Episode:  Gal 3:15-18  /  Galatians

Listen now for free

Special episode

اعتراضات شهریور و مهر ۱۴۰۱ و نقش ما به عنوان مسیحیان و چالش‌هایی که پیش و رو داریم.

  • Episodes
      • 01 Episode
      • Demonstrations and Christians role

      نص:

      سلام دوستان من

      روزای سختی رو پشت سر داریم میزاریم واسه اتفاقایی که شاهدش بودیم و مثل خوره، به جون تک‌تک ما افتاده. چیزی که میخوام امروز در موردش صحبت کنم، درگیری‌های فکری چند سالمه و ببخشید که نمیتونم از انجیل مرقس فعلاً صحبتی کنم. چیزایی که میخوام بهتون بگم، چیزاییه که بارها بهش فکر کردم و نمیخوام نظر خودم رو بهتون تحمیل کنم و یا ممکنه شما نظر یا عقیده‌ دیگه‌ای داشته باشید. این اتفاقات روزهای اخیر و کشته شدن عده زیادی از هم‌وطن‌هامون، بار دیگه این فکرها خیلی تو من زنده کرد. عصبانی‌ئیم. میخوایم کاری کنیم ولی دستمون از همه جا کوتاهه. کار زیادی خارج از ایران از دستمون برنمیاد و این عصبانی‌تر و کلافه‌ترمون میکنه. چند بار خواستم جلوی سفارت یا سازمان‌ ملل برم برای اعتراض ولی هر بار چیزایی مانع‌ام میشد. وقتی میخوام شرکت کنم، مرگ خواستن‌ها و لعنت‌کردن‌ها، منو به عقب هول میده، چون این چیزی نیست که بتونم به عنوان یه مسیحی فریاد بزنمش. این واسم یه چالش بود و  ولی تا الان که حدود ۱۱ روزه از اعتراضات سراسری میگذره، نتونستم با خودم کنار بیام و مشخص بفهمم که اراده خدا به عنوان یه مسیحی واسه من تو این شرایط چیه؟

      اگه دوست من، از من ناراحت شدی، ببخشید و متاسفم ولی واسم مهمه کاری رو که میکنم، بهش یاور داشته باشم و بتونم ازش دفاع کنم و جدی و منطقی در موردش حرف بزنم.

      دوستان اگه هنوز باهام هستین، میخوام بهتون توضیح بدم که چرا این موضوع واسه من اینقدر چالشه. دلم بهم اجازه نمیده که بخوام در برابر این ظلم‌ها سکوت کنم و این اتفاق، بارها و بارها افتاده و ممکن بود واسه من یا هر کسی دیگه‌ای بیفته و از طرفی هم با شناختی که از خودم داشتم، به خودم میگفتم امین نزدیک سیاست نشو چون خیلی غرق‌اش میشی. چون دوست نداشتم باز هم تجربه‌ای که داشتم رو تجربه کنم. بزارید بهتون توضیح بدم، وقتی تو زندان اوین بودم، تو کتابخانه زندان با زندانی‌های سیاسی زیادی آشنا شدم که اسامی شناخته شده‌ای داشتن و بعضی‌هاشون هنوز هم تو زندان‌ان یا بعضی شون آزاد شدن و حتی یکشون تو اعتصاب غذا جونش رو از دست داد. این شروع ارتباط من با افراد سیاسی بود. چیز مثبتی که ازشون دیدم، این بود که اهل مطالعه بودن و بعضی‌اشون تاریخ معاصر خوب میدونستن یا دیدگاه‌های جالب از شرایط و حکومت داشتن و به همین خاطر ارتباطمون شروع شد. به عنوان زندانی مسیحی،‌ ترجیح میدادم با افراد سیاسی تو ارتباط باشم تا از ازشون چیزهای جدیدی یاد بگیرم نه اینکه فقط با زندانی‌هایی باشم که بعضیشون درگیر روش‌های خلاف یا کلاه‌برداری بودن. تا اونجایی باهاشون نزدیک بودم که از خشونت امتناع کنن یا حس کنم که با ایمان مسیحی‌ام همخونی داره. بیانیه‌های سیاسی میدادیم، تو اعتصاب‌ها زندان شرکت میکردم تا جایی که گاهی پیشنهادهایی میکردم که چطور میتونیم سیستم رو بیشتر تحت فشار بزاریم چون همه‌امون اعتقاد داشتیم جای هیچ‌ کدوم ما اینجا نیست و این حق ما نیستش که عمرمون رو تو این شرایط بگذرونیم.

