الان دیگه‌ موضوع جدی نیست یا حتی ممکنه فکر کنیم خیلی پیش و پا افتاده‌ است ولی این چالش، بار دیگه تو قرن ۱۶ سراغ کلیسا میاد و که با نهضت اصلاحات، کلیسا مجبور به تصمیم‌گیری میشه که یا باید مسیحیت را به چشم مذهب و یک دین نگاه کرد یا اینکه باید بیشتر از قبل باید فیض و کتاب مقدس را شناخت و امروز هم کلیسا با چالش‌های دیگه‌ای روبرو هست که ممکنه چند ده سال آینده، اصلا موضوع جدی نباشه مثلا شاید چالشی که امروز همه ایمانداران ممکنه باهاش روبرو باشن و فرقی نمیکنه که ایرانی باشه یا افغان باشه یا اروپائی و امریکائی، اینه که مثلاً رابطه مسیحیان با دولت و سیاست در چه حد باید باشه یا باید از اسرائیل حمایت کرد یا از فلسطین، یا کلیسا یا گروه‌هائی که اینقدر به فیض تمرکز دارن که زندگی مقدس اهمیتش رو از دست داده، با اینها چطوری باید برخورد کرد یا برعکس یا حتی موضوع مثل همجنسگرائی.

      الان هم نگرش‌های و موضوع‌های مختلفی هست که کلیسا را به چالش میکشه و همانطور که تو زمان پولس عده‌ای از ایمانداران از فیض مسیح صحبت میکردن و عده دیگه مسیحیان شریعت گرا بودن، امروز هم چالش‌های مختلف کلیسا، دنبال کننده‌های خودش را داره. میتونه این موضوع باعث لغزش یا تاثیرپذیری عده‌ای بشه یا امیانداران با این مسائل سازش کنن ولی همیشه کلیسا باید به تعلیم صحبح اهمیت بده و همیشه هم خداوند خادمینی را فرستاده تا هشدار بدن که کلیسا، تو تعلیم صحبح باقی بمونه.

      ولی چطور میشه که مثل کلیسای غلاطیان تو تعلیم غلط نیفتیم و بتونیم تعلیم صحیح را باز اشتباه تشخیص بدیم؟ شاید یکی از بهترین راه‌ها این باشه که مسیحیان کتاب مقدس را بخوانن و بیشتر بشناسن‌اش یا اینکه کلیسا خودش را درگیر حاشیه‌ها نکنه و هر تعلیمی را به راحتی نپذیره یا حمایت نکنه.

      کلیسای غلاطیه از روی محبت افرادی را پذیرفت و با سطحی نگری اجازه داد که ایمانشان حتی تا مرحله سقوط کشیده بشه، پس ما نیاز داریم که هشیار باشیم. خداروشکر برای امروز که ما کلام خدا را میتونیم تو دستانمون داشته باشیم که میتونیم مثل یک فیلتر، تعالیم مختلف را از آن بگذرونیم قبل از اینکه آن را بپذیریم.

      سعی میکنیم تو هفته‌های آینده بیشتر با متن کتاب پیش بریم و ببینیم که چطور چالش‌ها، کلیسا  را درگیر میکنه و پاسخ کلیسا و پاسخ ایمان مسیحی به این چالش‌ها چیه. پس تا هفته آینده، شما را به دستان خداوند می‌سپارم. متشکرم که تا این لحظه با من بودید و امیدوارم که تو این سفر با غلاطیان همچنان همراه من باشید.

      روز خوش.

      • 02 Episode
      • غلاطیان ۱: ۱ الی ۵  |  Galatians 1 : 1-5

      نص:

      تا حالا به این فکر کردی که عیسی ممکنه تو رو واسه چه خدمتی خونده باشه؟ ممکنه تو خدمت باشی و یا اینکه قرار باشه خدمت جدیدی رو بزودی شروع کنی یا اینکه ممکنه که واقعاً ندونی که خدمتی هست که قرار باشه تو انجام بدی؟

      تو افسسیان ۴ میگه خدا به هر یک از ما، بر حسب سخاوت و بخشایش مسیح عطیه خاصی بخشیده است. این یک بذریه که تو همه مسیحیان کاشته  داره و ممکنه افراد چه به صورت رسمی یا غیر رسمی تو کلیسا یا خارج از کلیسا به خدمت یا خدماتی مشغول باشن چون این هدیه‌ایه که به همه ما داده شده.

      حالا میدانی این هدیه واسه تو چیه؟ میدونی یا هنوز نه؟

      وقتی که ۲۱ سالم بود، خداوند من رو به خدمت خواند.

      چیزی که خداوند گفت، کسی نشنید، به چشم کسی نیومد، ولی وقتی چند سال بعد تو گروهی داشتم خدمت کوچیکی میکردم، آن وقت خادمینی بودن که این خدمت رو دیدن که تائید کردن و عده‌ای هم موافق نبودن.

      ممکنه این شرایط امروز تو بوده باشه یا اینکه نه، ولی این اتفاقی بود که برای پولس هم افتاد. به استان‌ها و شهرهای مختلف رفت، از خدمتش کلیساهای مختلفی به وجود آمدن، خادمینی شروع به خدمت تو اون کلیساها کردن و عده‌ای سعی کردن که خدمت و تعالیمش را از بین ببرند یا عوضش کنن.

      این اتفاقی بود که تو کلیساهای غلاطیه هم میفته. مدت‌ها بعد از تاسیس این کلیساها، عده‌ای وارد کلیساها میشن و خدمت و رسالت پولس را به کل انکار میکنن و حتی انجیلی که اون به غلاطیان بشارت داده بود و اونا ایمان آورده بودن.

      اینجاست که پولس دست به کار میشه و شروع میکنه به نوشتن این نامه:

      از آیات ۱ تا ۵ رو میخونم:

      ۱ از طرف پولس رسول كه رسالت خود را نه از جانب انسان و نه به وسیلهٔ کسی بلکه از طرف عیسی مسیح و خدای پدر که مسیح را پس از مرگ زنده گردانید، به دست آورد ۲ تمام ایماندارانی كه با من هستند به کلیساهای غلاطیه درود می‌فرستند.

      ۳ فیض و آرامش خدا، پدر ما و عیسی مسیح خداوند بر شما باد.

      ۴ همان عیسی كه جان خود را برای گناهان ما داد تا طبق ارادهٔ پدر ما خدا، ما را از این زمانهٔ شریر برهاند.

       ۵ خدا را تا به ابد جلال باد! آمین.

      پولس میدونست کی اونو به خدمت خونده، واسه همین این جرات رو داشت که به غلاطیان نامه بنویسه، تعلیم‌شون بده و یا حتی توبیخ‌شون کنه. این خدمت پولس بود که بشارت بده، تعلیم بده و بنا کنه.

      و از طرف کسائی که وارد کلیسای غلاطیه میشن، تعدادی اتهام به پولس زده میشه. یکی‌اش اینه که تو انتخاب رسولان نیستی، دومی اینه که تو رو رسولان نفرستادن و همینطور انجیلی که موعظه و تعلیم میدی، انجیل درستی نیست.

      اگه ابتدای کتاب اعمال رسولان رو یادتون باشه، رسولان برای انتخاب شاگرد دوازدهم جای یهودای خائن، شروطی را میزارن که چه کسی شرایط اینو داره که جای یهودا، رسول دوازدهم باشه. این شروط این بود که اون شخص باید از اول خدمت عیسی همراه عیسی می‌بود و همینطور شاهد مرگ و زنده شدن عیسی باشه و بنظر پولس این ۲ شرط رو نداشت.

      تو فصل ۹ اعمال میبینیم که عیسی، مستقیم و بدون هیچ واسطه‌ای پولس را برای خدمت خودش میخونه پس مهم نیست که انسانی اون را تائید کرده باشه یا فرستاده باشه.

      در واقع، خدمت پولس بالاتر از خدمت متیاس‌ه که توسط رسولان به عنوان رسول دوازدهم انتخاب میشه. چون وقتی در آسمان است، پولس را به خدمت میخونه و این چیزیه که پولس میگه: واسه من اهمیتی نداره که جز اون ۱۲ نفر نبودم، میدانم خدمتم چیه و آن را انجام میدم چون من مستقیم به خداوند قراره پاسخ بدم.

      و اگه بخوایم درست به کتاب مقدس نگاه کنیم می‌بینیم که پولس تائیدیه کلیسا را هم داشت.  زمانی که توبه میکنه، مدتی بعد به کلیسای اورشلیم میره و رسولان رو ملاقات میکنه و در کنار آنها به خدمت مشغول میشه. پس اون هم توسط رسولان هم تائید شده بود و این اتهاماتی که به پولس زده میشد، اتهامات بی ‌اساسی بود.

      خدمتی که خداوند به ما می‌سپاره، خیلی خوبه که توسط افرادی که روحانی و خدا ترس و با تجربه هستن، تائید بشه، ولی مهمتر از اینکه کلیسا یا خادمی، شما را به خدمت بخونه، اینه که خداوند شما را برای اون خدمت خونده باشه و مسح کرده باشه.

      ممکنه حس کنیم که لایقش نیستیم یا بگیم که خداوندا من آماده نیستم یا نمیتونم خداوند از همین افرادی که فروتن هستن، استفاده میکنه برای کارهای بزرگش. برادر اندرو، موسس سازمان  Opendoors که کتاب‌‌مقدس را به خیلی از کشورهای که کتاب مقدس توشون ممنوع بود، به صورت غیرقانونی وارد میکرد، می‌گفت که خدا از افراد عادی استفاده میکنه تا جهان را تغییر بدن.

      مهم نیست داری یک نفر رو خدمت میکنی یا صد نفر رو، مهم اینه که کاری که داری میکنی، چیزی باشه که خداوند ازت خواسته. خدا تو را واسه این خدمت خواسته پس محکم سر جای خودت وایسا چون تو خادم و فرزند خدا هستی و این کاریه که خداوند ازت خواسته تا انجام بدی.

      فکر میکنم این حسی بود که پولس، وقتی داشت این نامه را به کلیساهای غلاطیه مینوشت. از خوندگی خودش برای خدمت اطمینان داشت که میگه رسول، نه از جانب انسان، نه به وسیله انسان بلکه به عیسی مسیح و خدای پدر که او را از مردگان برخیزانید.

      مرسی که تا اینجا باهام بودید و میخوام مثل پولس، تو آیات پایانی که خواندم، شما را با فیض و سلامتی خدا برکت بدم.

      روزتون بخیر باشه تا هفته آینده که باز میهمان شما بشیم.

      Social Media

       

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Facebook: https://www.facebook.com/kalameyehaya

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی#مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #انجیل #پولس #رسول #شاگردان #حواریون #اتهام #اتهامات #اتهام_به_پولس #برادر_اندرو #متیاس #خواندگی #Opendoors

      • 03 Episode
      • غلاطیان ۱: ۶ الی ۱۰  |  Galatians 1 : 6-10

      نص:

      یک اتفاقی افتاده که شما مجبورید خیلی سریع یکاری کنید. عکس‌العملتون چیه؟

      آیا وقتتون رو با اصلاح کردن صورت یا تموم کردن غذا هدر میدید یا سعی می‌کنین که مشکل رو حل کنید یا از جایی کمک بگیرید؟

      این کاریه که پولس برای غلاطیان کرد، دست به کار شد و براشون نامه نوشت. وضعیت به حدی جدی بود که باید بهشون هشدار میداد چرا که تو خطر منحرف شدن از انجیل بودن.

      احتمالا این نامه جز اولین نامه‌های پولس بود و چیزی که تو این نامه می‌خونیم، چیزی نیست که شبیه بقیه نامه‌هایی باشه که پولس نوشته و اصلا نمی‌بینیم توش بخواد کلیساهای غلاطیه رو تشویق کنه.

      بزارید آیات ۱: ۶ ـ۱۰ را بخونیم:

      من از این تعجّب می‌کنم كه شما به این زودی از آن کسی که شما را به فیض مسیح دعوت کرده است روی‌گردان شده‌اید و اکنون از انجیل دیگری پیروی می‌کنید! (درصورتی که انجیل دیگری وجود ندارد) امّا عدّه‌ای هستند که می‌خواهند شما را مضطرب سازند و انجیل مسیح را تحریف نمایند. حتّی اگر ما یا فرشته‌ای از آسمان، انجیلی غیر از آنچه ما اعلام کردیم بیاورد، بر او لعنت باد! چنانکه قبلاً گفته بودم باز هم تکرار می‌کنم: «هر کسی که انجیلی غیر از آنچه پذیرفتید، بیاورد بر او لعنت باد!» آیا این سخن می‌رساند که من رضایت آدمیان را می‌خواهم؟ خیر! من فقط رضایت خدا را می‌خواهم. آیا قصدم خشنود ساختن مردم است؟ اگر تاکنون قصدم این بود خادم مسیح نمی‌بودم!

      همونطوری که تو این متن شنیدیم، کلیسا از انجیل واقعی دست کشیده و به سمت دیگه‌ای کشیده شده. ممکنه پیامی جدیدی که به غلاطیان موعظه شده بود، هنوز هم شباهت زیادی به انجیل داشت ولی بخش‌هایی از اون، چیزی نبود که با انجیل یکی باشه.

      مشکل این نبود که به عیسی ایمان نداشتن یا کار نجات عیسی را انکار میکردن، مشکل این بود که این معلمین  تعلیم میدادن بدون یهودی شدن و بدون نگه داشتن رسوم و سنت‌های یهودیا، نمیشه فقط با کفاره مسیح نجات پیدا کرد و این خبر خوش انجیل نبود بلکه یک دروغ بود که کلیسا را به انحراف و اسارت کشیده بود.

      و با این تعلیم، آنها پولس را متهم میکردن که تو برای رضایت مردم و تحت تاثیر قرار دادنشون، انجیلی را موعظه میکنی که انجیل کامل نیست و غیر یهودیان فقط وقتی نجات پیدا میکنن که مثل یهودیا ختنه شن و رسوم را نگه دارن. پس نجات غیر یهودیا توسط انجام شریعت و کفاره مسیح اتفاق میفتاد.

      پس خطر اصلی عوض شدن انجیله که اونا می‌گفتن نجات توسط فیض و شریعت نه فقط انجیل. ما می‌دانیم که انجیل باعث آزادی میشه و پیامی که این افراد موعظه می‌کردن باعث به اسارت و طبیعتاً لعنت شریعت میشد و پولس کاملاً این تعلیم را رد میکنه.

      فرقی نداره که من یا شما کجا یا چه زمانی زندگی می‌کنیم،‌همیشه افرادی وجود دارن که تعلیم بدن برای مسیحی بودن باید حتما اینکارها را انجام بدی و رسم یا سنت‌هایی رو نگه داری.

      این خطر چیزیه که واسه ایمانداران بوده و هنوز هم وجود داره چرا که کار عیسی را کم اهمیت و ضعیف نشان میده و نگه داشتن رسوم و سنت‌ها، برخلاف انجیل که آزاد میکنه، سنت‌ها با خودشون اسارت و محکومیت را میاره.

      خطر دیگه‌ای که در کمین کلیساهای امروزیه، خطر تعالیم سطحیه که تو افراد انجیل کامل رو موعظه نکنن یا کلیسایی اینقدر شبیه دنیا شده باشن که نشه فرقش را با دنیا حس کرد و ممکنه اونجا اعضایی باشن که در گناه زندگی کنن و کلیسا فقط بهشون حس خوب بده و هیچ‌وقت اونا را دعوت به توبه نکنه.

      پر بودن کلیسا، همیشه دلیلی برای سالم بودن کلیسا نیست مثلا اینو ما می‌تونیم تو ۱ قرنتیان ببینیم که چه اتفاقاتی افتاده و کلیسا، کلیسای سالمی نبوده با اینکه توش عطایا هم زیاد دیده میشد و خادمین باید برای اصلاح کلیسا دست بکار بشن.

      ممکنه خوشایند نباشه یا حتی برای کلیسا دردناک باشه ولی محبت واقعی، مثل نامه پولس، همیشه تشویق‌آمیز نیست و گاهی تادئب یا هشدار، دلیل محبت واقعی است.

      همونطوری که به پولس اتهام‌های مختلف زده میشد، ممکن هست این اتهام‌ها به ما یا کلیسایی که سعی میکنه تو ترس یا شناخت خدا رفتار کنه، زده شه یا حتی ممکن هم هست این اتهامات درست باشن و گروه یا افرادی باشن که برای رضایت کلیسا، از موعظه انجیل دست بردارن.

      همونطوری که پولس تو آیه ۷ میگه، عده زیادی نبودن که این نوع تعالیم را به کلیسا تحمیل کرده بودن ولی اونا اثر خودشان را گذاشته بودن و من هم فکر میکنم ما هم نمی‌تونیم همه را به این چشم نگاه کنیم که افراد دور و بر ما، افراد صادقی نیستن یا معلمین دروغین هستن و ما نباید همچین قضاوتی نسبت به هر کسی داشته باشیم چرا که هیچ کلیسایی سالم ۱۰۰ درصد نیست و هر کلیسایی ایرادات خودش را داره. بدون شک، اگه ایرادات جدی باشه و تعالیم غلطی باشه، روزی این تعالیم غلط ثمره خودش را نشان میده و من ایمان دارم که خداوند و انجیل حقیقی باقی میمونن و پیروز می‌شوند.

      پس می‌خوام شما را تشویق کنم که هوشیار باشید و تعالیمی که می‌شنوید را با کلام خدا مقایسه کنید، هر چیز خوب و نیکو رو بپذیرید و هر چیزی که در برابر کلام خدا، نادرست هست را کنار بگذارید.

      روزی نتیجه این استقامت و تلاش‌ها را خواهید دید فقط کافیه که وفادار باشید به خداوند و انجیل عیسی که ما را از هر اسارتی آزاد کرده، همانطوری که کارش را تو زندگی‌مون دیدیم و تجربه کردیم و این انجیل قدرت داره که ما را برای روزی که قراره در جلوی خداوند بایستیم، حفظ کنه.

      سعی میکنیم هفته آینده بیشتر به این نگاه کنیم که انجیل از دید کتاب مقدس چیه.

      شما رو به دستان خداوند می‌سپارم، تا بعد.

      Social Media

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی#مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #انجیل #انجیل_کامل #انجیل_عیسی #پولس #معلمین_دروغین #تعلیم_اشتباه #تعلیم_غلط #تعالیم_اشتباه #اتهام #اتهامات #اتهام_به_پولس #سنت #رسوم #کلیسا #خادم #خادمین #کشیش #کشیشان #شبان #شبانان

      • 04 Episode
      • انجیل چه هست؟  |  Galatians 1

      نص:

      انجیل چیست؟

      What is the Gospel?

      بزارید این برنامه رو با یه سوال شروع کنم.

      انجیل چیه؟ می‌خوام چند ثانیه سکوت کنم تا این سوال رو به خودتان جواب بدید.

      اگه دوست دارید، می‌تونید جواب این سوال را واسم بفرستید یا اگه دارید تو شبکه‌های اجتماعی این پادکست رو می‌شنوید، زیر این قسمت میتونید پاسختون را یادداشت کنید و مطمئنم از کامنت‌هایی که می‌بینید، تعجب می‌کنید که چقدر ممکنه نظرها مختلف و متفاوت باشن.

      چند وقت پیش بود که این سوال رو از خودم پرسیدم که انجیل چیه و اگه کسی این سوال رو ازت بپرسه، چه جوابی واسه گفتن داری.

      کمی که بهش فکر کردم اینطوری شروع کردم که انجیل به معنی خبر خوش هستش که خدا، عیسی را به جهان فرستاد تا قربانی شه و بهای گناه ما را بپردازه تا کسایی که اونو پذیرفتن، نجات بده.

      بعد دیدم تعریفی که از انجیل میکنم بیشتر به نتیجه انجیل مربوط میشه تا به خود انجیل. اینها دو چیز مختلف هستن.

      فقط تو پرانتز یه چیزی رو بگم که امروز نمیخوام درباره عهد جدید که بین مردم بیشتر انجیل گفته میشه صحبت کنم بلکه میخوام از این صحبت کنم که انجیل چی هست و چی انجیل نیست.

      مثلاً تو کلیسای غلاطیه می‌بینیم که کلیسا بعد از مدتی، به سوی انجیلی کشیده شده که پولس شدیداً باهاش مخالفت میکنه و امروز هم دنیا پر از تعالیم و ادیان هست که ممکنه شبیه انجیل باشن ولی انجیل نیست، پس نتیجه و ثمری که با خودش میاره هم، ثمره‌ی انجیل نمیتونه باشه.

      پس امروز میخوام به این نگاه کنیم که:

      • انجیل از دید کتاب مقدس چیه؟
      • تفاوت انجیل عیسی با اناجیل دروغین چیه؟
      • نتیجه و ثمره‌ی انجیل برای ما چیه؟

      بنظرم انجیل، خیلی بزرگتر از اون چیزیه که بتونیم درکش کنیم بخاطرابعاد مختلفی که داره. مثلاً تجسم عیسی و ترک کردن جلال‌ آسمان، مرگ یا قیام‌اش از مردگان، آمدن پادشاهی خدا بر زمین و …. اینها چیزی نیست که بشه راجع بهش صحبت کرد چون مطالعات زیادی میخواد و زمان خیلی زیادی می‌خواد که بگیم هر کدام از اینا چه مفهومی داره و اینطوری برنامه خیلی طولانی خواهیم داشت.

      ولی اگه بخوایم به عهد عتیق نگاه کنیم، می‌بینیم یهودیان همیشه منتظر بشارت و اتفاق خاصی بودن که تو اشعیا ۵۲ در موردش صحبت شده بود که میگه: خداوند میان قومش میاد، پادشاهی‌ و سلطنت‌اش رو شروع میکنه و قوم‌ اسرائیل رو احیا میکنه و همه چیز عوض خواهد شد.

      اگه یادتون باشه، شروع بشارت انجیل هم همینطوره. یحیی و عیسی موعظه مشابهی داشتن که میگفتن توبه کنید و آماده آمدن پادشاهی خدا باشید.

      پس یکی از اولین و مهمترین موضوع انجیل اینه که آمدن پادشاهی خدا نزدیکه و بزودی سلطنت‌اش رو روی زمین شروع می‌کنه.

      این پادشاهی با آمدن عیسی شروع میشه، با زندگی‌ و کارهاش ادامه پیدا میکنه، مثلاً تو لوقا ۱۱ می‌خونیم که عیسی میگه اگه با انگشت خدا، دیوها را اخراج میکنم، بدانید که پادشاهی خدا بر شما آمده است. پس اینجا پادشاهی خدا چیزیه که اتفاق افتاده و در حال رشده و با مرگ و قیام عیسی، قدرت مرگ و قدرت شیطان شکسته میشه و پادشاهی خدا با قدرت ادامه پیدا میکنه.

      اگه بخوایم لغت انجیل رو تو کتاب مقدس پیدا کنیم که ببینیم انجیل تو عهد جدید چه معانی میده، ممکنه کمی گیج شیم چون این لغت نزدیک ۷۰ بار تو موقعیت‌های مختلفی آمده و جاهایی هم مثل فصل ۲ اعمال که پطرس تو روز پنتیکاست موعظه میکنه، با اینکه از انجیل میگه ولی نمی‌بینیم که از انجیل انجیل استفاده کنه. پس با خواندن این آیات، تضمینی نیست که بشه فهمید که مفهوم انجیل دقیقاً چیه بلکه انجیل یک مجموعه کاملی از کار خداست برای فرستادن عیسی روی زمین، مرگ و قیامش، شروع پادشاهی خدا و نجات ما و عادل و پارسا شمرده شدن ما.

      همینطور هم می‌بینیم که انجیل تو کتاب مقدس به روش‌های مختلفی موعظه میشه مثلاً اگه نامه رومیان نگاه کنیم، همون ابتدا از آرامش و خبر خوش و بخشایش و این چیزها صحبت نمیکنه بلکه پولس تو فصل‌های ۱ و ۲ میگه که غیر یهودیان، خدا را رد کردن، خدائی که آنها را آفریده و حفظ کرده و بخاطر همین داوری در انتظارشون هست اواسط ۲ و ۳ هم می‌بینیم که یهودیان که شریعت خدا، داشتید سرکشی کردن و طبیعتاً داوری در انتظار اونا هم هست.

      اگه تا همینجا کلام رو بخونیم، این قسمت‌ها چیزی نیست که بتونیم انجیل یا خبر خوب رو توش ببینیم چرا که دائماً داره درباره داوری صحبت میکنه و خبر خوش تو آیه ۲۱ فصل ۳ میاد که میگه الان بدون شریعت، عدالت خدا ظاهر شده توسط ایمان به عیسی مسیح به همه و کسانی که ایمان آوردند.

