Listen now for free

Gospel of Mark

حدود ۹۰ درصد از مرقس، تو متی و لوقا اومده که اصطلاحاً بهشون اناجیل هم‌نظر میگن و بخاطر همین، خیلی از محقق‌های کتاب‌مقدس اعتقاد دارن چون تقریباً تمام مرقس تو بقیه اناجیل اومده، احتمالاً، مرقس، اولین انجیلی بوده که نوشته شده، هر چند تا قرن ۱۹ بیشتر باور داشتن که متی، اولین انجیل بوده.

از بین بقیه انجیل نویس‌ها، اسم مرقس بیشتر تو عهد جدید ذکر شده و بعد از اناجیل، تو اعمال رسولان و بعد تو نامه‌های پولس و پطرس، اسمش رو می‌بینیم.

  • Episode: مرقس ۱۴: ۶۶ الی ۷۲
  • View all episodes: Gospel of Mark
      • 01
      • مرقس ۱۴: ۶۶ الی ۷۲  |  Gospel of Mark 14 : 66-72

      نص:

      هفته گذشته به اینجا رسیده بودیم که عیسی، ۲ دادگاه ناعادلانه را پشت سر میزاره و آیاتی که چند لحظه پیش خواندم، اتفاقاتی هستش که بیرون از خانه قیافا، میفته وقتی که پطرس از خنکی بهار، کنار آتش نشسته.

      این داستان تو همه اناجیل اومده و بدون شک این یکی از دردناک‌ترین خاطرات پطرس تو زندگیش بوده که هیچوقت نمیتونسته فراموشش کنه.

      ولی چطور شد پطرس که برای عیسی اینقدر غیرت داشت که حاضر شد واسه دفاع از عیسی دست به شمشیر بشه، عیسی را انکار کرد؟

      بزارید امروز به ۴ نکته اشاره کنم و میخوام زود ازشون بگذرم چون بخش دوم که به زندگی خودمان میتونه مربوط بشه، برای من یا ممکنه شما اهمیت زیادی روزی پیدا کنه.

      اول از همه چیز، پطرس به خودش اعتماد کرد نه به خدا. اعتماد به نفس چیز خوبی میتونه باشه ولی نه همیشه. ۱قرنتیان ۱۰: ۱۲ میگه: هر کس گمان میکند استوار است، مواظب باشد که سقوط نکند.

      دومین دلیل، ضعیف بودن جسم و روحش بود. قبل از دستگیری عیسی، وقتی بود که پطرس باید تو دعا میبود ولی خوابیده بود.ممکنه زمانی که باید تو دعا باشیم، مشغول کار دیگه‌ای باشیم و این برای زمانی که ممکنه آزمایش‌های ما سر برسه، خطرناکه.

      سومین دلیل اینه که اون داشت خودش را با آتش دشمن گرم میکرد و شبیه بقیه شده بود. وقتی که دنبال آرامش یا گرما آتش دشمن بریم، خودمون رو تو خطر واقعی قرار میدیم. گاهاً ممکنه کار خاصی نداشته باشیم یا چیزی ما را تهدید نکرده باشه و ما خودمون را با آتشی که دشمن درست کرده، مشغول کنیم بخاطر کمی هیجان یا لذت و اون موقعیه که داریم به سمت شکست میریم.

      و دلیل آخر، این بود که پطرس عیسی را از دور دنبال میکرد نه از نزدیک. ما باید نزدیک عیسی باشیم و با اون راه بریم و با اون یکی باشیم. ما نمیتونیم بدون داشتن رابطه شخصی با خداوند، فقط یک مسیحی از راه دور باشیم.

      شاید اشتباه پطرس، بتونه ما رو کمک کنه که ازش درسی بگیریم.

      اتفاقی که اینجا برای پطرس میفته، بعداً یهودی‌ها، از همین روش برای برگرداندن مسیحیان یهودی‌نژاد به یهودیت استفاده کردن و چندین سال بعد، وقتی مسیحیت تو روم و همه جا فراگیر میشه، روم هم از همین روش استفاده کرد تا افراد را به پرستش امپراتور، بت‌ها یا مذاهب دیگه برگردانه تا مبادا ایمان آوردن به عیسی، باعث شه امپراتوری روم ضعیف بشه و اتحادش را از دست بده.

      جالبه بعد از انقلاب ۵۷، رفتار حکومت ایران تا امروز با مسیحیان همین بوده و همیشه سعی کرده با تطمیع افراد یا با فشار و تهدید و تعهد، افراد را به باور سابقشون برگردانه و که گاها هم موفق بودن.

      این شاید یکی از جدیترین چالشی باشه که ایماندار ممکنه روزی باهاش روبرو شن که ترس یا فشارها به حدی برسه که شخص وسوسه بشه که ایمانش به عیسی را انکار کنه و این فشارها برای انکار کردن عیسی، چیزی نیست که فقط تو کشورهای ما اتفاق بیفته بلکه به روش‌های دیگه‌ای تو جاهای دیگه هم تو جریانه.

      این استراتژی شیطانه که سعی کنه مسیحیان، بخاطر فشارها یا ترس، مجبور به انکار عیسی کنه.

      من افرادی را ملاقات کردم که بخاطر زندان یا شکنجه‌هایی که شده بودن، همچین تجربه‌ای داشتن و حتی با گذشت چندین سال، نتونسته بودن با این احساس گناه کنار بیان. افرادی را دیدم که واقعا مریض شدن یا در نهایت کارشون به جاهای خوبی کشیده نشد.

      جاهایی ار عهد جدید را مثل متی ۱۰: ۳۳ یا ۲ تیموتائوس ۲: ۱۳ را میخوندن و فکر میکردن که امید دیگه‌ای براشون نیست، در صورتی که وقتی به زندگی پطرس بعد از شکستش نگاه میکنیم، می‌بینیم که عیسی اونو بکار میگیره تا با وجود ضعف‌هاش، باعث تقویت دیگران ایمانداران بشه یا حتی اونا رو پرورش بده.

      فیض مسیح، واسه ایمانداران وجود داره و تا روزی که نفس میکشیم، میتونیم از رحمت و فیض اون برخوردار باشیم.

      پس اگه کسی را میشناسیم که ممکنه عیسی را انکار کرده باشه یا این درد آزارش میده یا ممکنه کلیسا یا ایماندارها طردش کرده‌ان، سعی کنید تشویقش کنید که ناامید نشه و ادامه بده. تو قرن اول میلادی، مسیحیان زیادی بودن که بخاطر جفاهای وحشتناک رومیان، عیسی را انکار کرده بودن و حتی به اسمش کفر گفته بودن. در آن زمان هم خیلی از ایمانداران یا کلیساها آنها را تنها گذاشتن و عده‌ کمی بودن که برای حمایت از آنها بلند شدن.

      اگر شما همچین کسی را میشناسید، قدم جلو بزارید و اونو بلند کنید چرا که این محبت مسیحه که ما را خوانده برای همدیگه را استوار کنیم تا به جلال مسیح برسیم.

      اگر کسی عیسی را انکار کرده، این مشکل عیسی هستش نه مشکل ما و عیسی هستش که تصمیم میگیره اون وارد ملکوت بشه یا نه و ما این اجازه را نداریم که قضاوتش کنیم بلکه کاری جز محبت کردن بهش کنیم.

      خداوند شما را برکت بده و با شادی خودش زندگی تان را پر کنه.

Published: 22/09/2023