      چند ماهی گذشت و این ارتباط‌ها باعث شدن من بیشتر به یه زندانی سیاسی تبدیل بشم تا یه زندانی مسیحی. زندانی‌ها، دیگه من رو به چشم یه زندانی مسیحی نگاه نمیکردن خودم هم بیشتر از یه شاهد مسیح، به یه شخص سیاسی تبدیل شده بودم. تا اینکه یه روز به خودم اومدم و دیدم که چقدر فکرم از روی مسیح کم شده و چقدر تو رابطه‌ام با مسیح ضعیف شدم و تمرکزم روی چیزهای دیگه گذاشتم. اون روز بود که برگشتم و سعی کردم به عنوان یه مسیحی تو زندان باشم تا هر اسم و لقب دیگه‌ای و تا امروز سعی کردم که همینطوری رفتار کنم. اگه جایی میتونستم از حکومت انتقاد کنم که حس کنم تاثیر گذاره، اینکار رو میکردم ولی سعی کردم مسیح اول باشه بعد چیزای دیگه.

      تو شرایطی که ایران یا افغانستان یا خیلی از کشورهای دیگه دارن و این بهشون تحمیل شده، چطور میشه صدای اعتراض‌ها رو گوش مسئولها و حاکمین رسوند؟ وقتی تمام راه‌های قانونی به بمبست میرسه؟ وقتیکه جواب خیلی از سوال‌ها باتوم و گلوله‌است، وقتی که هر روز شرایط سخت‌تر میشه و هر اعتراضی به دشمن نسبت داده میشه، وقتی آرزوها و زندگی‌هامون هر روز داره جلوی چشمامون نابود میشه و امیدمون هر روز بیشتر کشته میشه و هزاران هزار چیز دیگه، آیا فقط باید نشست و نگاه کرد؟

      تو شعارها و ویدئوها و پست‌ها، جواب‌های مردم به این سوال داده شده. ما شما را نمیخوایم. ما سر جنگ با هیچ کشوری نداریم. ما از تبعیض خسته شدیم. از اینکه بهمون بگن چیکار کنیم و چیکار نکینم، از اینکه تو بردگی زندگی کنیم، خسته شدیم و از هزاران هزار چیز دیگه خسته شدیم. ما دنبال آزادی‌ایم.

      به عنوان یه انسان، به عنوان یه مسیحی، مخالف هرگونه خشونت‌ام. مخالف هرگونه ظلم و ریخته شدن خون‌‌ام. من طرف مردم هستم که سال‌ها سال مورد ظلم قرار گرفتن. حمایت نکردن از این مردم، حمایت کردن از ظالمه.

      فکر میکنم هر کسی تو هر جای جهان تو هر حکومت مشروع یا نامشروعی، خودش باید به نتیجه برسه که روشش واسه مقابله به ظلم چیه؟ چه دعا کردن باشه و چخ روزه گرفتن، چه سخنرانی و راهپیمایی و فعالیت‌‌ها و اطلاع‌رسانی‌ها و هشتک زدن ها. از این شرایط همه ما آسیب دیدیم و میخوایم اوضاع عوض شه. خیلی با اشک سر رو بالش میزاریم و بعضی با خون و بعضی ها هم تلاش میکنن رنج‌هایی که دیدن رو فراموش کنن تا زندگیشون رو بیشتر از این از دست نره.

      این نظرات من به عنوان یکی از کوچکترین افراد این جامعه‌است.

      دعا میکنم که خداوند به رهبرای کشورمون ترس خودش رو بده و فهم ببخشه و حکمت. برای کمک به این مردم بیدار شن و نسبت بهشون محبت داشته باشن و چشماشون باز شه تا درک کنن اراده خدا چیه.

      به امید اینکه کشورهامون روی صلح و آرامش و آزادی رو به زودی ببینه.

      امین افشارنادری.

      • 02 Episode
      • Protest in Iran

      نص:

      از روزهای اولی که اعتراضات شروع شده بود و حکومت، اعتراضات را به خشونت نکشیده بود، چند بار یاد قسمتی از عهد عتیق افتادم که چطور تصمیم اشتباه و رعایت نکردن حق و حقوق مردم، میتونه آتش بزرگی به راه بندازه که بعد از روشن شدنش، اوضاع دیگه به شکل قبل برنگرده.