      اگر ما ندانیم که چقدر اوضاع روحانی‌اشون نسبت به خدا بد بوده یا هست، شاید حس نکنیم که به انجیل نیاز داریم، بخاطر همینه که گاهی تو قسمت‌هایی از کتاب مقدس مثلا ابتدای رومیان یا اعمال ۱۷، پولس درباره این خبر خوش صحبتی نمیکنه بلکه بیشتر از خدا که جهان را خلق کرده و انسان نسبت بهش گناه میکنه، صحبت میکنه تا افراد نسبت به داوری که در انتظارشونه، فکر کنن و بیدار بشن و بی‌ایمانان از اهمیت انجیل تو زندگی‌شون مطلع بشن.

      اگه این بخش رو تو بشارت از انجیل حذف کنیم، دیگه چیزی که میگیم، انجیل نیست و اینجاست که به بخش دوم میرسیم تفاوت انجیل دروغینه با انجیل عیسی مسیح.

      ممکنه افرادی بخوان از قسمت گناه و کفاره بگذرن یا راجع بهش صحبت نکنن تا پیام انجیل آسان‌تر و قابل قبول‌تر باشه ولی این انجیل اشتباهیه که داره موعظه میشه.

      عیسی میگه وقتی روح‌القدس میاد، جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم میکنه و این باعث میشه که افراد یا توبه کنن یا نیازشون به انجیل را رد کنن. پیام انجیل، برای دنیا تیز و برنده هستش و بدون پذیرش این پیام تیز، به آرامش و پادشاهی خدا هم نمیشه رسید چون اگر ندانیم که چقدر وضعیت‌ ما بد هست، نمی‌تونیم خبر خوش را درک کنیم که مسیح چطور ما را عادل کرده و اینطوری خبر خوش برای ما بی معنی میشه.

      موعظه‌ای یا بشارتی که اعلام کنه ما خوبیم، نیاز به توبه یا عوض کردن راه‌های اشتباه‌مون نداریم و یا با کارهای خوبمون می‌تونیم نجات پیدا کنیم و ، …. اناجیل اشتباهی هستن. ممکنه شباهت‌های زیادی به انجیل داشته باشه یا حرف‌های خوب و قشنگی هم بزنه ولی این انجیل عیسی نیست و نمیتونه برای ما ثمره و نتیجه انجیل رو به همراه بیاره.

      یا چیزه دیگه‌ای که تو کلیساهای غلاطیه می‌بینیم، عده‌ای وارد میشن و انجیل عیسی را با پیامی که برای خودشان قابل پذیرشه، میکس میکنن و تو کلیسا موعظه میکنن و کلیسا را با این تعلیم و انجیل ناسالم منحرف میشه.

      همونطوری که سعی کردیم امروز خلاصه به انجیل نگاه کنیم، در آخر میخوام خیلی کوتاه از نتیجه انجیل صحبت کنم که چه ثمراتی برای ما داره.

      بهترین خبر اینه برای ما اینه عیسی مسیح روی زمین اومده و با مرگ و قیام‌اش، ما هم امیدوار شدیم که روزی بتونیم مثل اون قیام کنیم. اون لعنت‌های ما و اسارت‌های ما را گرفت، ما را از هر گناهی آزاد کرد و عدالت خودش را روی ما گذاشت، دیوار جدایی که بین ما و خدا بود، شکسته شد و پادشاه خدا شروع شد و ادامه داره و روزی میرسه که خداوند همه چیز را سر و سامان میده و همه این حقایق به طور کامل انجام میشه.

      اینها فقط بخشی از ثمره انجیل و کار مسیح تو زندگی ماست.

      انجیلی که بر پایۀ کتاب‌ مقدسی داشته باشه، مثل یک ثروت بی پایانه. هرچه بیشتر درک‌اش می‌کنیم، هرچه بیشتر باورش می‌کنیم، هرچه بیشتر بهش تکیه می‌کنیم، خدا را بیشتر می‌پرستیم، هم به خاطر کسی که هست، هم به خاطر کاری که توسط مسیح برامون انجام داده.

      شما را به دستان خدا می‌سپارم. تا هفته آینده.

      Social Media

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی#مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #انجیل #انجیل_کامل #انجیل_عیسی #خبر_خوش #پولس #معلمین_دروغین #تعلیم_اشتباه #تعلیم_غلط #تعالیم_اشتباه # ثمره_انجیل #پادشاهی_خدا #پادشاهی_عیسی #سلطنت_عیسی #ملکوت

      • 05 Episode
      • غلاطیان ۱: ۱۱ الی ۲۴  |  Galatians 1 : 11-24

      نص:

      غلاطیان ۱: ۱۱ الی ۲۴

      Galatians 1:11-24 

      آیا وقتی ایمان آوردید، خیلی زود توی کلیسا یا کلیسای خونگی مشغول به خدمت شدید یا مدتی طول کشید که وارد خدمت شید؟

      ممکنه شما هم دیده باشید که افراد خیلی زود وارد خدمت میشن. ممکنه بخاطر نیاز کلیسا باشه یا استعدادی که دارن یا شاید کلیسا تصمیم گرفته باشه که با اینکار، به اونا فرصت بیشتری بده که انجیل رو بشنون یا تعلیم بگیرن.

      و اگه شما هم همچین چیزی را دیدید یا اگه خودتون هم اینطوری وارد خدمت شدید، بیاید ببینیم پولس چطور برای خدمت آماده شد.

      آیات ۱۱ تا ۲۴ فصل ۱ غلاطیان رو می‌خونم:

      ای برادران من، می‌خواهم بدانید انجیلی كه من به شما دادم، ساخته و پرداختهٔ دست انسان نیست. من آن را از کسی نگرفتم و کسی هم آن را به من نیاموخت. بلکه عیسی مسیح به وسیله الهام آن را به من آشکار ساخت. سرگذشت و کارهای سابق مرا در دین یهود شنیده‌اید كه چگونه با بیرحمی به كلیسای خدا آزار می‌رسانیدم و در نابود ساختن آن می‌كوشیدم و در رعایت دیانت یهود از تمام یهودیان هم سن خود سبقت می‌گرفتم و خیلی بیشتر از آنها در اجرای تعالیم نیاكانمان متعصّب بودم.

      امّا وقتی خدا كه مرا قبل از تولّد برگزیده و به وسیله فیض خود مرا دعوت کرده بود، صلاح دانست  كه پسر خود را در من ظاهر سازد تا بشارت او را به ملل غیر یهود برسانم، به عوض اینکه با کسی مشورت کنم  یا به اورشلیم نزد آنانی كه قبل از من رسول بودند بروم، فوراً به عربستان رفتم و بعد به دمشق بازگشتم. بعد از سه سال به اورشلیم برگشتم تا با پطرس آشنا شوم و مدّت پانزده روز نزد او ماندم. هیچ رسول دیگری را به جز یعقوب، برادر خداوند ندیدم.

      آنچه به شما می‌نویسم عین حقیقت است و خدا شاهد است كه دروغ نمی‌گویم. بعداً به نواحی سوریه و قلیقیه رفتم و كلیساهای مسیح در یهودیه مرا شخصاً نمی‌شناختند. فقط می‌شنیدند كه: «آن کسی که به ما آزار می‌رسانید، اکنون همان ایمانی را بشارت میدهد كه زمانی می‌کوشید آن را از بین ببرد.» و خدا را به‌ خاطر من سپاس می‌گفتند.

      تو کتاب اعمال می‌خونیم که پولس چطور ایمان میاره و بلافاصله بعد از ایمان آوردن، شروع میکنه به بشارت دادن و وقتی تو دمشق سعی میکنن که اون رو بکشن، به زمین نباطیه توی منطقه اعراب میره و ۳سال آنجا میمونه. وقتی به اورشلیم برمیگرده، فقط پطرس و یعقوب رو میبینه و انجیلی که از عیسی براش مکاشفه شده بود را به اونا هم میگه.

      پولس که یهودی بود و طبیعتاً خدا رو می‌شناخت وقتی با عیسی روبرو میشه، همه چیز رو ترک میکنه و اینجا جاییه که اجازه میده خدا، کاری رو که تو زندگیش شروع کرده رو اونجور که می‌خواد، ادامه بده.

      بیابان‌، جاییه که خدا افراد زیادی رو توش ساخته و آموزش داده مثل موسی، الیاس، یحیی و حتی عیسی که برای کاری که قراره انجام بدن، آماده کنه.

      اینکه تو این مدت چه اتفاقاتی افتاده، نمیدانیم ولی بدون شک، اون برای خدمتی که قرار بود شروع کنه، داشت آماده میشد. اگه بیاد بیارید، وقتی که پولس تو مسیر دمشق نابینا میشه، خداوند به حنانیا میگه که اون وسیله‌ای است كه من انتخاب کرده‌ام تا اسم منو پیش پادشاهان و قوم اسرائیل اعلام کنه و به ‌خاطر من رنج‌های زیادی را تحمل کنه.

      چطور پولس می‌تونست این کارها رو انجام بده، اگه از قبل آماده نمیشد؟

      بزارید یک نفر دیگه صحبت کنیم که بر خلاف پولس، خیلی زود وارد خدمت میشه.

      تو فصل ۱۸ کتاب اعمال رسولان درباره اپلس می‌خونیم که وقتی اکیلا و پرسکلا اونو می‌بینن که شخص روحانیه، با اینکه درباره عیسی شنیده بود، ولی فقط درباره تعمید یحیی میدانست. اون فقط نیاز داشت بدونه که عیسی، همون مسیحه و احتیاجی نبود مثل یک نوایمان همه چیز بهش یاد داده بشه. وقتی خدمتش رو به مثل یک مسیحی شروع میکنه، می‌بینیم که خدا چطور توسط اپلس، یهودیان را مجاب میکرد که عیسی، همون مسیحه.

      ولی این اتفاقی نیست که برای پولس هم افتاده باشه. اون نیاز داشت برای خدمتی که قراره انجام بده، مدتی تو بیابان اعراب باشه و خبری ازش نباشه.

      این درسیه که ما می‌تونیم یاد بگیریم.

      قبل از شروع به خدمت، نیازه خدا رو بشناسیم و گرنه از چیزی که کتاب مقدس بهمون اجازه داده، جلوتر رفتیم.

      مهم نیست که مدرک الهیاتی داشته باشیم یا خوشنام باشیم یا اینکه حتی کلام رو خوب بشناسیم، مهم اینه قبل از هر چیز، خدا و خودمون را بشناسیم.

      ممکنه نیاز باشه که وارد بیابان‌های زندگی‌مون شیم و بزاریم خدا ما رو آموزش بده و آماده کنه.

      پولس با موقعیتی که داشت، میتونست زندگی خیلی خوبی داشته باشه. تحصیلات و روابط خوبی داشت، پیش بهترین اساتید درس خوانده بود و شاید تو هم سن و سال‌های خودش، یکی نخبه‌ها بوده باشه، ولی بخاطر عیسی میگه: من همه چیز را بی ارزش میدانم و همینطوی هم زندگی میکنه.

      اگر خواندگی از طرف خداوند داریم یا دوست داریم که تو کلیسا یا پادشاهی عیسی کارهای بزرگتری انجام بدیم، ممکنه ما هم نیاز داشته باشیم به بیابان‌ها و سرزمین‌های‌ اعراب خودمون بریم و هر چیزی که بخواد تمرکز ما رو از روی هدف و خواندگی‌مون برداره، کنار بزاریم و آماده باشیم برای کاری که واسش خوانده شدیم.

      اگه به کلیساهای امروزه نگاه کنیم، می‌بینیم کارهای زیادیه که میشه تو کلیسا انجام داد و همه اینها، کارهای حساسی نیستن، ولی بعضی از این خدمات هست که حتما باید برای آن خواندگی داشته باشیم و ایمان و تعلیم‌مون ثابت شده باشه.

      هر جایی که هستید و هر خدمت یا فعالیتی که دارید، به دستان خداوند می‌سپارم. دعا میکنم که کارهای خداوند تو زندگی و خدمت شما روز به روز بیشتر دیده بشه.

      هفته دیگه بیشتر به زندگی پولس و خدمتش نگاه میکنیم.

      برکت خداوند با شما باشه، آمین.

      Social Media

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی#مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #اعمال_رسولان #پولس #حنانیا # اپلس #انجیل #خدمت #خواندگی #بیابان #نباتیان

      • 06 Episode
      • پولس و خدمت او  |  Galatians 1

      نص:

      پولس و خدمت او

      فکر میکنم که اگه زندگی پولس رو یکبار دیگه از نو نگاه کنیم، یا دیدگاه الاهیاتی‌اش رو بدونیم، خیلی ‌راحت‌تر می‌تونیم نامه‌های اون رو به کلیساها درک کنیم.

      ممکنه بعضی از چالش‌هایی که پولس و کلیسا داشتن، دیگه امروز برای کلیسا چالش نباشه مثلا موضوع ختنه و خوردن یا نخوردن گوشت قربانی ولی موضوعاتی توش اشاره شده که هنوز هم بعد از ۲۰ قرن، کلیسا باهاش درگیره مثل خدمت  خانم‌ها در کلیسا.

      واسه همین امروز به زندگی پولس و خدمتش یک نگاه کلی بندازیم.

      اگه یادتون باشه، شائول یا پولس یهودی بود که تو شهر طرسوس تو جنوب ترکیه به دنیا آمد و بخاطر خانواده‌اش، این امتیاز را داشت که شهروند روم باشه (اعمال ۲۲: ۲۳). از قبیله بنیامین بوده  (فیلیپیان ۳: ۵) و احتمالا تو دوران نوجوانی یا جوانی به اورشلیم میاد (۲۲: ۳) و زیر دست غمالائیل تحصیل میکنه. تو عهد جدید، اشاره کمی به غمالائیل میشه و اون یکی از اعضای شورای سنهدرین یا شورای مذهبی یهودیان بود که با کشتن شاگردان عیسی، مخالفت میکنه و میگه: نباید جلوی کار خدا ایستاد و تو تلمود چیزی درباره این شخص نوشته شده که می‌بینیم که شخص مهم و مطرحی بوده:  تلمود میگه که: وقتی غمالائیل فوت کرد، توجه به تورات متوقف شد و پاکی و تقوا از بین رفت. این شخص مهمی تو مذهب و فرهنگ یهود بود و پولس شاگرد او بود.

      بخاطر تحصیلات پولس، اون توانست که بین سنهدرین نفوذ داشته باشه که با این نفوذ، میتونه نامه‌ای داشته باشه که مسیحیان را در هرجایی که پیدا کنه، بازداشت کنه و به اورشلیم بیاره.

      عامل اصلی شکنجه و جفا به مسیحیان، کاهن اعظم و صدوقیان بودن که به زندگی بعد از مرگ، ایمان نداشتن ولی پولس که یک فریسی بود و به زندگی بعد از مرگ و قیامت مردگان ایمان داشت، حاضر میشه وسیله‌ای باشه تو دست صدوقیان. بدون شک این اختلاف الهیاتی، یک چالش برای پولس بود و پذیرش عیسی مصلوب به عنوان مسیح، براش غیر قابل تحمل‌تر از تفاوت بزرگ الهیاتی‌اش با صدوقیان بوده.

      وقتی  تو راه دمشق برای دستگیری مسیحیان، با دیدن عیسی تو رویا، نابینا میشه که ۳ بار تو عهد جدید می‌تونیم درباره‌اش بخونیم. (اعمال فصل‌های  ۹، ۲۲ و ۲۶) و بعد از ۳ روز ، خداوند او را توسط حنانیا شفا میده، تعمید میگیره و مشغول موعظه انجیل میشه.

      وقتی سعی میکنن یهودیان دمشق، اونو بکشن، به بیابانی تو بخش عرب زبان، احتمالا پادشاهی نباطیه میره و بعد از ۳ سال دوباره به دمشق برمیگرده و بعدش به اورشلیم که بالاخره پطرس و یعقوب برادر عیسی را به عنوان شاگردان مسیح میبینه.

      احتمالاً مسیحیان بخاطر ترس اونو نمیپذیرن تا روزی که جمعیت زیادی از غیریهودیان ایمان میارن و برنابا که برای بررسی اوضاع رفته بود، وقتی از کار خدا بین غیریهودیان مطلع میشه، به دنبال پولس میره تا با هم به غیریهودیان مسیحی خدمت کنند.

      از اینجا به بعد، پولس شخص برجسته کتاب اعمال رسولان میشه  که حدود نصف آن به فعالیت‌های بشارتی پولس مربوط میشه و همونطوری که می‌دانید، ۱۳ کتاب از ۲۷ کتاب عهد جدید رو پولس نوشته یا شاید ۱۴ تا بخاطر نامه عبرانیان.

      شاید تاثیرگذاری تو دنیای غیریهودیان، یکی از دلیلی باشه که پولس اینقدر مورد دشمنی قرار ‌میگیره و هنوز هم دشمن‌های زیادی داره. درصد کمی از مردم جهان یهودی بودن و خدمت پولس به بخش بزرگتر یعنی امت‌ها مربوط میشه و اگه ببینید، پولس به اسم یونانی خودش معروف میشه تا به اسم عبری‌اش و احتمال میدن این بخاطر خدمتی بود که پولس به غیر یهودی‌ها داشت و همین هم باعث میشد که که مخالفان پولس، اون را خوب نمیشناختن.

      این دشمنی یا حمله‌ها، حتی تا امروز هم باقی موندن و فقط اگه کمی چرخ تو اینترنت بزنیم، می‌بینیم که منتقدین مسیحیت، بیشترین حملات را به پولس میکنن به حدی که حتی پولس را منحرف کننده مسیحیت میدانن یا یا میگن که تثلیث و الوهیت مسیح هم کار اون بوده.

      جدا از فشاری که یهودیان یا مسیحیان یهودی‌نژاد وارد میکردن، فرهنگ غیریهودیان و یونانی‌ها هم فشار زیادی به مسیحیت تحمیل میکرد و تلاش میکرد خودش را با ایمان مسیحی تلفیق کنه. بخاطر همین گاهی مخالفت‌ مستقیم پولس یا رسولان رو می‌بینیم نسبت به کسانی که سعی میکنن چیزها یا تعالیمی دروغین را وارد مسیحیت بکنن و بخاطر خدمت این افراد که اینقدر وفادارانه ایستادن، ما امروز می‌تونیم کتاب مقدس را تو دستامون داشته باشیم و ایمان مسیحی را بشناسیم.

      طبیعتاً پولس با تحصیلات الهیاتی که داشت، کتاب مقدس، تلمود و تفاسیر رو خوب می‌شناخت و این کمک بزرگی بود تو سفرهای بشارتی‌اش که بتونه یهودیان را مجاب کنه به پذیرش عیسی. مثلاً تو بیشتر شهرها می‌خونیم پولس به کنیسه‌ها میرفته سراغ یهودیان که منتظر آمدن  مسیح بودن و آنها را بشارت میداد، حتی کرسپس که رئیس کنیسه تو قرنتس بوده هم ایمان میاره و بعد از آن سراغ امت‌ها میرفتن برای بشارت دادن.

      احتمالاً، سفر اول بشارتی کوتاه بوده. اون همراه برنابا و یوحنا به مرقس معروف بود، از انطاکیه سوریه، وارد قبرس و بعد به استان‌های آسیای صغیر، غلاطیه میرن و بعد از حدود ۱ تا ۱.۵ سال به انطاکیه برمیگردن. (اعمال ۱۳ الی ۱۵)

      سفر دوم بشارتی، پولس و برنابا جدا میشن و سیلاس به همراه پولس، از راه خشکی به سمت شمال دریای مدیترانه میرن و بعد تا به غرب تا به آتن پیش میرن و در بین راه تیموتائوس هم به آنها ملحق میشه. اتفاقات زیادی تو این سفر میفته. زندانی و تببیه می‌شوند، غیر یهودیان به ضد آنها شورش میکنند، با اکیلا و پرسکله آشنا میشه و بعد یهودیان تو تسالونیکی و قرنتس به ضد آنها شورش می‌کنند و در نهایت، بعد از پایان سفر دوم، باز به انطاکیه برمیگرده. (اعم ۱۶ الی ۱۸) این سفر هم چیزی حدود  ۳ سال طول کشید.

      برای تقویت و تشویق کلیساهایی که تو سفرهای اول و دوم شکل گرفته بودن، پولس سفر سوم‌اش رو شروع میکنه که حدود ۳ تا ۴ سال طول میکشه. اینبار با اپلس آشنا میشیم و می‌خونیم که پولس معجزات عجیبی انجام میده حتی مرده را زنده میکنه.

      تو این زمان هستش که تو امپراتوری روم، شورش‌هایی  ضد مسیحیت شروع میشه و بنظر افسس، بانی این اتفاق بود. (اعمال ۱۹: ۲۳) و در نهایت، این سفر با بازداشت پولس تو اورشلیم و دستگیری توسط رومی‌ها تمام میشه.

      سفر بعدی، انتقال پولس به روم هست که جلوی افراد مختلفی پولس می‌ایسته و درباره عیسی شهادت میده و بخاطر همینه که ما بارها شهادت پولس درباره ملاقات با عیسی را می‌خوانیم.

      تو ابتدای ایمان پولس (اعمال ۹: ۱۵)، می‌خونیم که خداوند میخواد پولس را برای شهادت بین امت‌ها، پادشاهان و قوم اسرائیل بکار ببره و تو این راه جفاهای زیادی هم تحمل کنه. این برنامه خدا بود و تو زندگی پولس اتفاق میفته.

      کتاب اعمال رسولان، بیشتر از زندانی بودن پولس در روم به ما اطلاعات نمیده ولی بنظر میاد که اون در این زمان، آزادی‌هایی داشته و مدتی بعد از آن احتمالاً اعدام میشه.

      زندانی شدن پولس، به معنای تمام شدن خدمت پولس نبود. پولس تو زندان هم تلاش میکنه که کلیساها را حمایت کنه. تو این مدت، نامه‌هایی به کلیساهای افسس، فیلیپی و کولسی رو می‌نویسه و همینطور نامه فیلیمون رو از توی زندان به این کلیساها میفرسته.

      تو نامه‌های دیگه مثل رومیان، غلاطیان یا قرنتیان، ما می‌تونیم به انجیلی که پولس بشارت میداد، روبرو بشیم. اینکه چطور ایمان مسیحی، تعریف میشه از دید پولس، کفاره مسیح چطور خشم خدا را آرام میکنه، بخاطر عدالت مسیح میتونیم در حضور خدا باشیم و همانطور که عیسی قیام کرد و روزی قراره ما هم قیام کنیم. این نامه‌ها بود که از عطایای روح‌القدس گفت یا بیشتر در باره بازگشت عیسی بهمون خبر داد.

      اگر پولس می‌خواست با شریعت‌گراها یا اعتقادات و فرهنگ یونانی سازش کنه، امروز ممکن بود ما با مسیحیت دیگه‌ای روبرو باشیم.

      بزارید با این جمله پولس، این برنامه را تمام کنم که به تیموتائوس درباره ارزش ایمان مسیحی برای خودش مینویسه که:

      و از این جهت این زحمات را می‌کشم بلکه عار ندارم چون می‌دانم به که ایمان آوردم و مرا یقین است که او قادر است که امانت مرا تا به آن روز حفظ کند. به جنگ نیکو جنگ کرده‌ام و دوره خود را به کمال رسانیده، ایمان را محفوظ داشته‌ام. بعد از این تاج عدالت برای من حاضر شده است که خداوند داور عادل در آن روز به من خواهد داد؛ و نه به من فقط بلکه نیز به همه کسانی که ظهور او را دوست می‌دارند.

      Social Media

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی#مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #اعمال_رسولان #پولس #حنانیا # اپلس #اکیلا #پرسکلا #تیموتائوس#انجیل #خدمت #خواندگی #بیابان #نباتیان #شریعت_گرا #فریسی #تلمود #زندان #غمالائیل #شورای_سنهدرین #سنهدرین

      • 07 Episode
      • غلاطیان ۲: ۱ الی ۵  |  Galatians 2 : 1-5

      نص:

      غلاطیان ۲: ۱ الی ۵  Galatians 2:1-5

      شاید تو ایمان یا زندگی شما هم اتفاقی افتاده باشه که مجبور شده باشید برای چیزی یا حقیقتی بجنگید یا اینکه مجبور شید که سازش کنید و تسلیم بشید. این تصمیم هر چیزی که بود مطمئناً نه فقط شما درگیرش شدید، بلکه خانواده یا دوستانتان هم تو این موضوع شریک شدن.

