Listen now for free

Gospel of Mark

حدود ۹۰ درصد از مرقس، تو متی و لوقا اومده که اصطلاحاً بهشون اناجیل هم‌نظر میگن و بخاطر همین، خیلی از محقق‌های کتاب‌مقدس اعتقاد دارن چون تقریباً تمام مرقس تو بقیه اناجیل اومده، احتمالاً، مرقس، اولین انجیلی بوده که نوشته شده، هر چند تا قرن ۱۹ بیشتر باور داشتن که متی، اولین انجیل بوده.

از بین بقیه انجیل نویس‌ها، اسم مرقس بیشتر تو عهد جدید ذکر شده و بعد از اناجیل، تو اعمال رسولان و بعد تو نامه‌های پولس و پطرس، اسمش رو می‌بینیم.

  • Episode: مرقس ۱۶: ۱ الی ۱۳
  • View all episodes: Gospel of Mark
      • 01
      • مرقس ۱۶: ۱ الی ۱۳  |  Gospel of Mark 16 : 1-13

      نص:

      همونطوری که چند لحظه پیش شنیدید، فصل ۱۶ در مورد قیام عیساست. اتفاقی که بارها کتاب مقدس ازش پیشگویی کرده بود ولی مثل یک پازل، برای کسی روشن نبود که نجات دهنده، قراره چه چیزهایی را تحمل کنه.

      هر چند افرادی مثل شمعون پیر یا حنا نبیه، در مورد رنج‌های عیسی، تو زمان زندگی‌اش نبوت کرده بودن ولی شاید این موضوع حتی برای آنها هم پوشیده باقی میموند چرا که بخاطر گناه، نه تنها نمیشه شناخت درستی از خدا داشت بلکه ممکن تصورات اشتباهی هم در موردش داشت باشیم و این فقط مشکل ما به عنوان مردم عادی نیست، بلکه حتی کسائی که کتاب‌مقدس را هم میخوندن، میتونن درک نادرستی نسبت به خدا و کار اون داشته باشن.

      مثلاً وقتی عیسی به فیلیپس میگه کسی‌ که من رو دید، پدر را دیده است، نشان میده که عیسی آمده بود تا حقیقت خدا را برای انسان آشکار کنه.

      بیاید به متنمون برگردیم.

      یک‌شنبه شده و زن‌هایی برای تدهین بدن عیسی به سمت قبر راه افتادن بدون اینکه بدانن که عیسی، زنده شده و تو تمام مسیر، به این فکرن که این سنگ چند تنی را کی قراره تکان بده.

      سنگی که مهر و موم شده، حتی اگه کسی هم میخواست اون را تکان بده، اجازه نداشت که بخواهد مهر و موم را بشکنه و سربازهای محافظ هم این اجازه رو نمیدن.

      از یه طرف، رفتن به سمت قبر، نشان میده که اونا ایمان داشتن که میتونن جسد عیسی را ببینن و کارشون را انجام بدن و از طرفی شک و تردیدهاشون درباره جابجایی سنگ، نشانه‌ کم اعتمادی‌شون بود.

      این نوع نگرانی‌ها، حتی تو زندگی ما، تبدیل به یه روزمرگی شده میخوایم که کسی باشه که سنگ‌های زندگی ما جابجا کنه و دل سربازا یا قدرت‌ها را نرم کنه که کنار برن و مزاحم زندگی یا خدمت ما نشن در صورتی که خداوند، از قبل خیلی از این سنگ‌ها را تو زندگی ما کنار فرستاده.

      اگه سعی کنیم یسری از نگرانی‌هایی که تو زندگی‌هامون داشتیم رو به یاد بیاریم، حتی خیلی از اون نگرانی‌ها که روزی فکر میکردیم هیچ راهی واسش نیست یا بدون اون دیگه نمیتونیم زندگی کنیم، کجا هستن؟

      تمام شدن و شاید حتی اصلا بیاد نیاریمشون.

      یا موضوع جالب دیگه‌ای که خیلی برای من شیرینه، اینه که جدا از شاگردا، اسم پطرس را میاره. چرا؟

      بخاطر اینه که آخرین باری که از پطرس خبر داشتیم، زمانی بود که عیسی را انکار کرد و بعد به تلخی شروع به گریه کرد.

      اون خیلی سخت شکسته شده بود و امیدش را از دست داده بود و شاید راه برگشتی برای خودش نمیدید.

      این یک تسلی و یک شفا برای پطرسه وقتی عیسی قیام کرده، اون را به اسم میخونه و میخواد که ملاقاتش کنه. این حتی یک تسلی برای کسایی میتونه باشه که بخاطر ترس یا جفاها ممکنه که عیسی را انکار کرده باشن ولی عیسی فراموش نمیکنه که برای افرادی مثل ما که پر از ترس‌ها و نگرانی ها و ناامیدی‌ها هستیم، اومده.

      این قسمت با شادی تمام میشه چرا که عیسی، از مردگان قیام کرده و زنده شدنش، زمان شادیه نه غم چرا که قبر خالی هست و جنازه‌ای نیست که بخوایم براش گریه کنیم یا عزا بگیریم.

      شادی و خوشی قیام مسیح و برکات اون تو زندگی شما عزیزان باشه و بمانه.

Published: 03/11/2023