      بیاید با هم چند لحظه قسمت‌هایی رو از کتاب ۱ پادشاهان رو بخونیم. فصل ۱۲ آیات ۱ تا ۲۴

      چیزی که امروز شاهدش هستیم، اینه که از قدرتی که حکومت برای خدمت کردن به مردم باید استفاده کنه، برای ساکت کردن و قلع و قمع مردم استفاده میکنه. این حجم از خشونت و سقوط انسانیت رو فقط میشه تو کتاب‌های تاریخی خوند.

      ولی قسمت زیبایی که این داستان باهاش تموم میشه، اینه که افرادی که خودشون رو مسلح کرده بودن برای از بین بردن برادراشون، دست از اسلحه برمیدارن و حاضر نمیشن که خونی رو بریزن.

      باشه که خداوند قلب نظامی‌ها رو لمس کنه که یادشون بیاد که برای امنیت مردم، از سرمایه‌های این مردم آموزش دیدن تا تو زمانی که نیاز شد، برای دفاع از این مردم بلند شن و دستشون رو به خون برادرا و خواهراشون آلوده نکنن.

      با این ۲ آیه از مزامیر این پادکست را تمام میکنم و شما را به خداوند می‌سپارم.

      آنانی که با اشک‌ها می‌کارند، با فریاد شادی درو خواهند کرد. آن که گریان بیرون میرود و بذر برای افشاندن می‌برد، با فریاد شادی باز خواهد گشت و بافه‌های خود را خواهد آورد. مزمور ۱۲۶

      • 03 Episode
      • Abraham

      نص:

      چرا ابراهیم اینقدر تو کتاب مقدس مهمه و تاثیر داره تو زندگی ما مسیحیان؟

      برنامه امروز اختصاص داره به ابراهیم.

      ابراهیم اولین پاتریارخ که تو سیستم پدر سالاری کتاب مقدس هست و بعد، این لقب به اسحاق و یعقوب هم میرسه و بعدا از اون، این رسم زندگی تو اسرائیل تقریبا تموم میشه و سیستم به حالت قبیله‌ای یا بعد سلطنتی در میاد.

      با ابراهیم وقتی تو کتاب مقدس آشنا میشیم که طوفان نوح اتفاق افتاده و نسل نوح روی زمین پخش شدن و باز گناهان و بت‌پرستی‌ شیوع پیدا میکنه که خدا ابرام را می‌بینه و اونو دعوت میکنه که شهر پدری‌اش رو ترک کنه و به سرزمینی بره که بهش نشان میده و از فصل ۱۱ پیدایش تا ۲۵ می‌تونیم درباره زندگی تا فوت ابراهیم بخونیم.

      کتاب مقدس به ما میگه که ابراهیم در ۷۵ سالگی دعوت خدا را شنید و سرزمین پدری‌اش اور را ترک میکنه و خدا به اون بارها خودش رو نشان میده و با ابراهیم عهد می‌بنده و برکتش میده که مهمترین برکت‌هایی که به ابراهیم داده میشه اینا هستن که زمین کنعانیان را به فرزندان تو می‌بخشم، از تو قوم بزرگی می‌سازم و تو را برکت می‌دهم و از تو تمام قوم‌ها جهان برکت میگیرن و نسل تو را به اندازه ستارگان آسمان و شن‌های ساحل بی شمار می‌کنم.

      و بعد اسم ابرام را به ابراهیم و اسم ساره را به سارا تغییر می‌ده و هویت تازه‌ای به عنوان پدر و مادر ملت‌های مختلف بهشون میده و ختنه را نشانه‌ای از عهد میزاره و به سارا وعده میده که مادر اسحاق میشه.

      شاید عمیق‌ترین تجربه زندگی ابراهیم، ​​زمانی بود که ازش خواسته میشه اسحاق را قربانی کنه.

      می‌دانیم که تو بین‌النهرین بتی وجود داشت به اسم مولک، که مردم فرزندانشان را واسه این بت قربانی میکردن و خدا هیچ‌وقت قربانی انسانی نخواسته بود.

      خدا به ابراهیم دستور میده که اسحاق را تو کوه موریا که بعدا معبد در آنجا ساخته میشه که الان بهش میگن کوه معبد، به عنوان قربانی تقدیم کنه، ولی تو لحظه آخر، مانع این کار میشه و قوچی را برای قربانی به ابراهیم میده.

