Listen now for free
Gospel of Mark
حدود ۹۰ درصد از مرقس، تو متی و لوقا اومده که اصطلاحاً بهشون اناجیل همنظر میگن و بخاطر همین، خیلی از محققهای کتابمقدس اعتقاد دارن چون تقریباً تمام مرقس تو بقیه اناجیل اومده، احتمالاً، مرقس، اولین انجیلی بوده که نوشته شده، هر چند تا قرن ۱۹ بیشتر باور داشتن که متی، اولین انجیل بوده.
از بین بقیه انجیل نویسها، اسم مرقس بیشتر تو عهد جدید ذکر شده و بعد از اناجیل، تو اعمال رسولان و بعد تو نامههای پولس و پطرس، اسمش رو میبینیم.
-
-
- 01
- مرقس ۱۰: ۱۳ الی ۱۶ | Gospel of Mark 10 : 13-16
نص:
این باعث شد که بیشتر فکر کنم و وقتی که سعی میکردم دلیل عصبانیت عیسی را از شاگردا رو بفهمم، حس کردم که معمولاً ما زیاد بچهها را جدی نمیگیریم در صورتی که میتونیم چیزای زیادی ازشون یاد بگیریم. وقتی عیسی از ما میخواد که مثل کودکان باشیم تا وارد پادشاهی خدا بشیم، پس حتماً این بچهها چیزهای زیادی دارن تا برای ما نمونه باشن.
از طرف دیگه، بر خلاف شاگردا یا رهبران اسرائیل، عیسی برای بچهها جذاب بوده که دورش جمع میشن، حتی روز یکشنبه نخل، واسه ورود عیسی به اورشلیم سرود میخوانن: هوشیانا پسر داوود.
این یکی از ضعفهای بزرگ منه که ارتباط برقرار کردن یا گاهی تحمل کردن بچهها واسم سخته و هیچوقت علاقهای به کار کردن با بچهها حتی تو کلیسا را نداشتم.
عیسی شاگردا را انتخاب نکرده بود تا مثل مدیر برنامه یا محافظش رفتار کنن، بلکه خواسته بود تا اونا را تعلیم بده تا برای موعظه و ثمر آوردن بفرسته. این اشتباه خود شاگردا بود در صورتی که طبق رسم یهودی و پاتریارخها، کودکان از بزرگترها همیشه برکت داده میشدن.
یکی از دلایل خشم عیسی میتونست این باشه که بارها همراه شاگردا، سراغ کودکانی رفته که درگیر مرگ، بیماری یا دیوزدگی بودن و آنها را شفا داده ولی وقتی این کودکان سالم هستند و میتونن از عیسی برکت بگیرن و با این برکت بزرگ بشن ، مانعشون میشن تا پیش عیسی نیان. عیسی فقط برای بزرگسالان نیامده بود بلکه بچهها هستن که نیاز دارن با برکت بزرگ بشن و خداوند رو از کودکی بشناسن.
امثال ۲۲: ۶ میگه: طفل را در راهی که باید برود تربیت نما و چون پیر هم شود از آن انحراف نخواهد ورزید.
راه ورود به پادشاهی خدا، چقدر سادهتر میشه، اگر ما، از سیاست کج و رفتار غلطی که جهان داره بهمون یاد میده، دست برداریم و به کودکانمون هم چیزی که کتاب مقدس میگه را یاد بدیم.
تو زمان ما، یکی از کارهایی که مسئول کودکان تو کلیسا انجام میده، اینه که همیشه برای بچههای کلیسا در دعا هستن. شاید تاثیر این دعا یا برکتها را به چشم ندیده باشیم، ولی اگه سراغ مشایخ یا پیرای کلیسا بریم، یا افرادی که از بچگی تو کلیسا بودن، شهادتهای زیادی میتونیم ازشون بشنویم. ممکن هم هست بخاطر شرایط جامعه یا جفاها، امکانش نباشه که با بچهها به کلیسا بریم ولی همیشه میشه براشون دعای برکت کرد و اونها را به حضور خداوند آورد.
بزارید از یه تجربه بگم. یکی از بچههای کانون شادی، خیلی اذیت میکرد طوری که همه چیز رو به هم میریخت و نمیزاشت برنامههای بچهها پیش بره طوری که برای همه یه چالش جدی شده بود. یک جلسه، کس دیگهای هم به کمک کانون شادی رفت و اون بچه، خیلی حرف گوش کن و آروم با بقیه همکاری میکرد و نتیجه دعا و وقت گذاشتن با اون بچه بود که میشد دید.
این یاد گرفتیم که اگه با کسی مشکل داریم یا حتی اگه زیاد ازش خوشمون نمیاد، بیشتر براش دعا کنیم و دیدم که چطور قلبمون نسبت بهشون عوض میشه و رابطهامون هم همینطور.
رمانی که داشتم این پادکست رو آماده میکردم، دیدم که وقتش رسیده که بیشتر به رفتارم با بچهها دقت کنم، بیشتر براشون دعا کنم علیالخصوص اونایی که بیشتر شلوغ میکنن یا حرف گوش نمیدن، ممکنه رفتار با محبتامون، بتونه تاثیر زیادی روی شخصیت یا رفتارش و رابطهاش با عیسی در آینده داشته باشه.
بچهها، خیلی راحت اعتماد میکنن و محبت رو درک میکنن و بهش واکنش نشون میدن. وقتی بخوایم با سیاست باهاشون رفتار کنیم، زود میفهمن و رفتارشون عوض میشه. صداقت و اعتمادشون، چیزیه که همیشه تو کتاب مقدس تحسین شده تا حدی که عیسی، میگه که اگه مثل این کودکان، پادشاهی خدا رو نپذیریم، اگه وعدهها و حرفهای عیسی مثل اونا باور نکینم، نمیتونیم واردش بشیم.
-
Published: 10/02/2023