      چیزهایی هست که ارزش این رو دارن که واسشون بجنگیم و تسلیم نشیم و هر چی هم بیشتر بدانیم چقدر مهمه، ممکنه بیشتر تلاش کنیم یا محکم‌تر بایستیم و هر چی هم کم اهمیت‌تر باشه، بهای کمتری حاضر می‌شیم واسش بدیم.

      این شبیه اتفاقیه که برای پولس افتاده. انجیلی که از عیسی گرفته نه از یک انسان، در خطر انحرافه، یا باید روی انجیل بایسته و طبیعتاً از طرف مخالفان، تو مشکلات و رنج بیفته یا اینکه با شریعت‌گراها سازش کنه.

      بزارید آیه‌های فصل ۲ از ۱ تا ۵ رو بخونم:

      بعد از چهارده سال دوباره با برنابا به اورشلیم برگشتم و تیطُس را نیز با خود بردم. من رفتم، زیرا خدا به وسیلهٔ الهام به من نشان داد كه رفتن من ضروری است و آن مژده‌ای را كه اکنون در میان ملل غیر یهود اعلام میکنم برای ایشان مطرح کردم. البته اول آن را محرمانه با افراد برجستهٔ کلیسا در میان گذاشتم، مبادا آنچه انجام داده بودم و یا انجام می‌دهم بیهوده باشد. و با وجود اینکه تیطُس، همسفر من، یونانی بود، او را مجبور نکردند كه ختنه گردد، اگر چه عدّه‌ای كه وانمود می‌کردند ایمان دار هستند، می‌خواستند او را ختنه کنند. اینها مخفیانه به میان ما راه یافتند تا مانند جاسوس‌ها، اطّلاعاتی دربارهٔ آزادی ما در مسیح عیسی کسب کنند و ما را دوباره به بندگی شریعت درآورند. امّا ما یک لحظه هم تسلیم ارادهٔ آنان نشدیم تا پیوسته حقیقت انجیل برای شما محفوظ بماند.

      افرادی برای ایراد گرفتن به کلیسا میان تا ببینن غیر یهودی‌ها آیا مثل آنها زندگی میکنن یا نه؟ چیزی که خودشان نتوانسته بودن انجام بدن، میخواستن که غیر یهودیان مسیحی اون کارها را انجام بدن.

      قبلآً عده‌ی کمی از غیر یهودیان ایمان آورده بودن و تا حدی جذب جامعه یهودی شده بودن، ولی با خدمت پولس، یهودیان زیادی ایمان میارن و این چالش تازه‌ای برای کلیسا بود و کلیسا هنوز واسه این موضوع تصمیمی نگرفته بود.

      یهودیان مسیحی، که عیسی را پذیرفته بودن، هنوز هم تو کنیسه‌ یا معبد رفت و آمد میکردن و کارهای مذهبی یهودیا که از بچگی یاد گرفته بود‌ه‌اند را انجام میدادن حتی با غیر یهودیان  حاضر نبودن غذا بخورن و طبیعتاً نو ایمانان هم باید مثل آنها رفتار میکردن.

      ولی تو شهرهای یونانی و غیر یهودی نشین، افرادی که به مسیح ایمان آورده بودن، شرایطشون فرق میکرد و مذهبیون وارد این کلیساها میشن و انتظار داشتن غیر یهودیان هم همینجوری زندگی کنن که یهودی‌های مسیحی دارن زندگی میکنن چون مسیحیان مذهبی یا همون شریعت‌گراها، این باور را داشتن که واسه به دست آوردن نجات، بعد از ایمان آوردن به عیسی مسیح باید کارهای شریعت را هم انجام داد و اگه کسی فقط به بخواد به فیض بدون انجام شریعت بچسبه، هنوز نجات را به دست نیاورده.

      این چیزیه که واسه شریعت‌گراها یا  حتی کلیسای اورشلیم تازه بود و مکاشفه‌ نشده بود، ولی پولس که خدمت‌اش به غیر یهودیان بود، خیلی وقت بود که براش روشن بود که یهودی و غیر یهودی فقط با فیض و کار مسیح نجات پیدا میکنن نه با اعمال شریعت و کارهای مذهبی. بخاطر همینه که تیطوس را که کاملا یونانیه، با خودش به اورشلیم میبره و نمیزاره اون ختنه شه.

      تیطس مدرکه از کار و فیض خدا بین غیر یهودیان.

      و اگر پولس حاضر میشد با شریعت‌گراها سازش میکرد، امروز مسیحیت شکل و رنگ دیگه‌ای داشت و جای فیض، یک شریعت دیگه وجود داشت.

      و ما اینو میدونیم که این برای پولس، بدون بها نبود. ما اطلاعات زیادی نداریم که چه اتفاقاتی واسه پولس میفته بجز چیزهایی که تو عهد جدید میتونیم بخونیم که زحمات و فشارهای زیادی رو تحمل میکنه چه از طرف حکومت روم و چه مردم چه شریعت‌گراها.

      جاهای مختلفی می‌خونیم که پولس، خدمت‌اش زیر سوال میره و باید جلوی تعالیم غلط و شریعت‌گراها بایسته و حتی از مسیحیان رانده میشه، تو زحمت‌های مختلفی میفته و حتی مسیحیان زیادی ترکش کنن مثل چیزی که تو نامه ۲ تیموتائوس می‌خونیم، ولی حاضر میشه این درد را تحمل کنه تا انجیل واقعی موعظه بشه.

      شاید این تا حدی شبیه چیزی باشه که تو کلیساهای ایران هم اتفاق افتاده و میفته.

      زمانی که درهای کلیساها روی فارس‌ زبان‌ها باز شد، حکومت نمیخواست ایرانی‌ها مسیحی بشن و افرادی هم حتی تو کلیساها بودن که موافق نبودن  ایرانی‌ها وارد کلیسا شن چرا که ممکن بود شرایط کلیسا عوض بشه یا فشار از طرف حکومت افزایش پیدا کنه.

      اگر ایمانداران و کشیش‌ها روی این تصمیم نمی‌ایستادن و پافشاری نمی‌کردن، چی میشد؟ ممکن بود کلیساها هنوز باز بوده باشن اما ایرانیان با مسیح آشنا نمی‌شدن.

      افراد زیادی بابت ایمانشان بها پرداخت کردن چه با جان‌شان چه با خانواده یا اموال‌شان، ولی تا آخر ایستادن. چرا که حقیقت، ارزشش را داشت. بخاطر همین هم هست که هر روز عد‌ه‌ی زیادی ایمان میارن.

      مثل زمان رسولان، هنوز هم افرادی با نیت‌ بد وارد کلیسا میشن، ولی خداوند تو طول این قرن‌ها از کلیست محافظت کرده و از کلیسا و بدن خودش باز هم محافظت میکنه.

      ما اگر خدمتی داریم که براش خوانده شدیم، پولس میتونه نمونه خوبی برامون باشه که اگه باید برای چیزی بجنگیم تا ازش محافظت کنیم، بجنگیم و اگه چیزی هست که میشه باهاش سازش کرد و حقیقت آسیبی نمی‌بینه، باهاش سازش کنیم.

      شما را به دستان خدا می‌سپارم.

      Social Media

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی#مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #پولس #تیطوس #یهود #غیر_یهود #یونانی #شریعت  #مذهب #ختنه #مذهبی #اعمال_مذهبی #کلیسای_ایران

      • 08 Episode
      • غلاطیان ۲: ۶ الی ۱۰  |  Galatians 2 : 6-10

      نص:

      غلاطیان ۲: ۶ الی ۱۰

      Galatians 2:6-10

      خدمت پولس و تائید شدن او

      اگر خدمت شما یا جاتون تو کلیسا تو خطر بیفته، چه حسی بهتون دست میده و چیکار می‌کنید؟ مثلاً اگه یک نفر پیدا شه که بهتر از شما موعظه کنه یا بهتر پرستش کنه و گیتار بزنه؟

      حاضرید خدمت‌تون را با اون شریک شین یا به اون شخص بدید؟

      از لحاظ روحانی، می‌دونیم جوابش چیه. اگه اراده خدا باشه، آره ولی واقعاً قلباً حاضریم این کار رو کنیم؟ یا شروع می‌کنیم به دیدن چیزهای منفی اون نفر یا پشتش حرف زدن یا اجازه می‌دیم که تو کلیسا واسه این موضوع، دو دسته‌گی پیش بیاد که یا من یا اون رو انتخاب کنید.

      شاید اتفاق مشابهی بین رسولان افتاده باشه وقتی پولس خدمتش را شروع میکنه. پطرس، رهبر شاگردا، کسی که با موعظه‌اش یکبار ۳۰۰۰ نفر و یکبار ۵۰۰۰ نفر ایمان میارن، دیگه اقتدار قبلش رو نداشت و میدانیم که یعقوب رئیس شورای اورشلیم شده بود و پولس تازه وارد، که هنوز کاراش فراموش نشده بود، با خدمتش کلیسا را درگیر چالش کرده و الان به اورشلیم اومده و انتظار داره خدمت و کارهاش تائید شه.

      بزارید از غلاطیان ۲: ۶ الی ۱۰ را بخوانم:

      و آنانی كه ظاهراً افراد برجسته‌ای بودند، چیزی به پیام ما اضافه نکردند. (اسم و عنوان آنها برای من اهمیّتی ندارد. خدا تحت تأثیر مقام کسی قرار نمی‌گیرد!) بلکه آنها به این حقیقت پی بردند كه خدا مرا مأمور اعلام انجیل به غیر یهودیان ساخته است. همان طوری که وظیفه اعلام انجیل به یهودیان را به پطرس محوّل کرده بود. همان خدایی كه به پطرس قدرت داد تا رسول یهودیان باشد، به من نیز قدرت داد تا رسول غیر یهودیان باشم. وقتی یعقوب و پطرس و یوحنا كه به ارکان کلیسا معروفند آن فیضی را كه خدا به من عطا فرموده بود تشخیص دادند، آنها دست من و برنابا را به علامت موافقت فشردند و قبول کردند كه ما در میان غیر یهودیان کار کنیم و آنان در میان یهودیان. تنها پیشنهادی كه داشتند این بود كه در فکر فقرا باشیم، یعنی همان کاری كه من مشتاق انجامش بودم.

      ظاهرا اینجا کلیسا یک جلسه غیر رسمی میزاره که بعد از شنیدن صحبت‌های پولس و برنابا، خدمت اونها را تائید میشه و احتمالاً این فقط یک تائید شفاهی بود، چون بعدا که کلیسای اورشلیم، جلسه رسمی میزاره و نامه‌ای واسه کلیساهای غیر یهودی می‌نویسه که نیاز نیست آنها ختنه شن و شریعت را مثل یهودیان انجام بدن.

      وقتی خداوند می‌خواد کاری رو تو انجام بده، ممکنه ما یا خادمین خوشمون نیاد یا حتی با شک بهش نگاه کنیم که آیا این اراده خدائه یا نه، ولی خیلی وقت‌ها، روح‌ خدا به خادمین اراده‌اش رو نشان میده مثل خدمت پولس و برنابا انجام میدادن و اگه هم نشان نده، اراده خدا انجام میشه با خادمین دیگه‌ای چه ما دوست داشته باشیم چه نه.

      روزی از پطرس استفاده میکنه بین غیر یهودی‌ها و روزی هم از پولس، ممکنه هم روزی خداوند من یا تو رو بفرسته به جایی که زبان یا فرهنگشون را نمی‌شناسیم ولی همان‌طور که روح داشت با برنابا و پولس بین قوم‌های غیر یهودی‌ها کار می‌کرد، کسائی که قدرت تشخیص داشتن، اون خدمت را دیدن و تائید کردن.

      چیز دیگه‌ای که برای من جالب بود که خوندیم تو آیه ۱۰ چون خیلی از خدمت‌هایی که اینجا داره درباره‌اش صحبت میشه، درباره افرادی هستش که برای این خدمت خوانده شدن ولی آیه ۱۰ از خدمتی صحبت میکنه که تمام اعضای کلیسا می‌تونن این کار رو انجام بدن یعنی حمایت از فقرای کلیسا.

      ولی چه اتفاقی افتاده که کلیساهای یهودی از کلیساهای غیر یهودی می‌خواد که اونا رو حمایت کنن؟

      وقتی گروهی از یهودیان اورشلیم به مسیح ایمان میارن، می‌بینیم که آنها دائما به معبد می‌رفتند و یا تو کنیسه‌ها جمع می‌شدند. وقتی یهودیان، بیشتر ضد مسیحیان شدن، شروع کردند به اخراج آنها از کنیسه‌ها و معبد و همینطور قطع کردن روابط‌شان با آنها و اینطور سعی کردن تا کسایی که ظاهرا از یهودیت، مرتد شده بودند، با این فشارها مجبور کنن که به یهودیت برگردانند.

      اتفاقی که افتاد این بود که کسب و کار مسیحیان در اسرائیل بشدت ضعیف شد و بخاطر این تحریم‌ها، مسیحیان یهودی نژاد، شروع به فقیر شدن کردن و از طرفی‌ هم، خیلی از آنها اموال شان را برای حمایت کردن از کلیسا و کار پادشاهی خدا به کلیسا بخشیده بودن.

      بعد از چند سال، کلیسا و مسیحیان اورشلیم بشدت فقیر شده بودن و بخاطر خدمتشون، انجیل به شهرهای مختلف امپراتوری رسیده بود. یک روز انجیل توسط مسیحیان یهودی به سایر شهرها رسید و الان که ایمانداران توی اسرائیل تو فشار هستن، کلیسای امت‌ها که دیگه روی پای خودشون ایستاده، میتونه کلیسای اورشلیم رو حمایت کنه و برکت بده.

      این اتفاق واسه شما آشنائه؟

      این شبیه چیزیه که تو ایران یا کشورهای جفا کننده به مسیحیان می‌بینیم.

      افراد زیادی بخاطر ایمان مسیحی‌اشون، شغل یا اموالشان را از دست میدن و دارائی‌شون توسط حکومت توقیف میشه و تقریبا تمام کشیش‌های رسمی کلیساهایی که بین فارس‌ها خدمت می‌کردند، مجبور شدن کشور را ترک کنن و اموالشان توسط حکومت توقیف شد و همین اتفاق واسه خیلی از مسیحیان دیگه افتاد.

      واسه همینه که از کلیسا و ایمانداران خواسته شده که با دارائی‌هاشون همدیگه را خدمت کنن و این خدمتیه که از دست هر کسی برمیاد در حدی که می‌تونه، موضوع کم بودن یا زیاد بودن مبلغ نیست بلکه حمایت کردن و بخشیدن با دل خوشه چرا که خداوند همچین هدیه‌ای رو می‌خواد و ازش استفاده می‌کنه.

      ممکنه شما هم مسیحیانی را بشناسید که تو شرایط سختی هستن یا ممکنه بخاطر ایمانشان تحت فشار باشن، بیکار شده باشن یا اینکه تو هزینه‌های زندگی‌اشون به مشکل خورده باشن و حمایت‌های مالی ما میتونه نشان بده چیزی که از مسیح گرفتیم رو برای خود مسیح و کلیساش و پادشاهی‌اش استفاده می‌کنیم.

      خداوند به شما برکت بده، هفته آینده فصل ۲ را به پایان می‌رسونیم و اگه از این برنامه‌ برکت گرفتید، آن را با دوستانتون که حس می‌کنید به این پیام نیاز دارن، می‌تونید به اشتراک بزارید.

      برکت خدا با شما باشه.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا  #کلیسای_اورشلیم #شورای_اورشلیم #پولس #برنابا #پطرس #یعقوب #یوحنا #یهود #غیر_یهود #یونانی #کلیسای_ایران #کشیش #جفا #خدمت #فقر #فقیر #کمک_مالی #حمایت_مالی #اخراج_مسیحیان

      • 09 Episode
      • غلاطیان ۲: ۱۱ الی ۲۱  |  Galatians 2 : 11-21

      نص:

      غلاطیان ۲: ۱۱ الی ۲۱

      Galatians 2:11-21

      توبیخ پطرس توسط پولس 

      گاهی تو کلیسا مشکلات و اختلافاتی پیش میاد که ممکنه حتی رهبرای کلیسا با هم کنار نیان و از هم جدا بشن.

      بیشتر اختلافاتی که بین ایماندارا دیدم، معمولاً سوتفاهم‌ها بود یا درست ارتباط برقرار نکردن که معمولا با صحبت حل میشد ولی جدی‌ترین مشکلی که تو ایران دیده بودم، مشکل قومیتی بود بین فارس‌ها، آشوریان و ارامنه و همینطور اختلاف دیگه‌ای که گاها دیده میشد، اختلافات بین کلیساهای مختلف بود و بعد از اینکه زندگیم رو خارج از ایران شروع کردم، با مشکل دیگه‌ای روبرو شدم که دیدم جاهایی موفق شدن این مشکل را حل کنن و جاهایی هم متاسفانه نه، و این مشکل بین ایمانداران ایرانی و افغان بود که ضربه‌های زیادی هم به کلیسا میزد.

      این چیزی نیست که صرفاً کلیساهای فارسی درگیرش بوده باشن بلکه این اختلافات به شکل‌های مختلف خودش همیشه خودش را نشان میداد چه تو کلیساهای فارسی چه خارجی.

      ولی اگه یه همچین مشکلی تو کلیسا پیش بیاد، کلیسا چطور باید اونو رفع کنه و کلیسای اولیه چطور باهاش روبرو شد؟

      تو برنامه‌های قبل دیدیم که کلیسا بخاطر مشکلات، جلسات مختلف گذاشت و با تصمیماتی که گرفت، خیلی از مشکلات حل میشن و بعدا تو عهد جدید هم می‌خونیم که بین کلیساهای یهودی نژاد و غیر یهودی نژاد هیچ تفاوتی نیست و اینبار تو انطاکیه که پولس ازش صحبت میکنه، مشکل جدی‌تری پیش میاد که می‌تونست آسیب جدی به کلیسا بزنه که حتی ما هم امروز بعد از ۲۰۰۰ سال تحت‌ تاثیرش باشیم.

      بزارید آیات ۱۱ تا ۲۱ از فصل ۲ را بخونم:

       

      امّا وقتی پطرس به انطاكيه آمد، روبه‌رو با او مخالفت کردم، زیرا کاملاً مقصّر بود. از آن رو كه پیش از رسیدن عدّه‌ای از طرف یعقوب او با غیر یهودیان غذا می‌خورد، امّا با رسیدن آنها خود را کنار کشید و دیگر نمی‌خواست با غیر یهودیان غذا بخورد، مبادا اهل ختنه را برنجاند. سایر مسیحیان یهودی نژاد از ریاكاری او تقلید کردند، به طوری که حتّی برنابا نیز تحت تأثیر دورویی آنها قرار گرفت. امّا وقتی دیدم رفتار آنان با حقیقت انجیل سازگار نیست، در حضور همه به پطرس خطاب کرده گفتم: «اگر تو با اینکه یهودی هستی، مانند غیر یهودیان زندگی میکنی و نه مانند یهودیان، چطور می‌توانی غیر یهودیان را مجبور سازی كه مثل یهودیان زندگی کنند؟» ما كه یهودی مادرزاد هستیم و نه غیر یهودی گناهکار، خوب می‌دانیم كه هیچ‌ کس با اجرای مقررات شریعت در حضور خدا کاملاً نیک محسوب نمی‌شود. بلکه فقط بر اثر ایمان به عیسی مسیح نیک محسوب می‌گردد. ما خود نیز به مسیح عیسی ایمان آوردیم تا به وسیلهٔ ایمان و نه با اجرای شریعت نیک شمرده شویم. نه فقط ما بلکه هیچ بشری از راه انجام احکام شریعت نمی‌تواند نیک محسوب شود. پس اگر در ضمن تلاش خود برای رسیدن به نیکی مطلق كه در مسیح یافت می‌شود، دریابیم كه ما نیز مثل دیگران گناهكاریم، آیا باید مسیح را عامل گناه خود بدانیم؟ به هیچ وجه! امّا اگر آنچه را كه خود خراب کرده‌ام بار دیگر بنا کنم، البته نشان می‌دهم كه شخصی خاطی هستم. زیرا تا آنجا كه به شریعت مربوط است، من مرده‌ام. زیرا به وسیلهٔ شریعت کشته شدم تا برای خدا زیست نمایم. من با مسیح مصلوب شده‌ام به طوری که دیگر آنکه زندگی می‌کند من نیستم، بلکه مسیح است كه در من زندگی می‌کند و در خصوص این زندگانی جسمانی كه اکنون دارم، فقط به وسیلهٔ ایمان به پسر خدا كه مرا محبت کرد و جان خود را به‌ خاطر من داد، زندگی می‌کنم. فیض خدا را باطل نمی‌کنم. زیرا اگر نیکی مطلق از راه شریعت حاصل می‌شد، مرگ مسیح بیهوده بود.

       

      پطرس چیکار میکنی؟ همین چند وقت پیش بود همدیگه رو دیدیم، تو، یعقوب و یوحنا پذیرفتید که نیازی نیست غیر یهودی‌ها مثل یهودی‌ها رفتار کنن و شریعت رو نگه دارن. از موقعی که به انطاکیه اومدی، هیچ غیر یهودی حس نکرد که تو باهاش فرق داری، تو هم مثل اونا رفتار میکردی، چی شد که حالا رفتارت یهو عوض شد؟ میخواستی یهودی‌نژادها رو نرنجونی به قیمت اینکه کل کلیسا برنج‌ان؟!

      شاید این چیزی بود پولس تو ذهنش داشت و پطرس با این رفتارش نه تنها کلیسای غیر یهودی را آسیب میزنه بلکه که حتی پولس را تو کلیسا دروغگو نشان میداد چون پولس همیشه به کلیساهای غیریهودی گفته بود که کلیسای اورشلیم، هیچ مشکلی با غیر یهودی‌های مسیحی نداره و اونا هم بخاطر فیض مسیح مثل یهودیان مسیحی نجات پیدا کردن ولی الان با چشمشون چیز دیگه‌ای میدیدن. حس میکردن که یهودی‌های مسیحی اونا رو از خودشون پائین‌تر و پست‌تر میدیدن.

      و اینبار پولس بر خلاف گذشته، مشکلات را صرفاً بین رهبران حل نمیکنه، پیش بقیه هم نمیره تا پشت پطرس حرف بزنه یا نمیخواست نفوذ و قدرتش رو تو کلیسا نشان بده، نمیخواد که پطرس رو تحقیر کنه، مستقیم نظر خودش درباره چیزی که اشتباهه، میگه. پولس باید از انجیلی که یهودی و غیر یهودی را نجات میده، دفاع کرد و پطرس هم باید اینو یاد بگیره.

      برای یه یهودی که عمر خودش رو تو شریعت گذرونده و از بچه‌گی شریعت را یاد گرفته، زندگی کردن تو فیض، چیزی نبود درکش آسون باشه.

      مثلاً اگه رویای پطرس رو روی پشت بام تو فصل ۱۰ اعمال یادتون باشه، می‌بینید دیدن سفره‌ای که پر از حیوانات و پرندگان و حشرات حرام گوشته، چقدر چندش‌آور و غیرقابل تحمل بود. وقتی افراد تو این قید و بندها زندگی می‌کنن، آزادی فیض چیزی نیست که خیلی راحت و قابل فهم باشه.

      تو انطاکیه دو گروه بودن. افراد مذهبی و شریعت‌گرا که وجدان‌ حساس داشتن و کلیسای غیریهودی، که ختنه نشدن و زیر بار شریعت هم نرفتن و انجیل رو اینطوری یاد گرفتن که با مسیح آزاد شدن و یهودی و غیر یهودی توسط عیسی یک هستن.

      حالا، آیا باید نگران شریعت‌گراها بود که هنوز غیر یهودی‌ها را مسیحی و نجات یافته نمیدانن یا اینکه باید سمت حقیقت ایستاد و با این تبعیض، سازش نکرد؟

      فکر میکنم این لحظه مهمی برای کلیسا بود چون مدتی بعد از این اتفاق، شورای اورشلیم شکل می‌گیره و با رای کتبی شورا، غیر یهودیان، ایمانشان تائید میشه و از طرف شورای کلیسایی، کسی نمیتونه به کلیساهای غیر یهودی امر کنه که اونا باید بر طبق شریعت مکتوب عمل کنن، ختنه بشن یا خودشون را از غذاها محروم کنن.

      اتفاقات با این حساسیت، به ندرت تو کلیسا میفته و همیشه باید سعی کنیم که سمت حقیقت بایسیتم و حتی اگه نیاز بود، حاضر باشیم براش بها بپردازیم.