      فکر میکنم خدا با این کار نه تنها ایمان ابراهیم را داره تائید میکنه، بلکه داشت درباره قربانی شدن عیسی، پسر خدا به ما نشانه‌ای میداد.

      وعده‌هایی که به ابراهیم خدا میده، تا زمانی که ابراهیم زنده است، نمیتونه همه‌اش را ببینه ولی برکت خدا را تو زندگیش و تولد فرزندش اسحاق را می‌بینه و بعد از مرگ سارا، باز هم ازدواج میکنه با زنی به نام قطوره که از آن صاحب ۶ پسر میشه که فصل ۲۵ میگه که چه قوم‌هایی از ابراهیم شکل میگیرن و بعد در زمان فوت‌اش، اسماعیل و اسحاق اون را دفن می‌کنن.

      این قسمت کاملا مربوط میشد به ابراهیم ولی ما می‌بینیم که بعد‌ها خدا با موسی و اسرائیل عهد می‌بنده، هیچ‌وقت این به معنی باطل کردن عهد با ابراهیم نبود بلکه عهدی بود که به رابطه خدا با قوم اسرائیل متمرکز میشه و وظایف اخلاقی و مذهبی رو به قوم اسرائیل را بهشون نشان میده.

      و وعده‌هایی که به ابراهیم داده شد، وقتی قوم اسرائیل تو تبعید یا فشارهای مختلف قرار میگرفتن، نقطه امیدی بود واسشون و انبیا همیشه از آن به واسه یادآوری به قوم اسرائیل به وفاداری خدا و تعهد استفاده می‌کردن.

      پس ما دیدیم که عهد قدیم، مجموعه از قوانین با اسرائیل بود که عهدی که خدا با ابراهیم بست را هیچ‌وقت لغو و یا جایگزین نکرد.

      کتاب مقدس ابراهیم رو کسی معرفی میکنه که بخاطر ایمانش، جلوی خدا عادل شمرده میشه و ایمان ابراهیم، تاثیر مهمی تو ایمان مسیحی داشت چون مبنای ایمان مسیحی، عادل شمرده شدن توسط ایمان به کار خداست نه عهد و شریعت موسی که مبنا بر کارها و دستورات شریعت میشه.

      تو ایمان مسیحی، ما با ایمان نجات پیدا میکنیم و اعمال و کارهایی که انجام میدیم، میوه و ثمری هستش که از ایمان ما نشان داده میشه. تو برنامه قبلی هم گفتم که معیار خدا برای نجات انسان‌ها همیشه ایمانشان بوده یعنی حتی کسی که تو شریعت موسی هم بوده، باز با ایمان به خدا نجات پیدا میکرده نه انجام تشریفات و کارهای شریعت.

      امروز که این برنامه بیشتر اختصاص داره به ابراهیم، می‌خوام چند نکته رو بگم که ببینیم چطور برکتی که ابراهیم دریافت میکنه از خدا، بعد از قرن‌ها به ما میرسه.

      • اول از همه اینکه خدا به ابراهیم وعده میده که همه قوم‌ها از تو برکت خواهند یافت.

      خیلی از ما، از خون و نژاد ابراهیم نیستیم بلکه از نژادهای دیگه هستیم که بخاطر ایمان به عیسی، فرزندان خدا و فرزندان ابراهیم شدیم. غلاطیان ۳: ۷ تا ۹ میگه کسایی که به مسیح ایمان دارن، فرزندان ابراهیم هستند.

      • دومین چیز اینه که توسط ایمان، مثل ابراهیم عادل شمرده میشیم.

      ابراهیم الگویی ماست واسه عادل شمرده شدن و پذیرفته شدن توسط خدا. این چیزیه که عهد جدید روی اون بنا میشه که با ایمان به کار مسیح و پذیرش مرگ آن روی صلیب، عادل شمرده میشیم. کلمه‌ای که تو پیدایش به عبری تو فصل ۱۵ برای ایمان و عادل شدن ابراهیم استفاده میشه، به معنی یک ایمان مستمره و که همیشه به خدا ایمان داشت و بخاطر همین عادل محسوب میشه.

