Listen now for free
Gospel of Mark
حدود ۹۰ درصد از مرقس، تو متی و لوقا اومده که اصطلاحاً بهشون اناجیل همنظر میگن و بخاطر همین، خیلی از محققهای کتابمقدس اعتقاد دارن چون تقریباً تمام مرقس تو بقیه اناجیل اومده، احتمالاً، مرقس، اولین انجیلی بوده که نوشته شده، هر چند تا قرن ۱۹ بیشتر باور داشتن که متی، اولین انجیل بوده.
از بین بقیه انجیل نویسها، اسم مرقس بیشتر تو عهد جدید ذکر شده و بعد از اناجیل، تو اعمال رسولان و بعد تو نامههای پولس و پطرس، اسمش رو میبینیم.
-
-
- 01
- مرقس ۹: ۱۴ الی ۲۹ | Gospel of Mark 9 : 14-29
نص:
هفته قبل با تبدیل ظاهر و جسم عیسی تو کوه روبرو شدیم که همراه ۳ تا از شاگرداش بوده و آیاتی که چند لحظه پیش خوندیم، ادامه همان اتفاقه که پایین کوه در جریانه.
این داستان کمی پیچیدگیهایی داره بخاطر اینکه دقیق مشخص نیست که چرا کاتبا با شاگردا تو بحث هستن یا معلوم نیست که عیسی کی یا چه کسایی رو بی ایمان میخونه؟ بزارید امروز به این ۲ موضوع نگاه کنیم که کمتر در موردش چیزی ممکنه شنیده باشیم.
تو فصل ۶ دیدیم که عیسی قدرت شفا و اخراج روحهای شریر رو به شاگردا داد و وقتی که از سفر برمیگردن، تعریف میکنن که چطور روحهای شریر به اسم عیسی بیرون میرفتن، ولی در برابر این روح امروز ناتوان هستن و ممکنه بحث کاتبا با شاگردا هم سر همین بوده که اونا بخاطر پیروی کردن از عیسی سرزنش میکنن یا ناتوانیاشون رو بهشون یادآوری کنن.
تو تعلیم سنتی، یهودیا باور داشتن واسه اخراج روح شریر، نیازه که اسم اون روح رو دونست تا بشه بهش غلبه کرد و اگه اون دیو باعث لالی اون شخص شده باشه، تقریبا آزاد کردنش غیر ممکنه.
از طرفی، کاتبین معمولا از فریسیان بودن که متی ۱۲: ۲۷ میگه که برخی از آن فرقه هم موفق به اخراج روح شریر شده بودن ولی اینجا، خود کاتبا هم که قشر با نفوذی بین مردم بودن هم، از آزاد کردن این پسر ناتوان هستن.
تو ترجمههای دقیقتر، مرقس از فرقه بیایمان صحبت میکنه که احتمالا منظور همین کاتبا هستن که عیسی بهشون اشاره میکنه.
این افراد همه جا دنبال عیسی راه افتادن تا ضد اون صحبت کنن و بهانهای واسه محکومیتاش به دست بیارن. کاتبا که مسئول رونویسی و نگهداری کتب مقدس بودن و خیلی با احتیاط اینکار رو میکردن، ایمان و باور قلبی به کتاب مقدس نداشتن چرا که همون چیزی که رونویسی میکردن، در مورد عیسی و کارهای اون صحبت میکرد.
از طرف دیگه، پدری که نگران بچهاشه که ممکنه پسرش رو از دست بده، ایمان ضعیفی داره که حتی عیسی رو هم تو حد کسی میبینه که میخواد تلاشی کنه. عیسی میتونه کم ایمانیش رو تشخیص بده. به قول اسپرجان، وقتی این مرد میگه کم ایمانی من رو امداد کن، بخاطر ایمان کمشه. اگر کسی ایمان نداشته باشه، از بیایمانی خودش بیخبره و وقتی که ایمان میاره، اونموقع است که از عظمت کمایمانیاش با خبر میشه.
وقتی عیسی پسر را آزاد میکنه، شاگردا نمیدانن چرا نتونستن پسر را کمک کنن و عیسی دلیلش رو بخاطر دعا میدونه.
تو افس ۶: ۱۲، پولس از قدرتهای آسمانی شریری صحبت میکنه که بنظر میاد تو لحاظ قدرت، تو درجههای مختلفی هستن و بنظر این روح با روحهایی که شاگردا تا حالا باهاش طرف بودن، متفاوت بود.
جاهای زیادیه که عیسی رو تو دعا میبینیم یا حتی شاگردا رو تنها میزاره تا دعا کنه. بعضی از دعاهاش تو انجیل نوشته شده و حتی در مورد دعاهای ریاکارانه یا مغرورانه فریسیها هم صحبت شده، ولی چیزی از دعا شاگردا در انجیل نمیبینیم تا اینکه تو اعمال رسولان، میبینیم که چقدر شاگردا وقت برای دعا میزاشتن و چه معجزاتی اتفاق میفته. درسته به عنوان یه یهودی، اونها دعاهای روزانه داشتن و احتمالا شاگردا هم انجام میدادن، ولی آیا این دعاها، بخشی از رسوم مذهبی بود یا دعایی بود که از قلبشون برمیامد؟
تو لوقا ۱۱: ۱ شاگردا از عیسی میخوان که بهشون دعا کردن را یاد بده نه اینکه چطوری معجزه کنن یا شفا بدن یا دیو اخراج کنن. چیزی که اونا کم داشتن، دعایی بود که با قلب و جانشون بوده باشه.
وظیفه دعا و روزه این نیست که ما رو آماده اخراج روح شریر کنه، اینه که ما را به قلب خدا نزدیک کنه و تا با قدرت او هماهنگ بشیم، ارادهاش رو بشناسیم و وابسته به اون باشیم.
دعا، یه اسلحه خیلی قویه که خداوند بهمون داده تا بتونیم از طریقش، طبق اراده اون کار و خدمت کنیم و خیلی از قدرتها را به زیر بکشیم.
-
Published: 23/12/2022