      در آخر می‌خواستم این رو بگم که چالش‌های کلیسا همیشه چیزایی نیست که بشه باهاش راحت کنار آمد، نیاز هست گاهی روش وقت گذاشت، جلسه گذاشت و صحبت کرد، در نهایت هر تصمیمی که گرفته میشه، باید از روی محبت و حقیقت باشه.

      برای شما حکمت خداوند را می‌طلبم، باشه که کارهای مسیح تو زندگی و خدمت‌تان روز به روز بیشتر دیده بشه.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا  #کلیسای_اورشلیم #شورای_اورشلیم #پولس #برنابا #پطرس #یعقوب #یوحنا #شریعت #ختنه #یهود #غیر_یهود #یونانی #آشوری #آشوریان #فارس #ارمنی #ارامنه #افغان #ایرانی #توبیخ #اختلاف #نجات #فیض

      • 10 Episode
      • غلاطیان ۳: ۱ الی ۵  |  Galatians 3 : 1-5

      نص:

      غلاطیان ۳: ۱ الی ۵

      Galatians 3:1-5

      اشتباه خطرناک کلیساهای غلاطیه 

      آیا رویایی دارید که دنبالش باشید و فراموش نکرده باشید؟

      اگه واسه رسیدن بهش باید مدتی صبر می‌کردید، یا وقتی با مشکلات روبرو شدید، اونوقت چیکار ‌کردید؟ فراموش کردید یا واسه رسیدن بهش تلاشتون را بیشتر می‌کردید؟

      رویاهای زیادی داشتم که به مرور به بعضی‌شون رسیدم و به بعضی‌‌شون نه و خیلی‌هاشون رو هم فراموش کردم، ولی معمولاً وقتی رسیدن به چیزی واسم طولانی میشد، نسبت بهش سرد میشم یا فراموش میکنم و به زندگی عادیم بر می‌گردم.

      حتی اوایل ایمانم، وقتی حس میکردم حضور خدا خیلی نزدیکه، وقتی بعد از مدتی دیگه مثل اون موقع حضورش رو حس نمی‌کردم، به زندگی عادیم برگشتم و حتی سعی کردم برای داشتن همون حس، روزه بگیرم و خیلی کلام رو بخونم تا دوباره اون حس برگرده، این کارها بد نبود ولی بیشتر شبیه این بود که من آدم خوبی هستم و لیاقتش رو دارم که خدا اون حس رو بهم برگردونه چون بیشتر از بقیه دارم تلاش میکنم که خوب باشم.

      نمیدانستم این کار، چیزیه که من رو مذهبی کرده، حتی مسیحیت رو برای خودم مثل شریعت ساختم.

      این موضوع را تو غلاطیان طور دیگه‌ای میشد دید.

      وقتی پولس انجیل رو برای غلاطیان بشارت داد، آنها ایمان آوردن بدون اینکه حتی شریعت رو بشناسن و روح القدس را دریافت کردن، حتی تو کلیسای غلاطیان، کارهای روح‌القدس هم دیده میشد ولی تو غیاب پولس، وقتی افراد دیگه‌ای اومدن، مشکل شروع شد.

      کلیساهای غلاطیه، با این تعالیم، منحرف شدن و چیزی نگذشت که این کلیساها، ایمان ساده‌اشون رو با کارهای شریعت و زندگی روزمره، عوض کردن. درگیر چیزهایی شدن که تمرکزشون از انجیل برداشته شد و واسه نجات پیدا کردن، مشغول انجام دادن کارهای سنتی و شریعت شدن.

      می‌خوام آیات ۱ تا ۵ از فصل ۳ رو بخونم:

       

      ای غلاطیان نادان، مرگ عیسی مسیح با چنان روشنی بیان شد كه گویی او در برابر چشمان شما مصلوب شده است. پس چه کسی شما را افسون کرده است؟ من از شما فقط یک سؤال دارم: آیا شما روح‌القدس را از راه انجام شریعت به دست آوردید یا از گوش دادن به انجیل و ایمان آوردن به آن؟ چطور می‌توانید تا به این اندازه احمق باشید؟ شما كه با قدرت روح‌القدس شروع کردید، آیا اکنون می‌خواهید با قدرت جسمانی خود به کمال برسید؟ آیا این‌ همه تجربیات شما بیهوده بوده است؟ تصوّر نمی‌کنم. آیا خدایی كه روح‌القدس را به شما می‌بخشد و در میان شما معجزه‌ها می‌کند، این کارها را به ‌خاطر اینکه احکام شریعت را بجا می‌آورید انجام می‌دهد؟ و یا به‌ سبب آنکه انجیل را شنیده و به آن ایمان دارید؟

       

      چطور ممکنه این نامه قرار باشه تو کلیساها مختلف با صدای بلند خونده بشه؟ این جدی‌ترین و تندترین نامه پولس به کلیساست. اگه همچین نامه‌ای دست من میرسید، شک داشتم که بخوام اونو جلوی جمع و تو کلیسا بخوانم تا همه بشنون. ولی موضوع اینه که این نشان میده غلاطیان چقدر راه رو اشتباه رفتن که کسی که باعث ایمان آنها شده، به آنها اینطوری هشدار میده تا شاید بیدار بشن.

      غلاطیان همه چیزش را تقریبا از دست داده بود. ایمان درستش به مسیح رو، نجاتشون را، وفاداری به انجیل و تعلیم درست را و اعتمادش را به کسی که انجیل را بهشون بشارت داده بود.

      فصل‌های ۱ و ۲، پولس دلائلش را برای رسول بودن به غلاطیان گفته بود و نشان داده که مثل سایر رسولان است و همینطور انجیلی که بشارت داده بود، مورد تائید سایر رسولان هم بود و تو فصل ۳ سعی میکنه که غلاطیان را به انجیل برگردانه چرا که شریعت‌گرا، کلیساهای غلاطیه رو با این تعالیمشون پر کرده بودن و ایمانداران زیادی تن به ختنه شدن داده بودن و کارهای شریعت را مثل یهودی‌ها نگه می‌داشتن.

      پولس می‌خواد غلاطیان رو یاد روزهای اول ایمان‌شون بندازه که وقتی به مسیح ایمان آوردند، بخاطر ایمانشان، بی‌گناه محسوب شدن، قبل از اینکه اصلاً کاری بخوان انجام بدن.

      افرادی که با روح تبدیل شده بودن، حالا ختنه کردن و شروع کردن به انجام دادن کارهای شریعت و این اتفاق تو کلیساهای آن منطقه هم رواج پیدا کرده. کلیساهای غلاطیان و مسیحیان آنجا، ایمان‌شون رو روحانی شروع کردن و با کارهای مذهبی و جسمی، ادامه دادن و خیلی زود شبیه یهودی‌ها شدند.

      کلیسایی که با روح شروع شد و الان داشت با جسم ادامه میداد!!

      ولی مشکل چیه؟ آیا ایمانداران مسیحی زیر شریعت نیستند و مجازند هر کاری دوست دارن انجام بدن؟

      مشکل تعلیمی که اینا گرفتند، اینه که هر چیزی بخواد بگه خون عیسی، برای نجات کافی نیست و واسه بدست آوردن نجات، باید به کارهایی دست زد، این کفر به مسیحه.

      ایمانداران هم اجازه ندارن گناه کنن، دروغ بگن، قتل کنن یا زنا یا هر گناهی که توی شریعت نوشته شده یا حتی نوشته نشده، موضوع اینه که ما به این نگاه می‌کنیم که کار مسیح برای نجات ما کافیه و اطاعت ما از روح‌القدس و ناراحت نکردن روح، نشانه این مطیع بودن و سرسپردگیه و کاری که این معلمین کرده بودن، این بود که بجای سر سپردگی به انجیل، کلیسا را سرسپرده به خودشان و شریعت کرده بودن.

      این مشکلیه که همیشه تو کلیسا وجود داشته که توصیه‌هایی بشه برای اینکه چطور میشه روحانی‌تر بود و چطور میشه به خدا نزدیک‌تر شد با دعا و روزه و …یا بگن که: اگر واقعاً می‌خواهی بی‌گناه باشی، یا نجات پیدا کنی، باید این کارها را انجام بدهی و شروع میکنن به وضع قوانین مختلف. حالا اگر هر روز فلان دعا رو بخونی، به چند نفر بشارت بدی، روزه بگیری، ده فصل از عهد جدید را بخوانی و هر روز دعای خاصی داشته باشی و اینطوری تو از کسی که این کارها را نمیکنه، مقدس‌ و عادل‌تری و شانس تو برای ورود تو به پادشاهی بیشتر از بقیه است، این چییه که درست نیست و ما مستعدیم که چنین چیزی را به ایمان خودمون و افراد اضافه کنیم و این اتفاقیه که تو کلیساهای غلاطیه افتاده.

      نگاهی که فیض رو بخواد از سمت مسیح، به سمت توانایی و تلاش خودمون بکشه، چیزی نیست که بتونه کمک کنه بلکه خطرناکه و به ضررمون تمام میشه و ممکنه ما را بجای اینکه به مسیح نزدیک کنه، خیلی دورتر کنه.

      کلیسای غلاطیه درگیر این نوع شریعت‌گرایی شدن، ممکنه روزی ما هم درگیر تعالیم و چیزهای انسانی بشیم که شاید حس خوبی بهمون بده، ولی واسه رابطه‌امون با خدا خوب نباشه.

      ما ختنه نمی‌کنیم و مثل یهودی‌ها لباس پاک و نجس یا قربانی و …. نداریم، ولی ممکنه واسه خودمون یا بقیه قوانینی وضع کرده باشیم که ما را هم شبیه شریعتگراها کرده باشه.

      بیاید به زندگیمون این هفته نگاه کنیم و ببینیم آیا چیزهایی هست که ما را از انجیل و نجات مسیح دور می‌کنه؟

      روز خوبی داشته باشید.

      برکت خدا با شما باشه.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا  #پولس  #رسول # شریعتگرا #مذهبی # ختنه #فیض #نجات #یهودی #برگشت_به_مذهب #مذهبی #دین #وفاداری_به_مسیح #وفاداری_به_انجیل #سرسپردگی

      • 11 Episode
      • غلاطیان ۳: ۶ الی ۱۴  |  Galatians 3 : 6-14

      نص:

      غلاطیان ۳: ۶ الی ۱۴

      Galatians 3:6-14

      لعنت یا برکت، شریعت یا فیض 

      کاش میشد وقتی این نامه تو کلیساهای غلاطیه خوانده میشد، اونجا باشم و عکس العمل شنونده‌ها را ببینم. چند هفته است که دارم به این آیات فکر کردم که چه دلیلی میشه پیدا کرد که صحبت‌های پولس رو تو این آیات نقض کرد.

      بزارید امروز زودتر به متن این نامه نگاه کنیم، غلاطیان فصل ۳ آیات ۶ تا ۱۴ رو می‌خونم:

      برای ابراهیم درست همین ‌طور شد. «او به خدا ایمان آورد و خدا آن ایمان را به عنوان نیکی مطلق به حسابش گذاشت.» پس باید بدانید كه ایمانداران، فرزندان حقیقی ابراهیم هستند. چون کلام ‌خدا از پیش، زمانی را می‌دید كه خدا غیر یهودیان را از راه ایمان کاملاً نیک محسوب می‌کند. قبلاً به ابراهیم بشارت داده گفت: «به وسیلهٔ تو تمام ملّتها برکت خواهند یافت.» بنابراین ایمانداران در برکات ابراهیم ایماندار، شریک و سهیم هستند. از طرف دیگر همهٔ آنانی كه به اطاعت از شریعت متّکی هستند، ملعونند. زیرا کلام خدا می‌فرماید: «هرکه تمام آنچه را كه در شریعت نوشته شده است، همیشه بجا نیاورد ملعون است.» اکنون کاملاً روشن است كه هیچ‌کس در حضور خدا به وسیلهٔ شریعت نیک شمرده نمی‌شود، زیرا «شخص نیکو به وسیلهٔ ایمان زندگی خواهد کرد.» امّا شریعت بستگی به ایمان ندارد. زیرا «مجری شریعت با اجرای شریعت زندگی خواهد کرد.» وقتی مسیح به‌ خاطر ما ملعون شد، ما را از لعنت شریعت آزاد کرد. زیرا کتاب‌مقدّس می‌فرماید: «هرکه به دار آویخته شود ملعون است.» این ‌همه واقع شد تا بركتی كه خدا به ابراهیم وعده داده بود، به وسیلهٔ عیسی مسیح به غیر یهودیان برسد تا ما روح‌القدس موعود را از راه ایمان به دست آوریم.

      چطور میشه نجات پیدا کرد؟ طوری که پولس میگه با ایمان به کار مسیح نه با انجام دادن شریعت.

      ولی قبل از شریعت افراد چطور نجات پیدا میکردن؟ یا بعد از اینکه شریعت اومد، افراد چطور نجات پیدا میکردن وقتی که شریعت میگه ملعون است هر کسی که تمام احکام شریعت را بجا نیاره!!

      پس حتی موسی لعنت شد چون شریعت را کامل نتونست نگه داره و همه زیر لعنت شریعت بودن و لعنت شدن حتی اگه این واسه ما شکه کننده باشه یا نوعی کفر گویی بنظر بیاد.

      این چیزی نیست که اصلا دوست داشته باشم بشنوم یا حتی دوست داشته باشم بخوام بهش فکر کنم، ولی حقیقت داره. داوود، اشعیا، ارمیا، دانیال، یحیی و مریم….. همه و همه، شرایط یکسانی داشتن.

      ولی آیا شریعت بد و شریره که باعث مرگ و لعنت میشه؟ کتاب مقدس میگه نه بلکه نیکو و خوب هست ولی قدرت داره همه رو محکوم به مرگ کنه و به مرگ بسپاره و این بخاطر مقدس بودنشه.

      پس نمیشه با شریعت نجات پیدا کرد حتی اگه بخوایم از گناه‌کار زائیده شدن انسان‌ها چشم پوشی کنیم، هر انسانی جز عیسی، جلوی شریعت گناه‌کاره و زیر لعنته.

      ولی چطور غلاطیان این رو متوجه نشده، چون تفاوت فیض و شریعت را نمیدانست و از طرف شریعت‌گراها بخشی از عهد عتیق بهشون رسیانده بودن نه همه‌اش رو.

      چیزی که می‌دانیم، اینه که شریعت‌گراها، غلاطیان و کلیساهای مختلف رو زیر فشار گذاشته بودن برای نگه داشتن شریعت و دلیل این تعلیمشون هم ابراهیم بود که ختنه شد و چون او جد پدری قوم اسرائیل بود و ظاهراً وعده‌ها تماماً به قوم اسرائیل داده شده بود، پس اقوام دیگه برای شریک شدن تو وعده‌های قوم اسرائیل، باید مثل یهودیان بشن تا بتونن وعده‌ها که نجات کامل هم یکی‌اش بوده را دریافت کنن.

      ولی مشکل اینه که ابراهیم زمانی عادل شمرده شده بود که هنوز ابرام بود نه ابراهیم، نه ختنه شده بود، نه پسری براش به دنیا آمده بود که بخواد قربانی‌اش کنه و جز ترک کردن وطن پدری‌اش، کار دیگه‌ای انجام نداده بود و فقط بخاطر اینکه حرف خدا را گوش کرد، عادل شمرده شده بود. پس عادل شدن و پارسا شذن ابرام، بخاطر کارش نبود، بلکه بخاطر ایمانش به حرف خدا بود.

      همینطور ابراهیم پدر روحانی یک نسله، نسلی که با ایمان به خدا زندگی میکنه و این ایمان تو زندگیش دیده میشه، نه نسلی که فقط با یک رابطه جسمی و خونی، منتقل میشه و به ابراهیم مربوط میشه. پس ممکن است افرادی از نسل جسمی ابراهیم باشن ولی بخاطر بی‌ایمانی، فرزندان روحانی ابراهیم نباشن.

      پولس ۲ راه رو جلوی غلاطیان میزاره، میگه اگر می‌خواهید با کارهاتون جلوی خدا عادل باشید، پس باید کامل باشید و اگه یک کار اشتباه کنید، شریعت میگه شما زیر لعنت هستید و باید بمیرید. و اگر کامل نیستید، چاره‌ای ندارید جز فیض مسیح که بخشیده شید و نجات پیدا کنید.

      ولی بیاید الان به سوال اول برگردیم، قبل از شریعت و بعد از داده شدن شریعت افراد چطور نجات پیدا میکردن؟

      جواب خیلی ساده‌است. همه توسط ایمان‌ به خدای حقیقی نجات پیدا میکردن نه اعمال‌شان، و اعمال و کارهایی که میکردن، فقط نشان‌دهنده ایمانی بود که داشتن چون ایمان بدون عمل مرده‌است و عمل بدون ایمان هم، ثمره‌ای نداره.

      زمان زیادی برد که کلیسا به این درک برسه که تفاوت شریعت و فیض عیسی مسیح چیه و اینکه امروز ما به راحتی از زندگی در فیض می‌گیم، چیزی که کلیسا و ایماندارای زیادی برای حفظ و رساندنش به ما، بهای زیادی پرداخت کردن تا ما امروز بتونیم تو این فیض زندگی کنیم.

      هفته دیگه با برنامه دیگه‌ای برمیگردیم.

      تا هفته آینده،‌برکت خداوند با شما باشه.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #ابراهیم #ابرام #نسل_ابراهیم#پولس #رسول # شریعتگرا #مذهبی # ختنه #فیض #نجات #یهودی #شریعت #لعنت #برکت

      • 12 Episode
      • ابراهیم  |  Galatians 3

      نص:

      چرا ابراهیم اینقدر تو کتاب مقدس مهمه و تاثیر داره تو زندگی ما مسیحیان؟

      برنامه امروز اختصاص داره به ابراهیم.

      ابراهیم اولین پاتریارخ که تو سیستم پدر سالاری کتاب مقدس هست و بعد، این لقب به اسحاق و یعقوب هم میرسه و بعدا از اون، این رسم زندگی تو اسرائیل تقریبا تموم میشه و سیستم به حالت قبیله‌ای یا بعد سلطنتی در میاد.

      با ابراهیم وقتی تو کتاب مقدس آشنا میشیم که طوفان نوح اتفاق افتاده و نسل نوح روی زمین پخش شدن و باز گناهان و بت‌پرستی‌ شیوع پیدا میکنه که خدا ابرام را می‌بینه و اونو دعوت میکنه که شهر پدری‌اش رو ترک کنه و به سرزمینی بره که بهش نشان میده و از فصل ۱۱ پیدایش تا ۲۵ می‌تونیم درباره زندگی تا فوت ابراهیم بخونیم.

      کتاب مقدس به ما میگه که ابراهیم در ۷۵ سالگی دعوت خدا را شنید و سرزمین پدری‌اش اور را ترک میکنه و خدا به اون بارها خودش رو نشان میده و با ابراهیم عهد می‌بنده و برکتش میده که مهمترین برکت‌هایی که به ابراهیم داده میشه اینا هستن که زمین کنعانیان را به فرزندان تو می‌بخشم، از تو قوم بزرگی می‌سازم و تو را برکت می‌دهم و از تو تمام قوم‌ها جهان برکت میگیرن و نسل تو را به اندازه ستارگان آسمان و شن‌های ساحل بی شمار می‌کنم.

      و بعد اسم ابرام را به ابراهیم و اسم ساره را به سارا تغییر می‌ده و هویت تازه‌ای به عنوان پدر و مادر ملت‌های مختلف بهشون میده و ختنه را نشانه‌ای از عهد میزاره و به سارا وعده میده که مادر اسحاق میشه.

      شاید عمیق‌ترین تجربه زندگی ابراهیم، ​​زمانی بود که ازش خواسته میشه اسحاق را قربانی کنه.

      می‌دانیم که تو بین‌النهرین بتی وجود داشت به اسم مولک، که مردم فرزندانشان را واسه این بت قربانی میکردن و خدا هیچ‌وقت قربانی انسانی نخواسته بود.

      خدا به ابراهیم دستور میده که اسحاق را تو کوه موریا که بعدا معبد در آنجا ساخته میشه که الان بهش میگن کوه معبد، به عنوان قربانی تقدیم کنه، ولی تو لحظه آخر، مانع این کار میشه و قوچی را برای قربانی به ابراهیم میده.

      فکر میکنم خدا با این کار نه تنها ایمان ابراهیم را داره تائید میکنه، بلکه داشت درباره قربانی شدن عیسی، پسر خدا به ما نشانه‌ای میداد.

      وعده‌هایی که به ابراهیم خدا میده، تا زمانی که ابراهیم زنده است، نمیتونه همه‌اش را ببینه ولی برکت خدا را تو زندگیش و تولد فرزندش اسحاق را می‌بینه و بعد از مرگ سارا، باز هم ازدواج میکنه با زنی به نام قطوره که از آن صاحب ۶ پسر میشه که فصل ۲۵ میگه که چه قوم‌هایی از ابراهیم شکل میگیرن و بعد در زمان فوت‌اش، اسماعیل و اسحاق اون را دفن می‌کنن.

      این قسمت کاملا مربوط میشد به ابراهیم ولی ما می‌بینیم که بعد‌ها خدا با موسی و اسرائیل عهد می‌بنده، هیچ‌وقت این به معنی باطل کردن عهد با ابراهیم نبود بلکه عهدی بود که به رابطه خدا با قوم اسرائیل متمرکز میشه و وظایف اخلاقی و مذهبی رو به قوم اسرائیل را بهشون نشان میده.

      و وعده‌هایی که به ابراهیم داده شد، وقتی قوم اسرائیل تو تبعید یا فشارهای مختلف قرار میگرفتن، نقطه امیدی بود واسشون و انبیا همیشه از آن به واسه یادآوری به قوم اسرائیل به وفاداری خدا و تعهد استفاده می‌کردن.

      پس ما دیدیم که عهد قدیم، مجموعه از قوانین با اسرائیل بود که عهدی که خدا با ابراهیم بست را هیچ‌وقت لغو و یا جایگزین نکرد.

      کتاب مقدس ابراهیم رو کسی معرفی میکنه که بخاطر ایمانش، جلوی خدا عادل شمرده میشه و ایمان ابراهیم، تاثیر مهمی تو ایمان مسیحی داشت چون مبنای ایمان مسیحی، عادل شمرده شدن توسط ایمان به کار خداست نه عهد و شریعت موسی که مبنا بر کارها و دستورات شریعت میشه.

      تو ایمان مسیحی، ما با ایمان نجات پیدا میکنیم و اعمال و کارهایی که انجام میدیم، میوه و ثمری هستش که از ایمان ما نشان داده میشه. تو برنامه قبلی هم گفتم که معیار خدا برای نجات انسان‌ها همیشه ایمانشان بوده یعنی حتی کسی که تو شریعت موسی هم بوده، باز با ایمان به خدا نجات پیدا میکرده نه انجام تشریفات و کارهای شریعت.

      امروز که این برنامه بیشتر اختصاص داره به ابراهیم، می‌خوام چند نکته رو بگم که ببینیم چطور برکتی که ابراهیم دریافت میکنه از خدا، بعد از قرن‌ها به ما میرسه.

      • اول از همه اینکه خدا به ابراهیم وعده میده که همه قوم‌ها از تو برکت خواهند یافت.

      خیلی از ما، از خون و نژاد ابراهیم نیستیم بلکه از نژادهای دیگه هستیم که بخاطر ایمان به عیسی، فرزندان خدا و فرزندان ابراهیم شدیم. غلاطیان ۳: ۷ تا ۹ میگه کسایی که به مسیح ایمان دارن، فرزندان ابراهیم هستند.

      • دومین چیز اینه که توسط ایمان، مثل ابراهیم عادل شمرده میشیم.

      ابراهیم الگویی ماست واسه عادل شمرده شدن و پذیرفته شدن توسط خدا. این چیزیه که عهد جدید روی اون بنا میشه که با ایمان به کار مسیح و پذیرش مرگ آن روی صلیب، عادل شمرده میشیم. کلمه‌ای که تو پیدایش به عبری تو فصل ۱۵ برای ایمان و عادل شدن ابراهیم استفاده میشه، به معنی یک ایمان مستمره و که همیشه به خدا ایمان داشت و بخاطر همین عادل محسوب میشه.