      • سومین چیز اینه که رومیان ۴: ۱۳ میگه ما هم مثل فرزندان ابراهیم ارث خواهیم برد و این ارث، بخاطر اینه که ما هم فرزندان ابراهیم هستیم.
      • چهارمین چیز اینه که ایمان اساس رابطه و عهد با خداست. عبرانیان میگه که ایمان، گارانتی و تضمین کننده وعده‌هایی که به ما داده شده و بدون ایمان، نمیشه بهش وعده خدا دست پیدا کرد. ایمان ابراهیم به وعده‌های خدا، نمونه و الگویی واسه ما برای ایمان به مسیح هستش.
      • پنجمین چیز اینه که وعده‌های ابراهیم در عیسی کاملا محقق میشن.

      عیسی، نسل واقعی ابراهیم در نظر گرفته میشه و از طریق اون برکات عهد به طور کامل تحقق پیدا میکنه. مثلاً غلاطیان ۳: ۱۶ میگه: وعده‌ها به ابراهیم و فرزند او داده شد و نمی‌گوید: «فرزندان» که شامل بسیاری گردد. بلکه به یک فرزند یعنی به مسیح اشاره می‌کند.

      می‌بینید، همه این چیزها بخاطر ایمان ما به مسیح تو زندگی ما تحقق پیدا میکنه و همینطور زندگی ابراهیم چیزهای زیادی را به ما یاد میدن:

      میدانیم ابراهیم ۲۵ سال طول کشید تا صاحب فرزندی بشه که خدا بهش وعده داده بود. صبور بودن و صبر کردن چیزی نیست که راحت باشه. امروز تو دنیا، همه چیز رو می‌تونیم با زدن یکی دو تا کلیک سفارش بدیم و خیلی زود دستمون میرسه و وقتی بخوایم اعتماد کنیم به چیزی که نمیشه دید و این همه برای ما یه چیزه زمان بره و بخوایم به این شک نکنیم، کار خیلی سختیه. همانطوری که ابراهیم تا سن پیری انتظار کشید و در نهایت وعده‌ خدا را بدست میاره.

      اعتماد به خدا و وفاداری به وعده‌هایش.

      گاهی به نظر میرسه وعده های خدا تاخیر دارن ولی اون همیشه به وعده‌هاش عمل میکنه و زمان بندی او عالی است و همیشه ثابت کرده که میشه به خدا اعتماد کرد حتی تو بدترین شرایط.

      یا اینکه چطور چیزی ممکنه ظاهرا بی معنی باشه، ولی باز باید از خدا اطاعت کرد.

      گاهی اطاعت کردن از خدا، میتونه برخلاف چیزی باشه که ما فکر می‌کنیم بهتره. میتونیم انتخاب کنیم به خدا ایمان داشته باشیم یا مطابق خواسته‌های خودمون رفتار کنیم.

      ترک کردن خانه پدری و زندگی کردن در بیابان که امکانات خاصی نداره، شاید بی معنی یا اشتباه بنظر بیاد ولی اونجاست که به ابراهیم خدا برکت میرسه.

      عهد جدید، عهدی که خدا با ابراهیم می‌بنده را موضوع مهمی تو ایمان مسیحی می‌دانه چون موضوعات مختلفی که الان در موردش گفتم، همه از عهدی میاد که خدا با ابراهیم بست و توسط مسیح به ما رسید.

      امیدوارم این برنامه که درباره ابراهیم بود، کمکی کرده باشه که ببینیم که زندگی این مرد، چطور تو ایمان ما تاثیر داشته و بتونیم بیشتر ازش یاد بگیریم که تو زندگی ما تاثیر داشته باشه.

      خداوند به همه شما برکت بده تا هفته آینده که باز پیش شما برگردیم.

      روز خوش

      Social Media:

      https://kalameye-hayat.com

      Telegram: https://t.me/KalameyeHayatofficial

      Instagram: https://www.instagram.com/kalameyehayat/

      #کلمه_حیات #پادکست_مسیحی #پادکست #مسیح #مسیحی #مسیح_موعود #عیسی_مسیح #غلاطیان #غلاتیان #کلیسا #ابراهیم #ابرام #سارا #ساره #نسل_ابراهیم#پاتریاخ #پدرسالاری #ختنه #فیض #نجات #یهودی #شریعت #برکت #وعده #عهد #پیمان #موسی #عادل_شمرده_شدگی #عدالت #پارسا #پارسایی #صبر #وفاداری #خدا #خداوند #اعتماد_به_خدا

Published: 19/04/2024