      • سومین چیز اینه که رومیان ۴: ۱۳ میگه ما هم مثل فرزندان ابراهیم ارث خواهیم برد و این ارث، بخاطر اینه که ما هم فرزندان ابراهیم هستیم.
      • چهارمین چیز اینه که ایمان اساس رابطه و عهد با خداست. عبرانیان میگه که ایمان، گارانتی و تضمین کننده وعده‌هایی که به ما داده شده و بدون ایمان، نمیشه بهش وعده خدا دست پیدا کرد. ایمان ابراهیم به وعده‌های خدا، نمونه و الگویی واسه ما برای ایمان به مسیح هستش.
      • پنجمین چیز اینه که وعده‌های ابراهیم در عیسی کاملا محقق میشن.

      عیسی، نسل واقعی ابراهیم در نظر گرفته میشه و از طریق اون برکات عهد به طور کامل تحقق پیدا میکنه. مثلاً غلاطیان ۳: ۱۶ میگه: وعده‌ها به ابراهیم و فرزند او داده شد و نمی‌گوید: «فرزندان» که شامل بسیاری گردد. بلکه به یک فرزند یعنی به مسیح اشاره می‌کند.

      می‌بینید، همه این چیزها بخاطر ایمان ما به مسیح تو زندگی ما تحقق پیدا میکنه و همینطور زندگی ابراهیم چیزهای زیادی را به ما یاد میدن:

      میدانیم ابراهیم ۲۵ سال طول کشید تا صاحب فرزندی بشه که خدا بهش وعده داده بود. صبور بودن و صبر کردن چیزی نیست که راحت باشه. امروز تو دنیا، همه چیز رو می‌تونیم با زدن یکی دو تا کلیک سفارش بدیم و خیلی زود دستمون میرسه و وقتی بخوایم اعتماد کنیم به چیزی که نمیشه دید و این همه برای ما یه چیزه زمان بره و بخوایم به این شک نکنیم، کار خیلی سختیه. همانطوری که ابراهیم تا سن پیری انتظار کشید و در نهایت وعده‌ خدا را بدست میاره.

      اعتماد به خدا و وفاداری به وعده‌هایش.

      گاهی به نظر میرسه وعده های خدا تاخیر دارن ولی اون همیشه به وعده‌هاش عمل میکنه و زمان بندی او عالی است و همیشه ثابت کرده که میشه به خدا اعتماد کرد حتی تو بدترین شرایط.

      یا اینکه چطور چیزی ممکنه ظاهرا بی معنی باشه، ولی باز باید از خدا اطاعت کرد.

      گاهی اطاعت کردن از خدا، میتونه برخلاف چیزی باشه که ما فکر می‌کنیم بهتره. میتونیم انتخاب کنیم به خدا ایمان داشته باشیم یا مطابق خواسته‌های خودمون رفتار کنیم.

      ترک کردن خانه پدری و زندگی کردن در بیابان که امکانات خاصی نداره، شاید بی معنی یا اشتباه بنظر بیاد ولی اونجاست که به ابراهیم خدا برکت میرسه.

      عهد جدید، عهدی که خدا با ابراهیم می‌بنده را موضوع مهمی تو ایمان مسیحی می‌دانه چون موضوعات مختلفی که الان در موردش گفتم، همه از عهدی میاد که خدا با ابراهیم بست و توسط مسیح به ما رسید.

      امیدوارم این برنامه که درباره ابراهیم بود، کمکی کرده باشه که ببینیم که زندگی این مرد، چطور تو ایمان ما تاثیر داشته و بتونیم بیشتر ازش یاد بگیریم که تو زندگی ما تاثیر داشته باشه.

      خداوند به همه شما برکت بده تا هفته آینده که باز پیش شما برگردیم.

      روز خوش

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #ابراهیم #ابرام #سارا #ساره #نسل_ابراهیم#پاتریاخ #پدرسالاری #ختنه #فیض #نجات #یهودی #شریعت #برکت #وعده #عهد #پیمان #موسی #عادل_شمرده_شدگی #عدالت #پارسا #پارسایی #صبر #وفاداری #خدا #خداوند #اعتماد_به_خدا

      • 13 Episode
      • غلاطیان ۳: ۱۵ الی ۱۸  |  Galatians 3 : 15-18

      نص:

      غلاطیان ۳: ۱۵ الی ۱۸

      Galatians 3:15-18

      عهد با ابراهیم وعهد با موسی

      ژانویه ۲۰۲۴، روسیه اعلام کرد که قصد داره اراضی و اموالی که از شوری سابق بوده را شناسایی کنه و مالکیت آنها را به روسیه برگردونه که آلاسکا هم بخشی از این مناطق بود و امریکا خیلی زود پاسخ میده که آلاسکا قرار نیست به روسیه برگرده و این زمین با یه قرارداد قانونی، واسه همیشه به امریکا فروخته شده.

      حدوداً ۱۵۰ سال پیش شوروی، بخاطر اینکه نمی‌تونست هزینه‌ حفاظت از آلاسکا را در برابر هر هجوم و جنگی بپردازه، تصمیم گرفت که آن را به امریکا که هنوز دشمن شوروی نبود، بفروشه.

      امروز قرار نیست یه پادکست سیاسی داشته باشیم بلکه ولی وقتی داشتم این بخش از نامه غلاطیان را آماده می‌کردم، به فکر این داستان افتادم درباره قراردادهایی که امکانی برای فسخ کردن ندارن مثل عهد و قراردادی که خدا با افرادی مثل نوح، ابراهیم، موسی و اسرائیل یا بعداً با داوود و در نهایت با مسیح می‌بنده.

      این قراردادها، برای دلائل مختلف با وعده‌های مختلفی همراه بودن که امروز می‌خوایم کمی بهش نگاه کنیم چون بعدها انتظاراتی که از این قراردادها به وجود میاد، که چیزی نبوده که تو قرارداد اومده باشه و صرفاً سوتفاهم باشن.

      بزارید آیات امروز از غلاطیان ۳ آیات ۱۵ تا ۱۸ رو بخونم:

      ای برادران من، می‌خواهم از یک مَثَل معمولی استفاده کنم: هیچ‌کس نمی‌تواند به پیمانی كه تأیید شده است، چیزی بیافزاید یا آن را باطل سازد. باری، وعده‌ها به ابراهیم و فرزند او داده شد و نمی‌گوید: «فرزندان» تا شامل بسیاری گردد. بلکه به یک فرزند یعنی به مسیح اشاره می‌کند. مقصود من این است: شریعتی كه چهارصد و سی سال بعد برقرار گردید، نمی‌تواند پیمانی را كه خدا با ابراهیم بست، فسخ نماید به طوری که وعدهٔ خدا را باطل سازد. زیرا اگر کسب برکت بسته به شریعت باشد، دیگر آن به وعدهٔ خدا بستگی ندارد. امّا خدا بنا بر وعدهٔ خود آن را به ابراهیم عنایت فرمود.

      اینجا ما عهد و قرارداد با ابراهیم رو می‌بینیم و عهد و قراردادی که با اسرائیل و موسی بسته میشه. این عهدها با چیزی که اسرائیل یا بعدتر شریعت‌گراها ازش میخواستن استفاده کنن، متفاوت بودن و اینها ۲ عهد از عهدهای مختلف کتاب مقدس هستن.

      عهد با ابراهیم این بوده که خدا به ابراهیم قول میده که تو را برکت میدم و از نسل تو تمام جهان برکت خواهند یافت و ابراهیم هم بخاطر ایمانی که به خدا داشت، عادل به حساب میاد بدون اینکه بخواد شریعتی را پیروی کنه و تو ملاقات‌های بعدی که با خداوند داشت یا صحبت‌هایی که از خدا می‌شنید، خدا از اون خواست که او و فرزندانش بعد از این ختنه بشن و این چیزیه که تو کتاب مقدس می‌بینیم وقتی که عهدی بسته میشه، این عهد با خونی که ریخته میشه، مهر و تائید میشه که این عهد شکستنی نیست.

      عهد بعدی، با موسی و قوم اسرائیل بسته میشه که در اون قوم اسرائیل ختنه می‌کنن و بعد تصمیم می‌گیرن که یهوه خدای آنها باشه و از اون و دستورات اون اطاعت کنن و خدا هم از آنها در برابر بلاها و خطرات و جنگ‌ها محافظت کنه و قوم اسرائیل قوم مخصوص خدا باشه و این عهد با خون قربانی‌ که موسی میاره، تائید میشه و این هر روز توسط هارون و سیستم قربانی‌ها و کاهنان برای یادآوری به قوم اسرائیل تکرار میشد گرچه قوم اسرائیل بارها و بارها تو عهدشون وفادار نموندن.

      این پیمان بر خلاق پیمانی که با ابراهیم بسته میشه که شامل مقرارت و قانون‌های زیادی نزدیک به ۳۰۰ دستور بود که اسرائیل موظف به نگه‌ داشتنش بودن.

      هیچ‌وقت تو این قوانین نیامده بود که نگه داشتن این‌ها باعث میشه شما بتوانید عادل باشید بلکه شکستن این‌ها باعث میشد که شما مجرم باشید.

      این قوانین به بخش‌های مختلفی تقسیم میشد که به قربانی‌ها مختلف مربوط میشد واسه داشتن زندگی و رابطه مقدس با خدا و قوانین اجتماعی و مدنی برای داشتن یک رابطه سالم و بدون تنش تو جامعه.

      این قوانین که تو عهد با موسی اومد بود با عهد ابراهیم متفاوت هستن ولی ضد هم نیستن چون هر کدام از این عهدها واسه دلیل دیگه‌ای داده شدن نه برای عادل شدن جلوی خدا.

      پولس میخواد غلاطیان را مجاب کنه که ببینید، خدا دو راه واسه نجات مردم نگذاشته بود که اگه با ایمان نتونستی عادل شی، عیبی نداره و برو با انجام دادن شریعت نجات پیدا کن.

      شریعت با عهدی که به ابراهیم داده شده، تداخلی نداشت. شریعت کارش چیز دیگه‌ای بود و قرار نبود ازش به نتیجه‌ای رسید که براش ساخته نشده.

      هدف خدا از دادن شریعت، نه عادل کردن، بلکه دادن قوانینی بود برای زندگی مقدس جلوی خدا و زندگی تو جامعه وگرنه اگه شریعت می‌تونست نجات بده،‌ احتیاجی به آمدن مسیح نبود.

      حالا ممکنه سوتفاهماتی پیش بیاد که یکیش اینه:

      • وقتی خدا با موسی عهد می بنده، آیا این به معنی این نیست که عهد ابراهیم تمام و دیگه باطل شده؟

      جوابش نه هست چرا چون خدا با نوح یا داوود و افرادی دیگه‌ای هم عهد می‌بنده که تا امروز می‌بینیم داره انجام میشه. مثلاً خدا، به نوح گفت که بار دیگه زمین را با طوفان نابود نمیکنه و یافته‌های باستان شناسی هم نشان میدن که یکبار این اتفاق افتاده و زمین زیر آب رفته و دوباره این اتفاق نیفتاده. یا عهدی که با ابراهیم بسته شده، یکی از قسمت‌هاش اینه که همه اقوام جهان قرار است از نسل تو برکت بگیرن. این برکت توسط کی اتفاق میفته؟ توسط قوم اسرائیل؟ نه بلکه توسط عیسی چون قوم اسرائیل هیچ‌وقت موفق نبود که باعث برکت جهان بشه بلکه این برکت توسط عیسی که از نسل ابراهیم و اسرائیل هستش، اتفاق میفته.

      دومین سوتفاهم چی می‌تونه باشه:

      • اینکه آیا عهد جدید، به معنی باطل شدن عهد قدیم با موسی و اسرائیله؟

      این هم جواب نه هست چون خدا همیشه روی عهد خودش می‌ایسته.

      بزارید این موضوع را با ۲ تا آیه از عهد عتیق بگم.

      دستوری توی شریعت هست که زمانی که خیمه عبادت ساخته میشه، کمی تفاوت پیدا میکنه.

      خروج ۱۳: ۲ میگه تمام نخست‌زاده‌های مذکر را برای من وقف کن، زیرا هر نخست‌زادهٔ مذکری که در میان بنی‌اسرائیل متولّد شود، چه انسان و چه حیوان، از آن من است و توی کتاب اعداد ۳: ۱۳ می‌خونیم که خدا میگه من لاویان را به جای تمام نخست‌زادگان قوم اسرائیل برای خود انتخاب کرده‌ام و آنها متعلّق به من هستند.

      تو عهد جدید بخاطر قربانی شدن عیسی، نیازی نیست هنوز ما قربانی بدیم و یا حتی خیلی از قوانین فرهنگی یا اجتماعی مثل ختنه یا غذاها، مسئولیتش با ما نیست، ولی ۱۰ فرمان و قوانین اخلاقی چیزیه که همیشه ثابت باقی ماندن و هیچ‌ جای عهد جدید نمی‌بینیم که چیزی به ضد اخلاقیات کتاب مقدسی نوشته بشه حتی می‌خونیم محکم‌تر هم میشه مثل چیزی که عیسی درباره نگاه گناه ‌آلود میگه یا خشم یا بعداً پولس درباره رعایت کردن کسی که وجدان ضعیف‌تری نسبت به بقیه تو خوردن گوشت و …. داره.

      پس داشتن زندگی مقدس و رعایت کردن قوانین جامعه، چیزیه که یهودیان یا مسیحیان موظف به رعایتش هستن ولی اگه بخوایم با این نوع اطاعت فکر کنیم که می‌تونیم خدا را راضی کنیم و عادل دیده بشیم، اونجا جاییه که اسیر شریعت‌گرایی شدیم چیزی که پولس سعی میکرد به کلیسا نسبت به اون هشدار بده.

      امیدوارم این برنامه‌ سخت نبوده باشه و کمی کمک کرده باشه واسه درک اینکه عهدهای که تو کتاب مقدس می‌بینیم، ضدیتی با عهدهای دیگه ندارن بلکه این عهدها تو دوره‌های مختلف، با افراد مختلف برای دلائل متفاوت بسته شدن و کمک میکردن تا افراد آماده شن برای آمدن مسیح و عهد ابدی که خدا با مسیح برای نجات انسان ها میبنده.

      خدا به شما برکت بده تا هفته آینده.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #ابراهیم  #موسی #نسل_ابراهیم #ختنه #فیض #نجات #یهودی #شریعت #قانون #قربانی #دین #عهد_ابراهیم #عهد_نوح #عهد_قدیم #عهد_جدید #برکت #وعده #عهد #پیمان #عادل_شمرده_شدگی #عدالت #پارسا #پارسایی #شریعتگرا

      • 14 Episode
      • غلاطیان ۳: ۱۹ الی ۲۰  |  Galatians 3 : 19-20

      نص:

      شریعت و قانون‌

      غلاطیان ۳: ۱۹ الی ۲۰

      Galatians 3:19-20

      سعی کردم برای برنامه امروز، درباره قانون تو کشورهای مختلف مطالعه کنم که کدام کشور سخت‌ترین قوانین تو جامعه دارن ولی انتخاب کردن یک کشور کار سختیه چون این قوانین بخاطر فرهنگ، تاریخ یا سیستم سیاسی‌ یا مذهبی ممکنه متفاوت هستش.

      سخت میشه به همچین نتیجه‌ای رسید چون حکومت‌ها، قوانین رو تو جامعه طوری مقرر کردن که منافع کلی جامعه در نظر گرفته شه ولی متاسفانه تو کشور خودمون یا کشورهای که آزادی اجتماعی خیلی محدودی دارن، این قوانین بیشتر برای حفظ حکومت یا گروهی که از این قوانین سود میبرن، بکار میره.

      در کل هدف از وضع قوانین معمولاً  اینه که افراد یک جامعه بتونن با کمترین تنش، زندگیشون را ادامه بدن و در صورت تخلف هم، طبق قانون و حدی که تعیین شده، جریمه‌ در نظر گرفته میشه.

      این قوانین تو حکومت‌های مذهبی معمولا با سخت‌گیری شدیدتر روبرو میشه و ممکنه حکومت‌های مذهبی، تفاسیر شخصی نسبت به قوانین داشته باشن و شاید یکی از قدیمی‌ترین قوانینی نوشته شده که تو جامعه وضع شده، مربوط به حمورابی حدود ۱۸۰۰ ق.م باشه که چیزی نزدیک  ۳۰۰ قانون داشت که بعضی از آن قوانین، تا حد زیادی غیر انسانی بودن و کامل‌ترین قوانینی که بعد از آن پیدا میشن، مربوط میشن به قوانین تورات که ۶۱۳ دستور بود و مشخصاً برای یهودیان وضع شده بود و کسانی که قصد داشتن از یهوه پیروی کنن. اونها موظف بودن آن قوانین را رعایت کنن و در صورتی که قانونی شکسته میشد، بسته به قانونی که شکسته شده بود، باید قربانی میداد و حتی ممکن بود قربانی پذیرفته شدنی نباشه و او ن شخص بخاطر مجازات گناهش، باید کشته میشد.

      و ما می‌بینیم که این قوانین تو کتاب خروج فصل ۲۰ نوشته شده که چطور خداوند قوانین را به موسی میده تا به قوم اسرائیل بده.

      یکی از چیزهایی که قوانین تورات را متفاوت میکرد، نگاه روی داشتن زندگی مقدس بخاطر رابطه داشتن با یک خدای مقدس بود و همینطور قوانینی که بنظر چیزی بیشتر از یک قانون بود و به چیز دیگه‌ای اشاره داشت.

      بزارید آیات این برنامه را بخوانم تا در موردش بیشتر صحبت کنیم.

      غلاطیان ۳: ۱۹ و ۲۰.

      پس مقصود از شریعت چیست؟ شریعت چیزی بود كه بعدها برای تشخیص گناه اضافه شد و قرار بود فقط تا زمان ظهور فرزند ابراهیم كه وعده به او داده شده بود، دوام داشته باشد. همین شریعت به وسیلهٔ فرشتگان و با دست یک واسطه برقرار شد. هر جا واسطه‌ای باشد، وجود طرفین مسلّم است. امّا وعده، تنها یک طرف دارد؛ یعنی خدا.

      ممکنه  از خودمون بپرسیم چرا این شریعت داده شد اگه کمکی نمیکرد برای نجات پیدا کردن افراد یا چرا انبیا مختلف رو خدا می‌فرسته، تا قوم اسرائیل رو به توبه و برگشتن به شریعت دعوت کنن؟

      کاری که شریعت میکرد این بود که گناه را نشان میداد و  وقتی گناهی انجام میشد، این گناه  مستقیم ضد قدوسیت خدا بود و اگر قانونی وجود نداشت، کسی هم جلوش پاسخگو نبود و هر کاری مجاز بود واسه انجام دادن بدون اینکه نیاز به ترسی یا واهمه‌ای واسه مجازات بوده باشه. از طرف دیگه، این رو به افراد نشان میداد که قادر نیستید همه قوانین را اطاعت کنن و طبیعتاً گناه می‌کنین چون مقدس نیستید که بتوانید قوانین مقدس خدا را اطاعت کامل کنید.

      پس انتظار داشتن اینکه اگه تعدادی از این دستورات رو نگه دارم، میتونم نجات پیدا کنم، یک انتظار نابجا و اشتباهه چون شریعت این کار رو نمیتونه واسه کسی کنه، بلکه کاری که میکنه اینه که به همه نشان بده که خطا کردند و محکوم به مرگ هستن و بنی ‌اسرائیل، اگرچه به عنوان قوم خاص خدا انتخاب شدن، ولی اونا هم مثل بقیه قوم‌ها گناهکار بودند.

      ولی این همه بخش شریعت و نوشته‌های عهد عتیق نیست و بلکه از نجات هم صحبت می‌کرد و نشان‌های زیادی تو شریعت دیده میشد که مفهوم اون، مسیح بود که تمام قربانی‌ها، نشان دهنده قربانی شدن مسیح برای پاک شدن و کفاره شدن گناهان افراده. این راز تا زمان آمدن مسیح فاش نشده بود و با اومدن و قربانی شدن عیسی، چشم‌ افراد باز شد که چطور عهد عتیق، شریعت و قانون‌ها، داشتن به آمدن مسیح اشاره میکردن.

      حالا با این شرایط، افرادی پیدا شدن که سعی میکنن غلاطیان را به نگه داشتن شریعت مجبور کنن، چیزی که نه تنها سودی براشون نداره بلکه باعث محکوم شدن میشه.

      واسه همینه پولس سعی میکنه تفاوت شریعت رو نسبت به فیض و وعده خدا نشان بده.

      یهودیان معتقد بودن که عهد موسی و شریعت، نه مستقیم توسط خدا بلکه توسط فرشتگان به قوم اسرائیل داده شده، این موضوع رو نمی‌تونیم مستقیم تو عهد عتیق بخوانیم ولی می‌بینیم که عهد جدید تو اعمال رسولان ۷ و همینطور غلاطیان ۳ و عبرانیان ۲ هم این موضوع را تائید میکنه.

      پولس تو این آیات نشان میده که عملکرد واقعی شریعت، نسبت به وعده خدا از چهار جهت پائین‌تره. اول اینکه با گناهان سر و کار داشت، نه با تقدس و پاکی، دوم اینکه موقت و گذرا بود. سوم، نه مستقیم، بلکه غیرمستقیم با وساطت فرشتگان و چهارم اینکه مشروط بود و نه مانند وعده و قول خدا بدون قید و شرط و در صورتی که این قوانین زیر پا گذاشته بشن، افراد محکوم میشن ولی وعده خدا، به خطاکاری انسان مربوط نمیشد.

      ولی آیا این شریعت، ضدیتی داره با وعده خدا برای نجات افراد؟ این چیزیه که سعی میکنیم هفته آینده در موردش صحبت کنیم.

      خدا به شما برکت بده.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #ابراهیم  #موسی #نسل_ابراهیم #فیض #نجات #شریعت #قانون #حمورابی #کتاب_خروج #فرشتگان #قربانی #قدوسیت_خدا #دین #عهد_ابراهیم #وعده #عهد #پیمان #عادل_شمرده_شدگی #عدالت #پارسا #پارسایی

      • 15 Episode
      • غلاطیان ۳: ۲۱ الی ۲۹  |  Galatians 3 : 21-29

      نص:

      آزادی در مسیح به دور از تبعیض

       

      آیا تا حالا بخاطر جنسیت‌ یا ملیت و نژادتون مورد تبعیض قرار گرفتید؟

      متاسفانه جواب آره هست و این تبعیض‌ها از بچه‌گی باهاشون بوده و ممکنه حتی خودمان هم رفتار تبعیض‌آمیز داشتیم یا هنوز هم داشته باشیم. جنسیت، رنگ پوست، کار، لحجه و هر چیز دیگه‌ای میتونه باعث تبعیض بشه و این تبعیض‌ها تو کتاب مقدس هم دیده میشن که چطور افراد بخاطر مرد یا زن بودنشون، یهودی و غیر یهودی یا حتی اهل اورشلیم بودن یا جلیل بودن و اسم گذاری روی رنگ پوست می‌تونه نشان‌دهنده این تبعیض‌ها باشه ولی میدانیم این تبعیض‌ها چیزی نبود که با اراده خدا سازگار باشه و با ورود گناه، همه چیز رنگ و شکل دیگه‌ای گرفت.

      ممکنه این تبعیض، چیزی بوده باشه که از بچه‌گی باهامون بوده باشه یا بخاطر تجربه‌هایی که به دست میاریم، ما در\یر این تبعیض‌ها باشیم ولی‌ این رفتارها، باعث میشه بین انسان‌ها فاصله ایجاد شه و عیسی میخواد که با وجود تفات‌هایی که داریم، بین ما دسته بندی و تفرقه نباشه چون همه ما که به عیسی ایمان داریم، فرزندان خدا هستیم و شبیه خدا آفریده شدیم.

      بزراید به آیات امروز برسیم و بعد باز هم در موردش صحبت میکنم.

      غلاطیان ۳: ۲۱ الی ۲۹

      بنابراین آیا شریعت با وعده‌های خدا سازگار نیست؟ ابداً! زیرا اگر شریعتی داده شده بود که قادر به بخشیدن حیات بود، البته نیکی مطلق نیز به وسیلهٔ شریعت میسّر می‌شد. امّا کلام خدا همه را اسیر گناه دانسته است تا برکت موعود که از راه ایمان به عیسی مسیح به دست می‌آید به ایمان داران عطا شود. امّا قبل از رسیدن دورهٔ ایمان، همهٔ ما محبوس و تحت تسلّط شریعت بودیم و در انتظار آن ایمانی كه در شُرُف ظهور بود به سر می‌بردیم. به این ترتیب شریعت دایهٔ ما بود که ما را به مسیح برساند تا به وسیلهٔ ایمان کاملاً نیک محسوب شویم، امّا چون اکنون دورهٔ ایمان رسیده است دیگر تحت مراقبت دایه نیستیم، زیرا ایمان باعث شد که همهٔ شما در اتحاد با مسیح عیسی فرزندان خدا باشید. شما که در اتحاد با مسیح تعمید گرفتید، هم‌فکر او شده‌اید. پس دیگر هیچ تفاوتی میان یهودی و غیر یهودی، برده و آزاد، مرد و زن وجود ندارد، زیرا همهٔ شما در اتحاد با عیسی مسیح یک هستید و اگر متعلّق به مسیح هستید، فرزند ابراهیم و مطابق وعدهٔ خدا، وارث او هستید.

      تا الان تو چند برنامه درباره شریعت صحبت کردیم و سعی میکنم که اینبار این بحث رو تو این فصل تمام کنیم ولی چیزی که هنوز درباره‌اش صحبت نکردم اینه که چرا اصلا باید شریعت بعد از وعده ابراهیم داده میشد یا آیا اصلا نیاز به شریعت بود؟

      ممکنه شما هم از افرادی شنیده باشید یا حس کرده باشید که شریعت، قوانین خشک و سختی بودن که توش اصلا نمیشد فیض رو دید، ولی اگه فقط یک قسمت از فیض تو شریعت را بخوام بگم همین دادن سیستم قربانی‌هاست تا شخص گناهکار پاک بشه و دیگه زیر گناه باقی نمونه و اینطوری از خشم خدا میتونه آزاد بشه و همینطور میشه نمونه‌های دیگه فیض رو هم تو شریعت دید و چیزی که درباره شریعت مهم بود اینه که وقتی خدا با ابراهیم عهد می‌بنده، ازش می‌خواد که ختنه کنه و این نشانه‌ای‌ باشه از عهد خدا با اون و فرزندانش و قول‌هایی هم مثل زمین یا برکت دادن به نسل‌های ابراهیم و ….  داده میشه.

      حالا اگه یهودی‌ها می‌خواستن فرزند خدا و نسل ابراهیم باشن، باید تفاوتی با دنیا و مردم دیگه باشه علی‌الخصوص تو زندگی و روابط اجتماعی.

      رابطه با خدا، نیاز به زندگی مقدس داشت چون با گناه نمیشد تو این رابطه بود. پس وقتی گناهی از کسی سر میزد، برای نگه داشتن این رابطه، نیاز به پاک شدن و قربانی بود، پس شریعت و سیستم قربانی‌ها داده میشه تا مردم بتونن تو رابطه با خدا باقی بمانن.

      پس داشتن شریعت نیاز بود بخاطر پاکی و رابطه با خدا، اما وقتی عیسی قربانی شد، بخاطر قربانی اون، ما پاک شدیم و تو این رابطه هستیم.

      پولس میگه مسیح پایان شریعت واسه کسائیه که ایمان دارند. یعنی شریعت، دیگه مبنای رابطه ما با خدا نیست بلکه رابطه ما با خدا بر مبنای ایمان ما به مسیح است نه شریعت. پس دیگه نیازی نیست که زیر همان قوانین زندگی کنیم.

      متاسفانه، تفاسیر علمای یهود، باعث شده بود که تو جامعه، همه به یک سطح و چشم دیده نشن، هر چند همه یهودیان از نسل ابراهیم بودن ولی جایگاهشون متفاوت بود. مثلاً جایگاه افراد، به میزان اطاعت‌شان از شریعت سنجیده میشد. برای اینکه فرزند خدا می‌بودید، باید شدیداً از شریعت اطاعت میکردید مثل کاتبان و فریسیان.

      یا تفاوت‌ها دیگه را بین سایر یهودیان هم میشد دید. مثلاً با اینکه زن و مرد در برابر خدا یک ارزش را دارن با وظیفه‌های متفاوت، باز هم این نا برابری‌ها بود. مثلاً بخشی از دعای روزانه بعضی از یهودیان این بود که شکر که من غیر یهودی، برده یا زن نیافریدی.

      واسه همین پولس تو آیه ۲۸، از همین دعا استفاده میکنه که بگه تو مسیح، فرقی بین نژاد یا ملیت‌ها نیست چون همه بخاطر مسیح، فرزند خدا هستن.

      این حرف، چیزی نبود که اصلا در امپراتوری روم یا ملت‌های دیگه نظیر داشته باشه. زمانی که همه جا مردم بر اساس نژاد یا ملیت‌اشون، زندگی یا درآمدشون با هم تمایز داشتن، این رفتار تو کلیسا، متفاوت‌ بود با هرجای دیگه و بخاطر همین بود که قشرهای مختلف، تو کلیسا دیده میشد که کنار هم بودن. گاهی باز هم این تفاوت‌ها دیده میشد که مثلاً یعقوب تو نامه‌اش در این باره هشدار میده یا کلیساهای امروز ممکنه درگیر این تبعیض‌ها بشن.

      تو مسیح، فرقی نداره نژاد یا جنسیت‌مون چیه چون تا زمانی که در مسیح هستیم، نه یهودی معنی میده نه یونانی، نه غلام و نه آزاد، نه مرد و نه زن و هیچ برتری وجود ندارد. این خلاف چیزیه که جامعه تو گوش مردم کرده بودن.

      حالا که ما در مسیح هستیم، می‌تونیم جا و هویت خودمون را پیدا کنیم که فرزند خدا هستیم.

      می‌تونیم خودمون رو تو خانواده الهی ببینیم چون در مسیح، ما با هم برادر و خواهر هستیم و این برکت بزرگیه که می‌تونیم تو یک خانواده بزرگ الهی با وجود تفاوت‌ها و وظایفی که داریم، جمع بشیم زیر یک اسم و آن هم مسیح هست.

      بزودی با فصل ۴ پیش شما برمیگردیم.

      روز بخیر و خداوند شما را برکت بده.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #ابراهیم  #موسی #نسل_ابراهیم #فیض  #شریعت #قانون #قدوسیت_خدا #دین #عهد_ابراهیم # وعده #عهد #پیمان #عادل_شمرده_شدگی #عدالت #پارسا #پارسایی#تبعیض #دسته_بندی #فرقه #یهودی #غیر_یهودی #غلام #آزاد #عادل_شمردگی #نژاد #lلیت #خانواده_الهی

      • 16 Episode
      • غلاطیان ۴: ۱ الی ۷  |  Galatians 4 : 1-7

      نص:

      غلاطیان ۴: ۱ الی ۷

      Galatians 4: 1-7

      فرزندخواندگی در مسیح

       

      چند وقت پیش یکی از دوستام که حدود ۵۰ سالشه، بهم گفت که فرزند واقعی پدرش نیست و فرزند خوانده است. تا اون روز نمی‌دونستم که این مرد، تو خانواده‌ خودش بزرگ نشده ولی همیشه طوری از پدرش حرف میزد که هیچ وقت حس نکردم که نسبت خونی باهاش نداره.

      وقتی پدر ناتنی‌اش فوت شد، دوست من ارث کامل رو دریافت کرد همانطوری که سایر خانواده دریافت کردن با اینکه فرزند واقعی نبود، ولی قانوناً ارث برد و هیچ قانونی مانع ارث بردن اون نبود چون فرزند آن خانواده خوانده شده بود.

      ما هم بخاطر مسیح، تو یک خانواده قرار گرفتیم که این بخاطر پیوند خونی ما با مسیح نیست بلکه این برمی‌گرده به چیزی که کتاب مقدس از ۳۵۰۰ سال پیش داره به ما میگه که چطور وارد این خانواده شدیم و الان کی هستیم و چطور شد که فرزند خدا شدیم.

      ما فرزند خدا شدیم نه همان‌طوری که عیسی پسر خداست ولی باز هم این عالیه با این تفاوت که تو روابط انسانی، صرفاً زمانی میشه ارث برد که والدین فوت کنن ولی تو رابطه ما و خدا، ما روح‌القدس را دریافت می‌کنیم بدون اینکه احتیاج باشه دیگه مرگی در کار باشه.

      ما می‌تونیم خدا رو پدر یا بابا بگیم چون فرزند هستیم ولی هر کسی نمیتونه چون افرادی هستن که هنوز هم مثل یک غلام تو اسارت هستن حتی ممکنه مثل غلاطیان که آزاد شدن، اما هنوز مثل غلام و خدمتکار زندگی کنن نه مثل یک فرزند با اون اختیاراتش.

      بزارید غلاطیان ۴، آیات ۱ تا ۷ رو بخونم.

      مقصود من این است: تا زمانی‌ که وارث صغیر است اگرچه مالک همه دارایی پدر خود باشد، با یک غلام فرقی ندارد. او تا روزی كه پدرش معین کرده است، تحت مراقبت سرپرستان و قیّم‌ها به سر خواهد برد. ما نیز همین‌طور در دوران کودکی، غلامان عقاید بچگانه دنیوی بودیم، امّا وقتی زمان معیّن فرا رسید، خدا فرزند خود را كه از یک زن و در قید شریعت متولّد شده بود، فرستاد تا آزادی کسانی را كه در قید شریعت بودند، فراهم سازد و تا ما مقام فرزندی را به دست آوریم. خدا برای اثبات اینکه شما فرزندان او هستید، روح پسر خود را به قلبهای ما فرستاده است و این روح فریاد زده می‌گوید: «پدر، ای پدر.» پس تو دیگر برده نیستی؛ بلکه پسری و چون پسر هستی، خدا تو را وارث خود نیز ساخته است.

      ما دیدیم که با ایمان میشه نجات پیدا کرد نه با کارهای مذهبی و این نشان میده کسایی که هنوز زیر قید و بند شریعت هستند، مثل یک فرزند خردسال یا یک غلام می‌مونن که نمیتونن از ارث و میراثی که دارن، استفاده کنن مثل یهودیان که از پسری و ارث خودشون لذت کامل نتونستن ببرن.

      شریعت، با احکام و دستورات فراوان، با کاهنان، قربانی‌ها، مراسم پاک شدن، …. مثل باری بود گردن افراد که نمیتونستن آزادانه به پدر دسترسی داشته باشن و این وضعیت را باید تحمل می‌کردند و تا زمانی که خدا معین کرده بود و همچنان زیر سرپرستی شریعت می‌موندن.

      یهودیان یا مسیحیان زیر شریعت، هر چند در اصل و تو آینده فرزندان و وارثان قرار بود باشن، اما در واقع در وضعیت‌شون مثل کودک زیر سن یا غلام بودند و بخاطر همین آزادی بیش از یک غلام رو نداشتند در حالی که با آمدن مسیح، وقتش رسید که بتونن آزاد شن ولی ناراحت کننده است که کلیسای غلاطیه سعی میکنه باز مثل یک غلام نه یک فرزند بدون هیچ اختیار و آزادی رفتار کنه.

      فصل‌های گذشته دیدیم که خدا ابراهیم رو انتخاب میکنه و بعد قوم اسرائیل انتخاب میشه و شریعت‌اش را به آنها میده و قوم اسرائیل وظیفه داشت که برای ارتباط با خدا، زندگی مقدسی داشته باشه.

      ولی وقتی شریعت نشان داد که ممکن نیست کسی بخاطر اطاعت نصفه نیمه جلوی خدا پارسا و بی‌گناه شناخته شه، تو اون وقت، مسیح را واسه نجات انسان‌ها میفرسته.

      وقتی آیه ۴ درباره زمان معین میگه، دلائل مختلفی داشت که چرا این زمان، زمان معین شده بود.

      قبل از هر چیز، وضعیت روحانی مردم، خیلی خاص بود. یهودیان سرخورده شده بودن بخاطر شرایط روحانی‌شون و سال‌ها بود که دیگه نبی ظهور نکرده بود و شرایط اجتماعی و سیاسی یهودیان هم اصلا خوب نبود و اقوام دیگه هم، از خدایان و بت‌هاشان به ستوه اومده بودن. خدایانی که رفتارهای غیر اخلاقی داشتند و از مردمی که آنها را می‌پرستیدند، محافظت نمی‌کردند و دین‌ها و فلسفه هم نتونسته بودن به نیازهای روحی‌اشون جواب بده.

      از طرف دیگه، کل امپراتوری روم، از لحاظ سیاسی، به صلح و آرامش نسبی رسیده بود و راه‌‌هایی که روم ساخته بود، افراد رو کمک می‌کرد که بدون ترس، به راحتی سفر کنند.

      موضوع مهم دیگه این بود که زبان یونانی، زبان مشترک مردم بود که می‌توانستند ازش برای ارتباط برقرار کردن استفاده کنن.

      این‌ها بخشی از دلائلی بود که چرا خدا عیسی را ۲۰۰۰ سال پیش فرستاد نه قبل تر یا بعدتر و امروز ما می‌توینم مثل یهودیان که به عنوان قوم خدا برکت گرفتند یا صاحب زمین و شریعت خدا و …. بودن، ما هم وارث برکت‌های خدا بشیم مثل فرزند خواندگی، روح‌القدس و نجات پیدا کردن، آزادی از ترس مرگ وگناه و داشتن رابطه با خدا، …. چیزی که تا قبل از عیسی ممکن نبود.

      نامه افس‌ ۱: ۱۴ میگه که روح‌القدس بیعانه ارث ما هستش و روزی قراره صاحب تمام برکات و آزادی‌ها در حضور خدا باشیم و مثل یک فرزند، از تمامی اختیارات پسر و دختر خدا استفاده کنیم.

      خدا به همه شما برکت بده.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #فیض #شریعت #قانون #قدوسیت_خدا #دین #عدالت #پارسا #پارسایی #یهودی #غیر_یهودی #غلام #آزاد #خانواده_الهی #فرزند_خواندگی #ارث #میراث

      • 17 Episode
      • غلاطیان ۴: ۸ الی ۱۱  |  Galatians 4 : 8-11

      نص:

      غلاطیان ۴: ۸ الی ۱۱

      Galatians 4: 8-11

      رسوم و سنت‌های کلیسا، آره یا نه؟!

      ممکنه شما هم مثل من فیلم‌هایی دیده باشید که چطور بومیان امریکا یا افریقایی،‌ واسه آمدن باران یا دانستن خواست خدایانشان، شروع میکردن به چرخید دور آتش یا انجام دادن رسم و رسوم قبیله‌اشون و حتی بعضی وقت‌ها اعتقاد داشتن که بخاطر کم توجهی به رسوم، یکسری اتفاقات بد افتاده، بعد لباس‌های خاصشون می‌پوشیدن و شروع میکردن به قربانی کردن و دعا کردن.

      این کارها، شبیه چیزیه که تو کلیسای غلاطیه افتاده. اعضای کلیسای غلاطیه که قبلاً بت‌پرست بودند، وقتی مسیحی شدن، با اومدن تعالیم جدید، شروع کردن به نگه داشتن شبات و انجام دادن کارهای مختلف تو روزهای مختلف تا بتونن در رابطه با خدا باقی بمونن.

      بزارید بخش امروز از غلاطیان ۴: ۸ الی ۱۱ را بخوانم.

      در گذشته به علّت اینکه خدای حقیقی را نشناخته بودید، خدایانی را كه وجود حقیقی نداشتند، بندگی می‌کردید. امّا اکنون كه خدا را می‌شناسید ـ ‌بهتر بگویم خدا شما را می‌شناسد ـ چگونه می‌توانید دوباره به سوی ارواح ناچیز و پست برگردید؟ چرا مایلید دوباره بردگان آن ارواح شوید؟ روزها، ماهها، فصل ها و سالهای مخصوصی را نگاه می‌دارید. می‌ترسم تمام زحماتی را كه تاكنون برای شما کشیده‌ام به هَدَر رفته باشد.

      شاید این یکی از بزرگترین درد کسائی باشه که دارن خدمت میکنن و زحمت زیادی برای کسی یا گروهی کشیدن و ببینن که ظاهراً زحمتشون داره نتیجه میده ولی ناگهان، همه چیز عوض میشه.

      لوتر میگه: این حرف‌های پولس، ‌اشک آن را جاری کرده بود. موضوع رد کردن پولس نیست یا چطور کلیسا بخاطر معلمین جدید، پولس را کنار میزارن بلکه خطر بزرگ اینه که کلیسا با این تعالیم، نه فقط تلاش‌های پولس برای غلاطیان داره نابود میکنه بلکه ایمانشان در خطره.

      این موضوع، چیز ساده‌ و پیش و پا افتاده‌ای نیست چون پولس که داشته درباره نجات صحبت میکرده، ناگهان بحث‌اش را متوقف میکنه و سعی میکنه تا غلاطیان رو یاد گذشته‌اشون بندازه که برای داشتن رابطه با خدا یا خدایانشان، مجبور به چه تلاش‌هایی بودن که عیسی، آنها را از این اسارت‌ آزاد کرد و حالا بعد از مدتی، باز دارن به اسارت‌های قبلی‌ به شکل دیگه‌ای، این بار با یهودیت برمی‌گردن.

      این خطر چیزی نبود که فقط مختص کلیسای اولیه بوده باشه که به کتاب مقدس یا عهد جدید دسترسی نداشتن. این اتفاق تو هر دوره‌ای تو کلیسا برای ایمانداران میتونه بیفته زمانی که از کتاب مقدس فاصله می‌گیرن و شروع میکنن به نگه داشتن رسوم و سنت‌های کلیسایی، چیزی که جای رابطه آزاد با خدا اونها را به اسارت میکشونه.

      ما می‌خونیم که عیسی از شاگردان میخواد که ۲ رسم را نگه دارن تا بازگشت عیسی. یکی شام خداوند یا عشای ربانی و بعدی تعمید، ولی تو ۲۰ قرن تاریخ کلیسا، سنت‌های مختلفی وارد کلیسا شدن که حتی فجایع زیادی هم به بار آوردن چرا که عمل نکردن به آنها، برابر بود با رد کردن اقتدار کلیسا یا تعالیم پدران کلیسا.

      پوشیدن لباس‌های خاص، خوردن غذاهای مخصوص، نگه‌داشتن بعضی روزها و آئین‌ها و … چیزیه که امروز هم تو کلیساهای مختلف می‌بینیم که اگر رعایت نشن یا کوچکترین تغییری داده بشن، ممکنه افراد به ارتکاب گناه یا جرم محکوم بشن.

      و یکی از مهمترین کارهایی که لوتر، جلوش ایستاد و بعد شعار کلیسای پروتستان این بود که هر سنت و تعلیمی که تو کتاب مقدس وجود نداره، باید از کلیسا حذف بشه و مرجع هر کاری تو کلیسا، فقط کتاب مقدس هست.

      تاریخ کلیسا نشان میده که این اضافه کردن رسوم به مسیحیت، نه تنها لزومی ندارد بلکه خطرناکه چرا که کلیسا به انحراف کشیده میشه.

      این قسمت کوتاه بود ولی دوست دارم دعوتتون کنم به کلیسا یا مشارکتی که دارید، فکر کنید که آیا چیزی هست که به مرور تبدیل به سنت و رسم شده باشه؟

      براتون روز خوبی را آرزو میکنم.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #فیض #شریعت #قانون #یهودی #غیر_یهودی #غلام #آزاد #خانواده_الهی #سنت #رسم #آئین #شام_خداوند #عشای_ربانی #شام_آخر #تعمید #لوتر #پروتستان

      • 18 Episode
      • غلاطیان ۴: ۱۲ الی ۲۰  |  Galatians 4 : 12-20

      نص:

      زخم دوست بهتر از بوسه دشمن است.

      زخم دوست بهتر از بوسهٔ دشمن است. این چیزیه که قراره تو کلیسای غلاطیه و زندگی خودمون نگاه کنیم.

      ممکنه شما هم با تعلیم‌های اشتباهی که تو کلیسا یا بین مسیحیان شایع میشه را روبرو شده باشید و میخوام ازتون سوال کنم که اگه یکی از اعضای کلیسا یا دوستای صمیمی‌اتون وارد این نوع از تعالیم بشه، برخورد شما چیه؟ آیا میرید دوستانه باهاش صحبت میکنید و درباره خطر این تعالیم بهش میگید یا سکوت می‌کنید؟

      اگه اون شخص خود ما باشیم که این نوع تعلیم را پذیرفتیم چی؟ آیا حاضریم کسی باهامون صحبت کنه یا حتی ما را نقد کنه؟

      طبیعیه که زیاد دوست نداریم چیز منفی درباره تعلیم‌ یا رفتارمون بشنویم ولی کتاب مقدس خواسته همدیگه را تشویق کنیم اگه چیز مثبتی هست که میتونه الهام بخش باشه و حتی با فروتنی و محبت، همدیگه را نصیحت کنیم.

      همیشه نقد کردن راحت‌تره تا نقد شنیدن و فکر می‌کنم چیز سختیه که با محبت واقعی به کسی نگاه کنیم که صادقانه همیشه حقیقت را بهمون میگه، حتی وقتی آن حقیقت دردناک است. اولین کسی که وقتی اشتباهی ازمون سرمیزنه، ما را به چالش میکشه و نقد میکنه، روح‌القدسه و ما هیچ‌وقت اونو به چشم دشمن یا حسود نمی‌بینیم.

      و دومین شخص، میتونه از اطرافیانمون باشه که اصلا خوشایند نیست و ممکنه حسی رو داشته باشیم که اون خودش رو بهتر از من میدونه و به این نتیجه برسیم که بهتره ارتباطم کمتری داشته باشم یا حتی ممکنه ترجیح بدیم که دیگه ارتباطی نباشه بینمون.

      این فکرها، طبیعیه چون می‌خوایم از خودمون نسبت به درد یا حس بدی که بهمون دست میده، محافظت کنیم و دوست نداریم که کسی با اشتباهات و ضعف‌های ما آشنا بشه. ترجیح میدیم ازمون تعریف شه و حس خوب داشته باشیم و این چیزی نیست که به عنوان یه مسیحی همیشه برامون مفید بوده باشه.

      عهد جدید یا هر نامه‌ای که می‌خونیم، می‌بینیم که اول کلیسا و ایمانداران را تشویق میکنه و بعد مشکلاتی که وجود داره، گفته میشه تا کلیسا از مسیرش منحرف نشه و با گناه یا تعالیم اشتباه سازش نکنه.

      بزارید به این آیات از غلاطیان نگاه کنیم از فصل ۴ آیات ۱۲ الی ۲۰.

      ای دوستان من از شما تقاضا می‌کنم كه مِثل من بشوید، مگر من مِثل شما نشده‌ام؟ من نمی‌گویم كه شما به من بدی کرده‌اید. شما می‌دانید به علّت ناخوشی جسمی من بود كه برای اولین ‌بار در آنجا به شما بشارت دادم. اگرچه ناخوشی من آزمایش سختی برای شما بود، مرا خوار نشمردید و از من روی‌گردان نشدید. برعکس، طوری از من پذیرایی كردید كه گویی فرشتهٔ خدا یا حتّی مسیح عیسی بودم. پس آن رضامندی‌ای كه نسبت به من داشتید چه شد؟ من می‌توانم بدون تردید بگویم كه اگر ممكن می‌بود چشمان خود را درآورده و به من می‌دادید. آیا حالا با اظهار حقیقت، دشمن شما شده‌ام؟ بدانید، آن اشخاصی كه توجّه زیادی به شما نشان می‌دهند نیّتشان خیر نیست! آنها تنها چیزی كه می‌خواهند این است كه شما را از من جدا سازند تا سرانجام شما نیز توجّه زیادی به آنها نشان دهید. جلب توجّه كردن درصورتی كه برای یک هدف عالی و همیشگی باشد چیز خوبی است، نه فقط هنگامی‌که من با شما هستم. ای فرزندان من، بار دیگر درست مانند مادری در وقت زایمان، برای شما احساس درد می‌کنم تا شما شكل مسیح را به خود بگیرید. ای كاش اكنون نزد شما بودم تا با لحن دیگری با شما سخن می‌گفتم. فعلاً در مورد شما بسیار نگرانم.

      تو سفر اول بشارتی، پولس بخاطر مریضی یا مشکل جسمی که ممکنه بخاطر سنگسار شدن‌اش تو استان آسیا شهر لستره بوده باشه، به استان غلاطیه، شهر دربه میره (اعمال رسولان ۱۴) و کلیسا در غلاطیه شکل می‌گیره. این کلیسا وقتی شروع میشه که پولس تو شرایط خوبی نبود ولی باز، گروهی انجیل را می‌پذیرن و کلیسایی تشکیل میشه.

      تو تمام نامه‌های پولس یا بقیه رسول‌ها، می‌خونیم که همیشه دارن کلیسا را تشویق میکنن و حتی کلیساهایی مثل غلاطیه یا قرنتیان که ایرادات جدی داشتن، بعد در مورد اشتباه یا خطراتی که آنها را تهدید میکرده هم صحبت میکنن یا حتی ممکنه آنها را توبیخ کنن. تو فصل ۲ خوندیم که این نقدها حتی ممکنه به خود رهبرای درجه یک کلیسا مثل پطرس هم بشه یا کلیسای قرنتیان که مشکلات جدی تقریبا تو همه چیز داشت، از تعلیم غلط و روابط بین مسیحیان و تفرقه تو کلیسا و مشکلات جنسی و این بخاطر این نیست که پولس از این افراد بدش میاد، بلکه بخاطر اینکه دوست‌شان داره و برای پولس مهمه که اونا تو مسیر درست باقی بمونه. فکر میکنم بجز نامه رومیان، تمام نامه‌هایی که پولس به کلیساهای مختلف می‌نویسه، کلیساهایی بودن که خودش تاسیس کرده بود یا افرادی بودن که توسط پولس ایمان آورده بودن و پولس تو سفرهای بشارتی‌اش آنجا مانده بود و آنها را تعلیم داده بود، پس پولس میتونه از اشتباه این کلیساها صحبت کنه و آنها را حتی نقد یا توبیخ کنه چون آنها مثل فرزندان روحانی پولس بودن.

      حتی عهد عتیق وقتی قوم اسرائیل توی گناه بودن، خدا انبیا را میفرسته که حتی قوم اسرائیل را توبیخ کنن یا سخنان دلاویز و شیرین بهشون بگه تا قوم اسرائیل دوباره به مسیر درست برگرده و خیلی از کسایی که ما را نقد میکنن، ممکنه صمیمی‌ترین و نزدیک‌ترین کسان ما باشن که از روی علاقه‌اشون به ما نه دشمنی، ما رو نقد میکنن و ممکنه این نقدها حتی تا حدی درست باشن.

      تو مزمور ۲۳ میخونیم که شبان، عصا و چوبدستی داره، بخاطر اینه که شبان، از یکی‌اش برای دور کردن دشمن استفاده میشه و اون یکی برای هشدار به گله یا راهنمایی‌شون استفاده میکنه. خداوند هم کلیسا و خادمین را کنار ما گذاشته تا ما را برای روزی که مسیح بازمیگرده و قراره اونو ملاقات کنیم آماده کنن چه با تشویق، چه با نصیحت و چه با نقد کردن.

      اینکه ما چطور ممکنه به این رفتارها واکنش نشان بدیم، تصمیم خودمونه.

      امیدوارم این برنامه براتون مفید بوده باشه دوستان و همراهای عزیز

      روز خوبی داشته باشید و شما را به دستان امن مسیح می‌سپارم.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #تشویق #نقد_کردن #توبیخ # جانبداری #پولس #پطرس #لستره #دربه #سنگسار #مزمور #شبان #عصا #چوبدستی

      • 19 Episode
      • غلاطیان ۴: ۲۱ الی ۳۱  |  Galatians 4 : 21-31

      نص:

      فرزندان اسماعیل و فرزندان اسحاق چه کسانی هستن؟

      تمثیل‌ها و تشبیه‌های زیادی تو کتاب مقدس دیده میشن و این تمثیل‌ها، کمک زیادی میکنه به فهمیدن  موضوعی که قراره در موردش صحبت شه. بعضی از این تمثیل‌ها مثل تاک یا شبان، چیزهای قابل درک و ساده‌ای هستن ولی بعضی از این تمثیل‌ها، نیاز هست که بیشتر بهش فکر بشه و البته روح خدا هم بیشتر باید هدایت کنه.

      امروز قراره به یکی از تمثیل‌ها نگاه کنیم که برای من مدت‌ها، پیچیده بود.

      بیاید غلاطیان ۴ آیات ۲۱ تا ۳۱ را بخونیم.

      شما كه علاقه دارید تحت فرمان شریعت باشید، مگر آنچه را كه تورات می‌گوید، نمی‌شنوید؟ زیرا در تورات نوشته شده است كه ابراهیم دو پسر داشت، یکی از کنیز و دیگری از زن آزاد. پسر کنیز به طور معمولی تولّد یافت و پسر زن آزاد در نتیجهٔ وعدهٔ خدا متولّد شد. این داستان را برای تشبیه میتوان اینطور بیان کرد. این دو زن ـ ‌دو پیمان هستند ـ یکی از کوه سینا ظاهر می‌شود و فرزندانی برای بردگی می‌آورد و اسمش هاجر است. هاجر نمایندهٔ کوه سینا در عربستان و برابر با اورشلیم كنونی است كه خود و فرزندانش در بندگی گرفتارند. امّا اورشلیم آسمانی آزاد و مادر همهٔ ماست، زیرا کتاب‌مقدّس می‌فرماید: «شاد باش ای زنی كه هرگز نزاییده‌ای و ای تو كه هرگز درد زایمان را نچشیده‌ای. فریاد کن و از شادمانی به صدا درآی از آن رو كه تعداد فرزندان تو بیشتر از زنی است که شوهرش همیشه با او بوده است.» اکنون شما نیز ای برادران من، بنا بر وعدهٔ خدا مانند اسحاق، فرزندان خدا هستید. در آن زمان، فرزندی كه به طور معمولی زاییده شده بود، فرزندی را كه به قدرت روح خدا تولّد یافت آزار می‌داد و امروز نیز همینطور است. امّا کتاب‌مقدّس چه می‌گوید؟ می‌فرماید: «کنیز و پسرش را بیرون کن، زیرا پسر کنیز به هیچ وجه هم ارث با فرزند زن آزاد نخواهد بود.» بنابراین ای برادران من، ما فرزندان کنیز نیستیم بلکه فرزندان زن آزاد می‌باشیم.

      این بخش امروز یکی از جاهایی بود که سعی میکردم طفره برم و معمولاٍ ازش صحبت نکنم. جاییه که همیشه من رو گیج میکرد و بارها به خودم گفتم پولس واقعاً نمی‌تونستی یکمی قابل فهم‌تر حرف بزنی؟

      چطور میشه قوم اسرائیل را که از سارا بود رو بیای تشبیه کنی به هاجر.

      فکر میکنم کلید درک این بخش، اینه که بتونیم تشبیه‌هایی که پولس به کار میبره رو درست درک کنیم.

      مثلا عیسی تو عشای ربّانی، از تمثیل نان و شراب استفاده میکنه. وقتی میگه این نان بدن من و این شراب خون منه، به این معنیه که اینها نشان دهنده بدن و خون من است. زمانی درک این موضوع مشکل میشه که بخوایم از این متن، چیزی دیگه‌ای رو خارج از این موضوع به دست بیاریم یا بیرون بکشیم.

      بزارید برگردیم سراغ هاجر و اورشلیم و یهودیت. این آیات غلاطیان رو چطور میشه درک کرد.

      فکر میکنم میدانید که تو اسرائیل کسی یهودی محسوب میشد که از یک زن یهودی به دنیا میامد و کسی که از زن غیر یهودی یا کنیز غیر یهودی به دنیا می‌آمد، همان جایگاهی را داشت که مادرش داشت. پس اسماعیل هم یک غلام محسوب میشد چون فرزند کنیز بود.

      حالا پولس چی رو داره به غلاطیان میگه؟

      پولس، قوم اسرائیل را به اسماعیل تشبیه میکنه چون همانطوری که غلام تحت فرمانه، قوم اسرائیل هم زیر شریعت هست، پس یهودیان و شریعت گراها مثل یک غلام، زیر حکم و فرمان هستن.

      شریعت که یهودیان یا غلاطیان سعی میکردن مطیع‌اش باشن، تو کوه سینا داده میشه و بعدا اورشلیم، میشه مرکز شریعت.

      پس کسایی که زیر حکم شریعت هستن، طبیعتاً غلام و برده شریعت هستن مثل هاجر و اسماعیل که کنیز و غلام محسوب میشن و هر کس که زیر شریعت باشه، تو جایگاه غلام قرار داره و اورشلیم هم که مرکز شریعت، فرزندانش که یهودیان هستن، رو به بردگی میکشونه، پس از هر برکتی که با مسیح به دست میاد، محروم میشن.

      و شریعت و کوه سینا نمی‌تونستن انسان‌ها را برکت بدن بلکه فقط با خودشون لعنت و اسارت را میاوردن.

      اگه به یاد بیارید، وقتی قوم اسرائیل به رهبری یوشع وارد سرزمین موعود شدن، به شکیم میاد تا طبق دستور خداوند، نماینده‌های ۶ قبیله به کوه جرزیم و نماینده‌های ۶ قبیله دیگه به کوه عیبال میان برای برکت دادن افراد مطیع و لعنت کردن افرادی که شریعت را میشکنن.

      ولی کسانی که برای برکت بودن، چیزی نمیگن چون شریعت نمیتونست براشون برکت بیاره ولی کسایی که رو کوه لعنت میکردن، ۱۲ بار کسایی که قوانین شریعت را می‌شکستن، لعنت کردند چرا که شریعت، با خودش میتوانست لعنت بیاورد نه نجات و این برکت فقط با مسیح به انسان‌ها میرسید.

      الان، ما فرزندان کنیز نیستیم و با شریعت با خدا در ارتباط نیستیم. ما با اعمال یا عدالت خودمون جلوی خدا ظاهر نمیشیم بلکه چون فرزندان هستیم، از نسل اسحاق محسوب میشیم و میتونیم با خدا در رابطه و امنیت باشیم. نیاز نیست بترسیم، نیاز نیست نگران باشیم چون ما توسط مسیح عادل شمرده شدیم.

      امیدوارم امروز خیلی پیچیده‌اش نکرده باشم، این چیزیه بود که فکر میکنم پولس سعی داشت به غلاطیان بگه.

      امیدوارم که برکت گرفته باشید.

      روز خوبی داشته باشید تا برنامه بعد که با فصل ۵ شروع کنیم.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #تمثیل #کنیز #غلام #برده #هاجر #اسماعیل #اسحاق #اورشلیم #شریعت #شریعتگرا #کوه_سینا #یوشع #کوه_جرزیم #کوه_عیبال #برکت #لعنت

      • 20 Episode
      • شریعتگرایی چیست؟

      نص:

      شریعت گرایی چیه و شریعت‌گرا کیه؟

      آیا میشه به هر کسی که رو زندگی مقدس تاکید داره، برچسب شریعت‌گرا بزنیم؟

      اگه تا اینجا نامه غلاطیان را با من دنبال کرده باشید، متوجه می‌شید که یکی از چالش بزرگ برای کلیساهای اولیه، تعالیم شریعت‌گراها بود که معمولاً پیش زمینه یهودی داشتن و سعی میکردن که مسیحیان را به نگه‌داشتن شریعت و علی‌الخصوص ختنه ملزم کنن.

      این موضوع تا حد زیادی با شورای اورشلیم در فصل ۱۵ اعمال توسط کلیسا پاسخ داده شد که نیازی نیست که غیر یهودیان، مثل یهودیان رفتار کنن، ولی در عمل، شریعت‌گراها با تعصبی که داشتن، نظر شورای اورشلیم را هم ندیده گرفتن و به جاهای مختلف که کلیساها وجود داشت، وارد میشدند و آنجا را درگیر شریعت میکنن.

      رویایی که پطرس رو پشت‌بام می‌بینه، چیزی بود که هر یهودی رو می‌تونست به هم بریزه که چطور این حیوانات حرام گوشت و چندش آور میتونه واسه خوراک استفاده بشه و این تفکر و روش زندگی، چیزی بود که از کودکی در ذهن یهودیان ثابت شده بود و تعلیم داده شده بود، پس نمیشه انتظار داشت که به همین راحتی تو جوامع سنتی و مذهبی کنار گذاشته بشه.

      بخاطر همین موضوعه که بعداً پولس، تیموتائوس را تو افسس میزاره که به کلیسا گوشزد کنه تا به این تعالیم یا این داستان‌ها گوش ندن و خودشان را درگیر این بحث‌ها نکنن.

      اصطلاح شریعت‌گرایی، مثل خیلی از اصطلاحات دیگه مثل تثلیث، تو کتاب مقدس دیده نمیشه بلکه بخاطر تاکید این افراد به شریعت، بعدها این لغت بین مسیحیان رایج میشه.

      عهد جدید، شریعت‌گراها را افرادی معرفی میکنه که ایماندران غیر یهودی را تعلیم میدادن که بدون ختنه و نگه داشتن شریعت، نمیتونن مسیحیان واقعی باشن و میگفتن که انجیل فیض که به آنها موعظه شده، انجیل کامل نیست و فقط با نگه داشتن شریعته که میشه نجات پیدا کرد و فیض به تنهایی کافی نیست. پس خلاصه‌اش میشه این که، شریعت گرایی یعنی نگه‌داشتن شریعت برای اینکه مسیحی واقعی باشی و بدون تن دادن به شریعت، تو نمیتونی مسیحی واقعی باشی.

      ما تا اینجا دیدیم که کتاب مقدس به چه کسایی شریعت‌گرا میگه و تعالیم این افراد، یکی از مهمترین دلائل نوشتن نامه به کلیساهای غلاطیه هستش و حتی رد این تعالیم، تو کلیسای کولسی هم دیده میشد.

      ولی این اصطلاح، امروز هم تو کلیسا شنیده میشه و معمولاً به اشتباه توسط افراد به کار میره و معمولاً این برچسب را به افرادی که رو زندگی مقدس تاکید دارن یا با خدمت کردن افراد نو ایمان در کلیسا مخالف هستن، زده میشه.

      مدتی قبل داشتم با یه میسیونر که ۱۸ سال تو تاجیکستان خدمت می‌کرد و کتاب مقدس را به زبان تاجیکی ترجمه کرده بود صحبت می‌کردم، متوجه شدم که این برچسب را بارها به اون و خانواده‌اش هم زده شده و گاهی کلیساها یا خادمین دیگه این اصطلاح را برای افرادی که باهاشون هم‌نظر نیستن، به کار میبرن.

      من فکر میکنم که اگه الان پولس زنده بود و نظراتش که امروز تو عهد جدید داریم را بازگو میکرد، بیشتر از همه به شریعتگرایی یا مذهبی و سختگیر بودن یا ضد زن بودن متهم میشد با اینکه با نامه‌های پولس با این خطر و تعلیم آشنا میشیم.

      شریعت‌گرایی تو دنیای امروز هم وجود داره، مثلاً وقتی تاریخ کلیسا را بخوانیم، قبل از اصلاحات این موضوع شایع بود و بعد از اصلاحات کلیسا هم رواج داشت. مثلاً وقتی کالوین وارد شهر ژنو شد، شهر ژنو بخاطر اصلاحات، شهر نسبتا مذهبی شده بود و مدتی که کالوین در ژنو بود، این حکومت مذهبی خیلی سختگیرانه تر هم شده بود به طوری که شورای رهبری اصلاحات تصمیم گرفتند که ژنو، شهر وقف شده برای خدا باشه و تمام دستورات اخلاقی باید رعایت بشه و در غیر این صورت افراد خاطی، تکفیر می‌شدند. افراد اجازه نداشتن جلسات کلیسا را حضور نداشته باشن یا کسانی که قمار میکردن، به درخت میبستن یا افرادی که روابط خارج از ازدواج داشتن، از شهر اخراج شدند و حتی حکم اعدام برای کفرگویی یا جادوگری یا زنا افرادی صادر شد.

      این شریعت‌گرایی هست که افراد، زیر بار اعتقاد کلیسا یا دیدگاه الاهیاتی افراد بشن یا حتی دیدگاه الهیاتی ما.

      یه مثال که خودم تجربه‌اش کردم این بود که تو ساختمانی که زندگی می‌کردیم، همسایه ایماندار داشتیم و تو این آپارتمان، وسائلی مثل لباس‌شویی و خشک‌کن لباس، چیزهایی بود که با همسایه‌های دیگه اشتراکی استفاده میشد فقط کافی بود اسم نوشته بشه.

      روزهای تعطیلی رسمی یا یک‌شنبه، قانوناً نباید کاری انجام داد که باعث مزاحمت کسی بشه مثل لباس شستن یا چمن زدن و من و همسرم بخاطر مشغله‌هایی که داشتیم، چاره‌ای نداشتیم جز اینکه روز ۲۴ دسامبر که تعطیل هست، لباس‌ها را بشوریم و بعد به شهر دیگه‌ای بریم.

      اتفاقی که افتاد این بود پیامی به تندی رو دیدیم که توسط همسایه‌امون نوشته شده بود که خاطر احترام به کریسمس، شما حق ندارید این کار را انجام بدید.

      از لحاظ قانونی، ما قانون را زیر پا گذاشته بودیم، ولی وقتی از عنوان قانون مذهبی و دینی بهش نگاه بشه، این شریعت‌گراییه.

      امروزه هم اگر کسی بخواد ما رو موظف به کارهایی کنه که ایمان مسیحی باری روی ما نذاشته، این نوع شریعت‌گرائی دنیای جدیده، مثلا تماشا کردن تلویزیون یا رقصیدن و تنباکو و الکل …

      اشتباه خیلی از ایمانداران امروزه که خودشون را ملزم به تبعیت بی قید و شرط، از تفاسیر کتاب مقدسی خودشان یا سنت‌ها کلیسایی می‌کنند.

      صرفاً انجام دادن قانون‌های شریعت نه عمل کردن به روح شریعت، میشه شریعت‌گرایی.

      رعایت کردن مسائل اخلاقی، شریعت گرایی نیست. اینکه حاضر نباشم هر لباسی را تنم کنم، به این معنی نیست که من شریعت‌گرا هستم، ولی وقتی که طوری لباسی بپوشم یا رفتار کنم که حس کنم این میتونه من رو تو چشم خدا عادل‌تر نشان بده یا من این کارها را میکنم، تو چشم خدا شایسته‌تر باشم، این چیزیه که شریعت‌گرا میکنه.

      شریعت گرایایی و تبعیت سختگیرانه از قواعد و قانون، چیزیه که بر ضد لطف و فیض خداست.

      عیسی ما را دعوت کرده به شراب و عهد تازه که نه اطاعت خشک و بی روحه، بلکه داشتن رابطه صمیمی و محبت بین ما و خودش و ما با همدیگه است.

      امیدوارم که این برنامه کمی کمکتون کرده باشه که ببینید شریعت‌گرایی تو چشم کتاب مقدس چی هست و چطور ما این پتانسیل را داریم که افراد شریعت‌گرایی بشیم و همیشه روح‌القدس داره ما را هدایت میکنه که به فیض مسیح بچسبیم چرا که خارج از فیض، هیچ نجاتی نیست.

      روز خوش

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #شریعتگرا # شریعت_گرا #شریعتگرایی #نجات #غیر_یهودیان #غیر_یهودی #شورای_اورشلیم #تعصب_دینی #تعصب #انجیل #انجیل_فیض #پولس #ژان_کالوین #اصلاحات #اصلاحات_کلیسا #سنت_کلیسا

      • 21 Episode
      • غلاطیان ۵: ۱  |  Galatians 5 : 1

      نص:

      غلاطیان ۵: ۱

      Galatians 5: 1

      آزادی در مسیحیت

      ممکنه این جمله را شنیده باشید که مسیحیت دین نیست که شریعت داشته باشیم، بلکه یک رابطه است.

      خیلی وقت‌ها موقع بشارت دادن از این جمله استفاده میشه ولی آیا واقعاً این جمله درسته؟

      چند وقت پیش درباره کتابی شنیدم از جان کالوین که اسم این بود، بنیاد دین مسیحی و یاد این جمله افتادم که آیا مسیحیت دین هست یا نه؟

      تعاریف مختلفی از دین وجود داره ولی شاید یکی از کوتاه‌ترین‌هاش این باشه که دین یعنی اطاعت و پرستش یک قدرت ما فوق بشر. پس اگه با این تعریف موافق باشیم، مسیحیت را هم دین میتونه به حساب بیاد با اینکه تفاوت‌های جدی با دین‌های دیگه داره.

      یکی‌اش اینکه تو تمام ادیان، انسان باید تلاش کنه که به خدا برسه، با نگه داشتن اصول و اخلاقیات اون دین، و اگه بتونه اونو راضی کنه، میتونه به بهشت یا شرایط بهتر یا نیروانا وارد شه.

      از این نظر، مسیحیت نمیتونه دین باشه چرا که ایمان مسیحی، بخاطر کار خدا و تلاش خدا برای به دست آوردن انسان هست نه تلاش انسان برای رسیدن به خدا و اینکه انسان عملاً هیچ کاری نمیتونه که رضایت خدا را به دست بیاره. خود خدا میاد و انسان را نجات میده و از زیر محکومیت، گناه و مجازات آزاد میکنه.

      چیزی که امروز قراره از نامه غلاطیان بهش نگه کنیم، آزادی مسیحی هست.

       

      آیه ۱ فصل ۵ را بخوانم.

      آری ما آزادیم، زیرا مسیح ما را آزاد کرد. پس در این آزادی استوار باشید و نگذارید كه بار دیگر یوغ بندگی به گردن شما گذاشته شود.

       

      عهد جدید، ۲ نوع آزادی را بهمون نشان میده. یکی‌اش با صلیب به ما میرسه و دومی از بدن و هوس‌هاست حتی بعد از پذیرفتن مسیح‌. چیزی که تا روز آخر زندگی باهاش درگیر خواهیم بود.

      کسی که با مسیح آزاد میشه، میتونه دائماً چالش اینو داشته باشه که وقتی میخواد تو فیض زندگی کنه، ممکنه از فیض، خواسته یا ناخواسته سو استفاده کنه و هر چی بیشتر تلاش کنه که این اتفاق نیفته، ممکنه اشتباهاتی که ازش سر میزنه هم بزرگتر بشه.

      واسه همین ممکنه بخواد قوائد و مقرراتی بزاره که باز درگیر عادت‌ها یا گناه نشه و اینجاست که خطر دیگه‌ای هست که این قانون‌های نانوشته، براش تبدیل به دینی بشه که از مسیح و مسیحیت ساخته.

      بزارید منظورم رو با کتاب مقدس بگم.

      عیسی، عهد عتیق را، به ۲ دستور مهم خلاصه میکنه. اولیش محبت کردن خدا با تمام دل و جان و فکره و دومیش محبت کردن به انسان‌ها. اینجا می‌فهمیم که خدا، حتی تو عهد عتیق دنبال داشتن رابطه‌ای با انسان بود که با شناخت و فکر و احساس باشه، ولی اتفاقی که عملا میفته اینه که، این رابطه به یک رابطه خشک و مقرراتی تبدیل میشه.

      وقتی عیسی میاد، میگه که خدا را باید به روح و راستی پرستش کرد، ولی گاهی همین رابطه جدید ما، باز هم برامون تبدیل شه به دینی که ازش پیروی کنیم. ما که بخاطر مسیح آزاد شدیم، باز از مسیح و مسیحیت، ممکنه با چارچوب‌هایی که میزاریم، دینی درست کنیم که به اسم مسیحیت برای خودمون یا کلیسا یا خانواده‌امون.

      اگه به این فکر کنیم که باید تلاش کنیم که نجات پیدا کنیم یا باید استاندار اخلاقی و رفتاری خاصی را پیروی کنیم، این دینی که با مسیحیت درست کردیم و گاهی ممکنه فراموش می‌کنیم که ما این آزادی را ما به دست نیاوردیم بلکه بهمون داده شده.

      شاید کلیساهای غلاطیه هم جدا از فشار شریعت‌گراها برای نگه داشتن شریعت، با همچین چالشی روبرو بودن که چطور میشه در آزادی زندگی کرد ولی ازش سواستفاده نکرد و نگه داشتن شریعت، بخضی از این راه حل براشون بود.

      این فشاری بود که روی من هم بوده و هنوز هم هست که آزاد باشم، ولی تو گناه کردن آزاد نباشم. خودم را تو قید و بند نذارم ولی از آزادی‌ام هم سواستفاده نکنم. وقتی می‌افتم یا گناهی میکنم، فراموش نکنم که تو فیض‌ام و وقتی میدانم که بخشیده میشم و فرصت گناه را دارم، نخوام به اسم زندگی تو فیض، آزادیم را با گناه عوض کنم.

      امیدوارم که شما، بیشتر از من تو این چالش موفق باشید.

      روز خوبی داشته باشید، شما را به دستان مسیح می‌سپارم.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان # ژان_کالوین #شریعتگرا #شریعت_گرا #شریعتگرایی #شریعت_گرایی #نجات #آزادی #اسارت # فیض #سو_استفاده_از_فیض #گناه #دین #رابطه_با_خدا

      • 22 Episode
      • غلاطیان ۵: ۲ الی ۶  |  Galatians 5 : 2-6

      نص:

      دلیل امید ما چیه و چرا ما فکر می‌کنیم که عادل و بی‌گناه شدیم؟

      این چیزیه که امروز می‌خوایم از کتاب مقدس ببینیم که چطور میشه مطمئن بود که جلوی خدا بی گناه و عادل هستیم و چطور می‌تونیم این امید را داشته باشیم که نجات را داشته باشیم و تو قدوسیت قراره روزی تا ابد زندگی کنیم؟

      مدتی قبل با کسی صحبت میکردم که تازه مسیحی شده بود و وقتی با هم صحبت می‌کردم، متوجه شدم درباره موضوعی که از کتاب مقدس صحبت می‌کردیم را خوب متوجه نمیشد.

      بعدش که جدا شدیم، دیدم مشکل از من بوده که طوری صحبت میکردم که پر از اصطلاحاتی بود که برای یک نو‌ایمان شناخته شده نیست پس پیش خودم گفتم این حرف‌ها برای مردم بیرون از کلیسا چطور میتونه معنی داشته باشه وقتی نمی‌تونن درکش کنن.

      برای همین امروز میخوام به این نگاه کنیم که ما با چه امیدی داریم زندگی میکنم و چطور ایمان داریم که جلوی خدا عادل و بی‌گناه هستیم؟

      پولس و کتاب مقدس ۲ راه رو جلوی ما میزارن که یکی شریعته و دومی فیض.

      تو ۴ فصل گذشته غلاطیان، پولس از جنبه‌های مختلف علی‌الخصوص به شریعت خوب نگاه کرده و حالا میخوایم با فیض مقایسه‌اش کنیم و ببینیم که کدام یکی میتونه این امید و اطمینان را به ما بده؟

      اگه بخوایم این امید را تو نگه داشتن قانون‌ها و شریعت ببینیم، می‌فهمیم هیچ گارانتی و امنیتی وجود نداره که بشه رضایت خدا را به دست آورد. این همون کاریه که سعی می‌کردیم تو اسلام انجام بدیم یا یهودیان یا بعضی از ادیان دیگه براش تلاش میکنن.

      نمیشه بهش امید داشت چون همیشه بهش بدهکاریم و هیچ‌وقت نمیتونیم راضی نگه‌اش داریم.

      اگه بخوایم حتی خوش‌بینانه بهش نگاه کنیم که خدا بخواد بهمون رحم کنه، وقتی شخصیت خدا را وقتی که می‌شناسیم، می‌بینیم شانسی وجود نداره که خدا بخواد با گناه ما سازش کنه چون عدالت و قدوسیت اون این اجازه را نمیده. پس هیچ شانسی وجود نداره.

      ولی با فیض، می‌تونیم این امید را داشته باشیم چرا که مسیح جای ما قربانی شد. کتاب مقدس میگه این عدالت و پارسایی عیسی هست که به حساب ما گذاشته میشه و ما این اطمینان و امید را پیدا می‌کنیم.

      تو فیضه که میشه دید عدالت، قدوسیت و محبت خدا با هم برای نجات ما عمل میکنن.

      اینجاست که روح خدا که باعث میشه این را بفهمیم و ما را امیدوار میکنه تا نجاتی که انتظارش را داریم، روزی با ایمان‌مان به دست میاریم.

      این چیزیه که پولس تو این بخش مقایسه‌اش میکنه:

      بیاید غلاطیان ۵: ۲ تا ۶ را بخوانیم.

       

      ملاحظه کنید كه من، پولس، با تأكید به شما می‌گویم اگر مختون شوید دیگر مسیح برای شما هیچ فایده‌ای ندارد! بار دیگر تأکید می‌کنم: اگر کسی مختون شود، مجبور است از تمام احکام شریعت اطاعت نماید! و شما كه می‌کوشید به وسیلهٔ اجرای شریعت کاملاً نیک شمرده شوید، بدانید كه ارتباط خود را با مسیح قطع کرده و از فیض خدا محرومید. ما به وسیلهٔ روح‌القدس در انتظار انجام امید خود یعنی نیکی مطلق كه از راه ایمان حاصل می‌شود به سر می‌بریم. برای کسی ‌که با مسیح عیسی متّحد است، داشتن یا نداشتن ختنه چیز مهمی نیست. آنچه اهمیّت دارد ایمان است كه با محبت عمل می‌کند.

       

      حالا آیا غلاطیان باز هم حاضرن که ختنه کنن یا نه؟

      کلیساهای غلاطیه، مدت‌ها درگیر یهودیت و شریعت بودند و به مرز رد کردن ایمان مسیحی رسیدن ولی هنوز اون مرز رد نکرده بودن. تا وقتی به ختنه شدن رضایت ندادن و خودشون را کامل به شریعت تسلیم نکردن، آزادیشون رو کامل از دست ندادن. آنها شدیداً زیر فشار یهودیان و شریعت‌گراها بودن و حتی تو فصل ۴ می‌تونیم ببینیم که حتی حاضر شدن شبات و عیدهای عبری را نگه دارن و اگه ختنه میشدن، سقوط‌شون کامل میشد.

      پولس، هنوز هم امید داره که آنها بار دیگه محکم بایستند، چون اینجا فیض در برابر شریعت‌گرایی و انجیل درست در برابر انجیل دروغین ایستاده.

      کسانی که بخواد، بخاطر شریعت ختنه بشه، از مسیح جدا میشه و تو چاله‌ای میفته که یهودیان و شریعت‌گراهای مسیحی توش افتادن.

      پس اگه غلاطیان بخوان از آنها پیروی کنن، پس باید نتیجه‌‌اش را تحمل کنند.

      اگر به اصطلاح کتاب مقدس بخوان که از «انجیل دیگر» اطاعت کنند، انجیل آنها، انجیل مسیح نیست و با ختنه شدن، صلیب مسیح را پس داده‌اند و دست به دامن شریعت شدن و در نتیجه، نجات و رستگاری هم دیگه در کار نیست بلکه فقط، خشم و مجازات شریعت هست منتظرشونه.

      حالا سوءتفاهمی که ممکنه پیش بیاد اینه که تو کتاب اعمال فصل ۱۵، شورای کلیسایی اورشلیم، تصمیم میگیره که غیر یهودی‌ها را از نگه داشتن شریعت و ختنه شدن، معاف میکنه. ولی تو فصل بعد، پولس میاد و تیموتائوس را ختنه میکنه ولی به تیطوس که میرسه، مخالف ختنه شدن تیطوس هست.

      آیا این یک تضاد تو رفتار پولس نیست. ما الان خواندیم که اگه مسیحیان یا غلاطیان ختنه کنن، از مسیح بی بهره هستن و موظف‌ان تمام شریعت را نگه دارن. پس آیا تیموتائوس هم طبق این استدلال پولس، از مسیح محروم و جدا شده؟

      تفاوتی که اینجا درباره تیموتائوس هست اینه که عهد جدید و پولس با ختنه مسیحیان یهودی‌نژاد مشکلی نداره به شرطی که این از دریچه نجات دیده نشه. پولس و تیموتائوس، ختنه را یک ضرورت و نیاز مذهبی نمیدانستن و بخاطر اینکه تیموتائوس هم بتونه چه بین یهودیان و چه بین غیریهودیان خدمت کنه، اون را ختنه میکنه ولی درمورد تیطوس که یونانی بود، پولس حاضر نمیشه بخاطر فشارهای مسیحیان یهودی‌نژاد و شریعت‌گرا او را ختنه کند.

      ایمانداران غلاطیه، مثل تیطوس هستند. تسلیم شدن به ختنه غیریهودیان، به معنی نجات نه با فیض، بلکه با شریعته، که هیچ امیدی بهش نیست.

      این تفاوت بین یهودیان مسیحی و غیریهودیان مسیحی، سنگ لغزشی بود که درک و هضمش چیز آسونی نبود و بخاطر همین، فشار و جفاهای زیادی به پولس و کلیساهای غیریهودی وارد شد.

      امروز ممکنه شما هم مسیحیان یهودی‌نژاد را ببینید که وقتی فرزندشان به دنیا میاد، آن را ختنه کنن ولی این به این معنی نیست که آنها شریعت‌گرا هستن یا می‌خوان به شریعت بچسبن تا نجات پیدا کنن، بلکه این نشان‌دهنده فرهنگ و نژاد‌اشون هست و ربطی به نجات پیدا کردن نداره.

      قبلاً درباره این صحبت کردیم که چه تو عهد عتیق و چه تو عهد جدید، نجات فقط توسط ایمان به دست میاد نه نگه داشتن شریعت و اگه دوست داشتید، می‌توانید پادکست فصل ۳ آیات ۶ تا ۱۴ یا ۳: ۱۹ تا ۲۰ را گوش کنید.

      خدا به شما برکت بده تا هفته آینده که در خدمتتان باشم.

      روز خوش

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

       

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #انجیل #انجیل_دروغین #انجیل_دیگر #شریعتگرا #شریعت_گرا #شریعتگرایی #شریعت_گرایی #نجات #آزادی #اسارت #فیض #ختنه #یهودی #غیر_یهودی #پولس #تیطس #تیموتائوس #شورای_اورشلیم #عدالت #پارسایی #پاکی #امید #قدوسیت

      • 23 Episode
      • غلاطیان ۵: ۷ الی ۱۵  |  Galatians 5 : 7-15

      نص:

      انجیل ۹۹٪، انجیل عیسی نیست.

      چی میشه که کسی که خوب تو ایمانش داشت رشد می‌کرد، سرعتش را کم میکشه یا متوقف میشه؟! دانستن این موضوع مهمه چون بنظر من این باعث میشه که یک شخص، چه تو رابطه شخصی‌اش با مسیح و چه تو روابط کلیسایی بتونه رشد کنه.

      پولس، ایمان مسیحی را به یک مسابقه تشبیه میکنه که مثل مسابقات عادی نیست که بشه با تمرین‌های جسمی یا استعداد خاصی به نتیجه رسید بلکه اونو مسابقه‌ای می‌بینه که هر کسی با هر سطح دانش و طبقه اجتماعی و خانوادگی، توش شرکت میکنه و می‌تونه پیروز بشه.

      این پیروزی فقط با دعا و مطالعه و فکر کردن و مسیح زندگی کردن به دست میاد. شاید بدانید که خیلی از عمیق‌ترین و معروف‌ترین سرودها، تو دعا بوده که افراد ازش الهام گرفتن یا از کسایی آنها را سرودن که برده بودن یا حتی درد و سختی‌های عمیقی رو پشت سر گذاشتن.

      این اولین چیزیه که از غلاطیان ۵ آیه ۷ تا ۱۵ میخونیم.

       

      شما خوب پیش می‌رفتید! چه کسی شما را منحرف ساخت تا حقیقت را دنبال نکنید؟ این نوع تحریک از جانب آن کسی ‌که شما را خوانده است، نمی‌تواند باشد! «فقط خمیرمایهٔ کمی لازم است تا خمیر زیادی ور بیاید.» من در اتحاد با خداوند، اطمینان دارم كه شما عقیدهٔ دیگری نخواهید داشت و آنکه مزاحم شماست، هرکه باشد به کیفر کارهای خود خواهد رسید. و امّا من، ای برادران من، اگر ـ به قول بعضی‌ها ـ هنوز لزوم ختنه را اعلام می‌کنم، پس چرا باز هم جفا می‌بینم؟ اگر چنین کاری را می‌کردم دیگر کسی از پیام صلیب ناراحت نمی‌شد! ایکاش آنانی كه شما را با تعلیم ختنه مضطرب می‌سازند، ختنهٔ خود را كاملتر کرده، خویشتن را از مردی بیندازند. ای برادران من، شما به آزادی خوانده شده‌اید ولی نگذارید كه این آزادی به بی بند و باری برای ارضای امیال جسمانی شما تبدیل گردد، بلکه با محبت یکدیگر را خدمت کنید. زیرا تمامی شریعت در یک حکم خلاصه می‌شود: «همسایه‌ات را مانند جان خودت دوست بدار.» امّا اگر با چنگ و دندان به جان هم بیفتید، حتماً یکدیگر را نابود خواهید ساخت.

       

      چیز دومی که می‌خوام در موردش حرف بزنم اینه که چطور پولس، می‌تونست به تعلیمی که تا این حد به کتاب مقدس نزدیک بود یعنی ختنه، و دستور مهمی تو عهد عتیق بود، حمله کنه، کوتاه نیاد و حتی کوچک‌ترین سازشی نکنه.

      پولس میگه خمیر مایه کمی، تمام نان را مخمّر میکند. این جمله را درباره کسی که تو کلیسای قرنتس، تو رابطه جنسی با زن پدر خودش بود هم بکار میبره که خمیر مایه گناه، میتونه کلیسا را تو گناه غرق کنه.

      این جمله را هر یهودی خیلی خوب می‌فهمید چون مستقیماً به عهد عتیق برمی‌گشت به زمانی که قوم اسرائیل میخواست زمین مصر را ترک کنه. اونا باید هر خمیر مایه یا مخمری را از زندگی‌اش‌ دور میکردن چون نمادی از فساد بود.

      می‌تونست فکر افراد را به خوشی‌های کم اهمیتی که تو مصر داشتن، مشغول کنه و فراموش کنن که تو مصر تو بردگی به سر می‌بردن و ممکن بود این وسوسه باعث بشه که امیدشان به رسیدن به زمین موعود و برکت بزرگی که قرار بود بهشون برسن، را از بین ببره.

      این موضوع به حدی حیاتی بود که دستوری میشه اگه خمیرمایه، قبل از شروع جشن‌ فصح، باید از خانه‌ها دور میشد و اگر تو روزهای جشن فصح، کسی نان با خمیرمایه می‌خورد، باید از اسرائیل اخراج میشد.

      این برای ایمان مسیحی هم مهمه چرا که اگر چیزهایی را بخوایم به ایمانمون اضافه کنیم که از کتاب مقدس از ما نخواسته، ممکنه باعث بشه که ایمانی مسیحی‌امون رفته رفته کیفیت و خلوصش را از دست بده، دیگه نه سرد باشیم و نه گرم.

      همان‌طور که اتفاق برای مسیحیان یهودی نژاد افتاد وقتی اجازه دادن خمیر مایه شریعت یا ختنه، وارد بشه، یواش یواش بیاد و جای فیض مسیح را بگیره و به حدی پیش بره که دیگران را هم به این کار ترغیب کنن و در نهایت، خودشان اونطوری که پولس میگه، جفا کننده به کلیسا و پولس و تعلیم درست باشن.

      اگه پولس یا رسولان، ختنه کردن یا نگه‌داشتن شریعت تعلیم میدادن، مسیحیت تا حد زیادی از فشارها در امان بود، مردم و جهان انجیل آنها را می‌پذیرفتن ولی اون انجیل مسیح نبود.

      انجیل ۹۹٪، انجیل عیسی مسیح نیست.

      این کاریه که خمیرمایه نادرستی یا تعلیم اشتباه میتونه انجام بده. از یک دستور شریعت یا یک حس یا یک تجربه، سوءاستفاده کنه برای به بی‌راهه کشیدن کلیسا و ایمانداران.

      چیزی که پولس سعی میکنه به غلاطیان یا ما یاد بده اینه که جلوی همچین فسادهای کوچیکی بایستیم و نزاریم زندگی یا رابطه ما را با خدا به خطر بیفته.

      یهودیان، موظف بودن که بعضی از دستورات تورات همراهشون و جلوی چشمشان باشه تا تو اراده و ترس خدا زندگی کنن. این میتونه برای ما هم مهم باید باشه که مراقب باشیم که نزاریم هیچ‌ چیزی از خمیر مایه گناه، تعلیم اشتباه یا انجیل ناقص تو زندگی‌مون وارد بشه حتی مذهبی شدن یا شریعتی رفتار کردن، چون این هم وسیله خطرناکیه که شیطان به ضد انجیل عمل میکنه. وقتی که شیطان میتونه حتی از چیزهای مقدس برای از بین بردن آزادی و نجات ما سوءاستفاده کنه، پس چقدر نیاز داریم که مراقب زندگی روحانی‌مون باشیم.

      حفاظت و حکمت خدا با شما باشه تا هفته آینده.

      روز خوش

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #انجیل #انجیل_دروغین #انجیل_دیگر #شریعتگرا #شریعت_گرا #شریعتگرایی #شریعت_گرایی #نجات #آزادی #اسارت #فیض #ختنه #یهودی #غیر_یهودی #پولس #خمیر_مایه #فصح #سازش

      • 24 Episode
      • غلاطیان ۵: ۱۶ الی ۲۱  |  Galatians 5 : 16-21

      نص:

      زندگی با گناه در ملکوت خدا 

      آیا تو زندگیمون از کسی اطاعت می‌کنیم؟

      احتمالاً‌ می‌گید نه، خودم واسه خودم تصمیم می‌گیرم و زیر دست کسی نیستم که مطیعش باشم.

      آزادی چیزیه که ذاتاً دنبالشیم که تو قید و بند کسی یا چیزی نباشیم ولی از طرفی ممکنه که اسیر خودمون باشیم.

      کتاب مقدس، تشویق‌مون میکنه که آزاد باشیم و آزادی را که با مسیح به دست آوردیم، زندگی کنیم ولی نه طوری که کارهامون ما را به اسارت بکشونه.

      نمونه این آزادی رو می‌تونیم تو آیات امروز تو غلاطیان بخوانیم که چطور ممکنه ما اسیر خواسته‌هامون و طبیعتاً شریر باشیم، حتی اگه توسط مسیح آزاد شده باشیم چون گناه، چیزیه که تا آخر عمرمون سعی میکنه باز هم ما را به اسارت بکشونه و کتاب مقدس میخواد که ما با روح خدا زندگی کنیم چون در غیر اینصورت تو خواسته‌های جسم زندگی می‌کنیم.

      واسه همینه که وقتی نیقودیموس سراغ عیسی میاد، هر چند ظاهراً سعی میکرد آدم روحانی باشه یا تو دید مردم، آدم مقدس بود، اما عیسی بهش میگه تا وقتی از روح متولد نشه، نمیتونه وارد پادشاهی خدا بشه. جسم، دنبال خواسته‌های خودشه و روح، خواسته‌اش متفاوته و ثمره‌ و میوه‌های این دو متفاوت هستن.

      بزارید آیات امروز درباره میوه‌های جسم از غلاطیان ۵: ۱۶ تا ۲۱ بخوانم.

      مقصود من این است: اگر تحت فرمان روح‌القدس به سر ببرید به هیچ‌وجه خواهش‌های نفس را ارضا نخواهید کرد. زیرا تمایلات نفسانی برخلاف روح‌القدس و آرزوهای روح‌القدس، برخلاف طبیعت نفسانی است و این دو مخالف یكدیگرند. به طوری که شما نمی‌توانید آنچه را دلتان می‌خواهد انجام دهید. امّا اگر روح خدا شما را هدایت کند، شما در قید شریعت نیستید. کارهای طبیعت نفسانی آشكارند: زنا، ناپاكی، هرزگی، بت‌پرستی، افسونگری، دشمنی، ستیزه‌جویی، رَشک، خشم، خودخواهی، اختلافات، دسته‌بندی، حسادت، مستی، عیاشی و امثال اینها. اکنون مانند گذشته به شما می‌گویم: کسانی که این چنین کارها را بجا آورند، در پادشاهی خدا نصیبی نخواهند داشت.

       

      کتابی میخوندم که درگیری روح و جسم را به درگیری ۲ تا سگ تشبیه کرده بود که یکی‌اشون سفید بود و اون یکی سیاه و همیشه داشتن با هم می‌جنگیدن.

      بعد نویسنده میپرسید که، میدونی تو این درگیری کی برنده میشه؟

      و جواب میده اونی که بهش غذا میدم.

      اگه همش خودم را درگیر خواسته‌هام کنم، همه‌اش پای تلویزیون، گوشی و خوشی و تفریح باشم، خودم را با روح خدا پر نمی‌کنم بلکه دارم به سگ سیاه غذا میدم.

      این مائیم که تصمیم میگیریم که کدام یکی از این دو تا را بهش اهمیت بدیم.

      وقتی به این لیست نگاه می‌کنم، می‌بینم قبل از ایمانم، فقط داشتم به اون سگ سیاه غذا میدادم.

      خواسته‌ روح و جسم، اینقدر با هم متفاوت و آشتی ناپذیرن که پیروی کردن از یکی‌اش، به معنی شکست اون یکیه.

      این هنوز هم یه هشدار جدی واسم هر بار که به این بخش میرسم، به خودم میگم که آیا هنوز هم چیزی توم دیده میشه که به این لیست نزدیک باشه و ممکنه هر کدام از ما حداقل مدتی تو یکی از این گناهان به سر بردیم و مشکل اینه که پولس کار رو سخت‌تر هم میکنه وقتی می‌نویسه امثال این کارها و این نشان میده که این یه لیست کامل نیست ما ادامه‌اش را مکاشفه ۲۱: ۸ می‌خونیم، گناهای دیگه‌ای که مانع ورود افراد به پادشاهی خدا میشن.

      ولی آیا این معنیش اینه که اگه همچین چیزهایی ازم سر زده، باعث میشه من وارد پادشاهی خدا نشم؟

      فکر می‌کنم اگه این گفته پولس را با جمله عیسی که میگه هر گناهی بخشیده میشه جز  کفر به روح‌القدس، وقتی مقایسه‌اش می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که می‌تونیم نجات پیدا کنیم حتی اگه چنین گناهانی ازم سر زده باشه، مگر اینکه اینقدر توبه نکنم که این گناها و سبک زندگی‌ اینطوری، طوری عوضم کنه قدرت توبه کردن نداشته باشم و حتی روزی نسبت به کفر گویی به روح هم، بی حس بشم.

      ممکن هم هست بعضی از گناهان اینقدر واسه‌مون عادی شده باشه که حتی متوجه نشیم که این گناهیه و ممکنه واسه ورود ما به پادشاهی خدا، مشکل جدی درست کنه مثلاً وقتی داشتم این لیست را نگاه می‌کردم، به جایی رسیدم که از بدعت یا دسته‌بندی صحبت می‌کنه مثلاً تعلیم اشتباهی که همه ازش هیجان زده میشن و از این طرف و آن طرف تعلیم دادنش شروع بشه. گروه‌های کوچکی شروع بشن و شروع به رشد کنه و این چیزیه که، ترجمه قدیم بهش میگه بدعت و ترجمه جدید اسمش را دسته بندی میزاره.

      حالا آیا کسایی که درگیر این نوع تعالیم یا بدعت هستش، متوجه اون میشه که ترکش کنه یا موضوعی مثل خشم، خودخواهی یا چیزهای دیگه‌ای که اینجا پولس ازش صحبت میکنه؟

      آیا افراد می‌تونن اینو درک کنن تا بخوان ازش توبه کنن؟

      این چیزیه که ما نیاز داریم بهش فکر کنیم و خودمون را بهش مشغول کنیم که آیا چیزهایی هستش تو زندگی‌مون که نزدیک به این لیست باشه.

      وقتی خودم را نگاه میکنم و با این لیست مقایسه میکنم، می‌بینم هنوز گناه‌هایی هست که خیلی نزدیک باشه به چیزی که غلاطیان درگیرش بودن. مشارکت کردن با روح، ما را کمک می‌کنه که خودمون را با قلب خدا مقایسه کنیم، ببینیم که چقدر به اون نزدیکیم و چقدر به اون شبیه‌ هستیم و جاهایی که نیاز داریم، اصلاح بشه، عوض بشه، بزاریم که روح خدا کار خودش را بکنه.

      بخشی که اینجا پولس داره بعد از یک بحث طولانی از پارساشمردگی، شریعت و شریعتگرایی و …. ناگهانی تمامش میکنه، داره به غلاطیان و ما یادآوری میکنه که اگه بخوایم تو شریعت زندگی کنیم و به کارهای جسمانی، ختنه شدن و این جور کارها افتخار کنیم، نتیجه‌اش چنین میوه‌هایی میشه ولی اگر تو روح خدا وخواسته‌های روح تمرکز کنیم، می‌تونیم میوه روح را تو زندگی‌مون ببینیم.

      این چیزیه که هفته آینده بیشتر در موردش صحبت می‌کنیم.

      روز بخیر و برکت خداوند با شما باشد.

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      Youtube: https://www.youtube.com/channel/UCyhbpNCwyvva-yH1gwFNw1w/videos

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #انجیل #شریعتگرا #شریعت_گرا #شریعتگرایی #شریعت_گرایی #نجات #آزادی #اسارت #گناه #ختنه #میوه_جسم #میوه_روح #ثمره_جسم #ثمره_روح #پادشاهی #پادشاهی_خدا #ملکوت #ملکوت_خدا

Published: 26/07/2024